فرو رفتن در ژست ناصحین خیرخواه از جمله ترفندهای تکراری و نخ نما شده اصلاح طلبان است که دقیقاً مقارن با موعد تحویل قدرت و احساس خطر از آینده خود و جناح متبوعشان، از آن بعنوان راهبردی برای چانه زنی سیاسی، سوء استفاده می کنند!
در همین رابطه رسانه ای شدن نامه نگاری سیدمحمد خاتمی با رهبر انقلاب، همزمان با ماه های پایانی زمامداری دولت روحانی (که اصلاح طلبان از آن بعنوان رحم اجاره ای خود یاد می کنند!) نشان از تقویت این حس در دگراندیشان دارد که تأخیر در ترمیم روابط با حاکمیت، تا روی کار آمدن دولت آتی که به احتمال زیاد متشکل از مخالفان طیف اصلاحات خواهد بود، نتیجه ای بجز انزوای سیاسی رادیکالیست های دوم خردادی را در پی نخواهد داشت!
گفته می شود در نامه 37 صفحه ای رئیس دولت اصلاحات خطاب به رهبر انقلاب، به مسائلی همچون مذاکره با آمریکا، کاهش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ و حصر سران فتنه اشاراتی شده و از آیت الله خامنه ای خواسته شده که این مسائل در دوره کنونی حل شود، زیرا اگر این چالش ها بصورت حل نشده به آینده موکول شود، مشکلات سختی برای جمهوری اسلامی به جا خواهد گذاشت.
اگرچه جزئیات بیشتری از مفاد نامه بلندبالای خاتمی به بیرون درز نکرده اما انتشار همین فحوای اندک نیز حکایت از سهم خواهی وقیحانه نامبرده و همقطارانش از نظام اسلامی دارد! نگرانی خاتمی از احتمال کاهش مشارکت در انتخابات آتی درحالی مطرح می شود که اصلی ترین علت ناامیدی مردم از صندوق های رأی، عملکرد فاجعه بار دولتی است که از قضا با «تَکرار»های سیدخندان اصلاحات سرکار آمد و از فرط بی کفایتی، حتی خود اصلاح طلبان نیز اینک مُنکر حمایت از دولتمردان بنفش شده اند!
از سوی دیگر، پیش کشیدن موضوع حصر سران فتنه در قالب طرح پیشنهاد عفو عمومی و آشتی ملی، در حالی است که پیشتر، رهبر فرزانه انقلاب در 27 بهمن 95، اینگونه پاسخ مدعیان وحدت و آشتی را داده اند: «مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد، البته مردم ما با کسانی که در سال 88 به روز عاشورای حسینی اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمیکنند.»
در نگاه کلی می توان گفت، نامه نگاری های سریالی بزرگان جناح چپ خطاب به رهبری طی یکسال اخیر، از موسوی خوئینی ها گرفته تا سیدمحمد خاتمی، موید این حقیقت است که اگرچه ظواهر مکاتبات حاوی مضامینی دلسوزانه و خیرخواهانه است اما در بطن آنها، نه تنها ذره ای عذر تقصیر و ابراز پشیمانی از خطاهای گذشته همچون غائله 88 وجود ندارد، بلکه همچون تهدیدی ضمنی و اتمام حجتی آشکار، هزینه تمامی تحرکات فتنه گرانه تجدیدنظرطلبان در آینده را نیز به پای نظام می نویسد!
--- --- --- --- ---