بخش قابل توجهی از روحانیت شیعه حتی حشر و نشر و تعامل با علمای اهلسنت را برنمیتابند کمااینکه بعضی از علمای اهلسنت نیز حاضر به حشر و نشر و گفتگو و تعامل با علمای شیعه نیستند. در چنین شرایطی، استقبال یک مرجع بزرگ شیعه از پیشنهاد دیدار با رهبر عمدهترین بخش از مسیحیان جهان در کهنترین حوزه علمیه و قدیمیترین پایگاه روحانیت، واقعهای تاریخی، بسیار قابل مطالعه و تاریخساز است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: آیتالله سیستانی، در عین حال که یک مرجع کاملاً سنتی است، از افکار عمیقی در نگاه آزاداندیشانه به مسائل جهانی برخوردار است. در نگاه این مرجع بزرگ، پیروان ادیان و مذاهب از حقوق شهروندی یکسان برخوردار هستند و تحت هیچ عنوان نباید از این حقوق محروم شوند. رهنمودهای حکیمانه ایشان برای تأمین حقوق پیروان مذاهب و ادیان در عراق در جریان تدوین قانون اساسی جدید این کشور، اقدامات عملی ایشان برای جلوگیری از تجاوز گروههای تروریستی تکفیری به مال و جان مسیحیان در دوران اشغال بخشهای مهمی از عراق توسط گروه تروریستی داعش و تعامل حکیمانه ایشان با اقوام مختلف ساکن عراق در دورانهای سخت حاکمیت جائرانه صدام و بعد از سقوط حزب بعث و اشغال عراق توسط آمریکا و تا امروز، برگهای طلائی افتخارآمیزی از کارنامه درخشان این مرجع بزرگ را تشکیل میدهند.
همین روش است که عموم مردم عراق از هر قوم و دین و مذهب را مجذوب آیتالله سیستانی کرده است.
همین نگاه آزاداندیشانه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متجلی شده و این قانون که میثاق ملی است، حقوق کلیه اقوام و پیروان مذاهب و ادیان را تضمین کرده است. امام خمینی در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و در آغازین سالهای تأسیس نظام جمهوری اسلامی با پذیرفتن نمایندگان ادیان و مذاهب، بر ضرورت حقوق آنان تأکید کردند و با تکریم پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، او را به حمایت از حقوق ملتهای مظلوم و مقابله با قدرتهای جائر دعوت نمودند.
این اندیشه ناب و این سیره جذاب باید برای روحانیت شیعه در تمام زمانها و مکانها الگو باشد. همواره در میان علمای شیعه بودهاند بزرگانی که گفتگو با رهبران مذاهب و ادیان را مناسبترین راه برای همزیستی انسانها با همدیگر دانسته و در عمل به آن پایبندی نشان دادهاند. برگزاری مناظرهها، محاضرهها، نوشتن کتابهای استدلالی عاری از تهمت و تهاجم و تخاصم، در دورانهای مختلف تاریخ اسلام، اسناد معتبری هستند که بر اصل وجود این سیره حسنه و کارکرد مفید و مؤثر آن گواهی میدهند.
در جهت مقابل نیز همواره بودند و هستند کسانی که تخاصم و تهاجم را ترجیح داده و راه را بر تفاهم پیروان مذاهب و ادیان سد کردند و زمینه را برای خونریزیها، ویرانیها و تحمیل زیانهای هنگفت بر ملتها فراهم ساختند. تردیدی وجود ندارد که کارنامه گروه اول نزد خدا و خلق خدا درخشان و مقبول است و کارنامه گروه دوم موجب روسیاهی خودشان و افزودن برگهای سیاه بر پرونده انسانهاست.
در عرصه تعاملات سیاسی نیز همزیستی مسالمتآمیز باید همواره حرف اول را بزند و تخاصم در نوبت آخر آنهم فقط در برابر زورگویان، جائران، سلطهطلبان و اشغالگران باشد. زندگی انسانها با چنین خطمشی واقعبینانهایست که میتواند سعادتمندانه، با شرافت و منطبق بر معیارهای عبادالله الصالحین شکل بگیرد. این همان روشی است که پیامبر گرامی اسلام با پیروان ادیان در پیش گرفته بودند و پیماننامههای آن حضرت با آنان، بهترین راهنمای عمل برای تمام ملتها و دولتهای مسلمان در عرصه تعاملات سیاسی بینالمللی هستند.
علمای ما میتوانند پرچمداران بزرگ همزیستی مسالمتآمیز انسانها در عصر حاضر و راهنمایان راستین نسلهای آینده برای تعاملات فکری، سیاسی و اجتماعی باشند. آنها با این روش خداپسندانه است که میتوانند جهان معاصر را از جنگ، ظلم، خونریزی و مخاصمات زیانبار پاک نمایند.