برداشت غالب این است که امروز بین همه مسئولان، جنگ قدرتی وجود دارد و همه به نحوی تلاش می کنند تا سهم بیشتری از قدرت را از آن خود کنند.
"دعوا بر سر لحاف ملاست" ضرب المثل قدیمی و شایع برای توصیف این وضعیت در زبان آحاد جامعه است.
در این میان کم نیستند انسان های مخلصی که ورای این معادلات در حال خدمت هستند و بر سر نپذیرفتن مسئولیت رقابت میکنند؛ و چه تلخ است که این انسان های مخلص در کنار جویندگان قدرت تعریف می شوند و قضاوتی یکسان در مورد آنها صورت می گیرد.
بگذارید افشاگری کنم!
افشاگری نه از جنس افشای اختلاس و فساد مالی یا نزاع بر سر قدرت بلکه "افشای اخلاص" تا معلوم شود در همین زمانه ما و به رغم برخی منازعات قدرت محور،هستند تشنگان خدمت بی ادعا.
می دانید زمانیکه سردار سلامی برای پذیرش حکم فرماندهی کل سپاه دعوت شد، او سردار حجازی را شایسته این مسئولیت معرفی کرد؟
و آیا می دانید سردار قاآنی نیز وقتی برای مسئولیت سپاه قدس تعیین شد او نیز سردار حجازی را بر خود اولی دانست؟
البته با توجه به جمیع جهات، تشخیص و جمع بندی نهایی این بود که فرماندهی سپاه را سردار لایق و اندیشمند سلامی عهدهدار شوند و فرماندهی سپاه قدس را سردار دوران دفاع مقدس و مجاهد پرتلاش و هم رزم سردار دلها، قاآنی و سردار حجازی چقدر از این مسأله خشنود بود!
یادم می آید مدت کوتاهی پس از انتصاب سردار سلامی به فرماندهی سپاه، سردار حجازی که آنزمان فرمانده سپاه لبنان بود را درلبنان ملاقات کردم و ایشان با همان آرامش و تبسم همیشگی اش به مزاح گفت: الحمدلله خطر رفع شد!
در آنچه نقل شد دو نکته برجسته وجود دارد؛نخست خودساختگی سرداران سپاه اسلام، سلامی و قاآنی که نه تنها برای تصاحب مسئولیت رقابت نداشتند بلکه صادقانه و مخلصانه دیگری را بر خود مقدم دانستند و دوم اخلاص جانباز شهید سردار حجازی که به رغم این مسائل و بدون ملاحظاتی که معمولأ افراد در چنین مواقعی گرفتارش می شوند در خدمت و تحت امر این دو فرمانده گرانسنگ به انجام ماموریت های خود مشغول گردید.
شهید سردار حجازی به تصریح خودش، خود را سرباز می دانست و اگر جایی احساس اثرگذاری می کرد بدون توجه به عنوان و جایگاه می پذیرفت و خدمت می کرد.
تصور کنید چنین روحیه ای " الگوی سیاست ورزی" بشود و در همه مسئولان کشور ساری و جاری گردد، در اینصورت رقابت ها جای خود را به رفاقت می دهد و تشنگان خدمت جایگزین شیفتگان قدرت می شوند.
مردم ما نیز این واقعیت ها را بدانند تا همه را به یک چوب نرانند و تمایز تفکر و روحیه انقلابی را با منش ها و روش های غیرانقلابی بیش از پیش متوجه شوند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در تاریخ ۹۸/۹/۱۰ پیش از درس خارج ،چنین فرمودند: " نگاه اسلام به زمامداران و مسئولان جامعه، بسیار سختگیرانه است، چنان نیست که قبول مسئولیت امتیازی ویژه قلمداد شود و مردم از هر سو برای رسیدن به آن بشتابند. مسئولیت در اسلام، امانتی الهی است. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در نامهی ۵ نهجالبلاغه خطاب به اشعثبن قیس -از کارگزاران حضرت در منطقه آذربایجان- اینگونه میفرماید: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَة»، یعنی حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی بر عهدهات است."
رهبرانقلاب همچنین در این باره خطاب به مسئولین میفرمایند: "مسئولیت و منصبی که در نظام اسلامی داری، طعمه و سرمایه و کاسبی نیست - اشتباه نشود - مسئولیت در نظام اسلامی باری بر دوش انسان است که باید آن را به خاطر هدف و نیّتی تحمّل کند."؛ "بعضیمان این جوری هستیم- به مجرّد اینکه یک مسندی، یک جایی، یا خالی میشود یا ممکن است خالی بشود، فوراً چشم میدوزیم که برویم آنجا! خب شما اوّل نگاه کن ببین میتوانی یا نمیتوانی."
آری، برداشت صحیح از مسئولیت اسلامی اینچنین است. وقتی انسان نگاه امانتدارانه به مسئولیت داشته باشد، ابتدا باید قدرت پذیرش امانت و عمل به تعهدات آن را در خود ببیند و سپس خود را در معرض قبول مسئولیت قرار دهد.
به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نزدیک میشویم و چقدر زیبا و تماشایی می شود که افراد با در نظر گرفتن این مهم وارد این صحنه خطیر شوند که اگر چنین شود فهرست بلند نامزدها، کوتاه و کوتاهتر میشود و توان ها برای خدمت متمرکز.