شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۳

بهشت آدم کدام بهشت بود؟

آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده مى‏شود، باغى كه آدم در آن مسكن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا: الف)آن بهشت، براى پاداش است و آدم هنوز كارى نكرده بود كه استحقاق پاداش داشته باشد. ب)كسى كه به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمى‏شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» (حجر، 48) ج)در آن بهشت، امر و نهى و ممنوعیّت و تكلیف نیست، در حالى كه آدم از خوردن درخت نهى شد. به علاوه در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است كه بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.
کد خبر : ۵۶۰۶۴
وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِینَ (بقره 35)

و گفتیم: اى آدم! تو با همسرت در این باغ سكونت كن و از (هر كجاى) آن هر چه مى‏خواهید به فراوانى و گوارایى بخورید، امّا به این درخت نزدیك نشوید كه از ستمگران خواهید شد.

در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه بر درخت، به «بوته» هم گفته مى‏شود. مثلًا به بوته كدو مى‏گوید:«شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ» (صافات، 146)، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر مى‏خوانیم كه مراد از شجر در این آیه گندم است، جاى اشكال نیست.

«جنات» به باغهاى دنیا نیز گفته مى‏شود، چنان كه در سوره‏ى قلم آیه 17 آمده است:
«إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ» ما صاحبان باغ را آزمایش نمودیم.

 

بهشت آدم كدام بهشت بود؟

آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده مى‏شود، باغى كه آدم در آن مسكن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا:

1 ـ آن بهشت، براى پاداش است و آدم هنوز كارى نكرده بود كه استحقاق پاداش داشته باشد. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْكُمْ» (آل عمران، 142)

2ـ كسى كه به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمى‏شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» (حجر، 48)

3ـ در آن بهشت، امر و نهى و ممنوعیّت و تكلیف نیست، در حالى كه آدم از خوردن درخت نهى شد. به علاوه در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است كه بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.

این نهى كه براى حضرت آدم شد، نهى تكلیفى نبود كه انجامش حرام باشد، بلكه جنبه‏ى توصیه و راهنمایى داشت.

4ـ و نیز در روایاتى كه از طرق اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده این موضوع صریحا آمده است.

یكى از راویان حدیث مى‏گوید از امام صادق (علیه السلام) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (علیه السلام) در جواب فرمودند: باغى از باغهاى دنیا بود كه خورشید و ماه بر آن مى‏تابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمى‏شد. (جنة من جنات الدنیا یطلع فیها الشمس و القمر و لو كان من جنان الاخرة ما خرج منها ابدا) (كتاب كافى (طبق نقل تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 62)

شواهد فراوانى نشان مى‏دهد كه این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است چرا كه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود، این مقدمه اعمال و برنامه‏هاى او است و آن نتیجه اعمال و برنامه‏هایش

و از اینجا روشن مى‏شود كه منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامى است نه مكانى یعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائین آمد.

این احتمال نیز داده شده كه این بهشت در یكى از كرات آسمانى بوده است هر چند بهشت جاویدان نبوده، در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است ولى ممكن است كلمه سماء (آسمان) در این گونه روایات اشاره به" مقام بالا" باشد، نه" مكان بالا".

ولى بهر حال شواهد فراوانى نشان مى‏دهد كه این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است چرا كه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود، این مقدمه اعمال و برنامه‏هاى او است و آن نتیجه اعمال و برنامه‏هایش.

بطور كلی از آیات قرآن استفاده مى‏شود كه آدم براى زندگى در روى زمین، همین زمین معمولى آفریده شده بود، ولى در آغاز خداوند او را ساكن بهشت كه یكى از باغ هاى سرسبز پر نعمت این جهان بود ساخت، محیطى كه در آن براى آدم هیچ گونه ناراحتى وجود نداشت.

شاید علت این جریان آن بوده كه آدم با زندگى كردن روى زمین هیچگونه آشنایى نداشت، و تحمل زحمتهاى آن بدون مقدمه براى او مشكل بود، و از چگونگى كردار و رفتار در زمین باید اطلاعات بیشترى پیدا كند، بنابراین مى‏بایست مدتى كوتاه تعلیمات لازم را در محیط بهشت ببیند و بداند زندگى روى زمین توام با برنامه‏ها و تكالیف و مسئولیت ها است كه انجام صحیح آنها باعث سعادت و تكامل و بقاى نعمت است، و سرباز زدن از آن سبب رنج و ناراحتى.

و نیز بداند هر چند او آزاد آفریده شده، اما این آزادى بطور مطلق و نامحدود نیست كه هر چه خواست انجام دهد او مى‏بایست از پاره‏اى از اشیاء روى زمین چشم بپوشد.

و نیز لازم بود بداند چنان نیست كه اگر خطا و لغزشى دامنگیرش شود درهاى سعادت براى همیشه به روى او بسته مى‏شود، نه مى‏تواند بازگشت كند و پیمان ببندد كه بر خلاف دستور خدا عملى انجام نخواهد داد تا دوباره به نعمت هاى الهى باز گردد.

او در این محیط مى‏بایست تا حدى پخته شود، دوست و دشمن خویش را بشناسد، چگونگى زندگى در زمین را یاد گیرد، آرى این خود یك سلسله تعلیمات لازم بود كه مى‏بایست فرا گیرد، و با داشتن این آمادگى به روى زمین قدم بگذارد.

امر و نهى و ممنوعیّت و تكلیف نیست، در حالى كه آدم از خوردن درخت نهى شد. به علاوه در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است كه بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است

اینها مطالبى بود كه هم آدم و هم فرزندان او در زندگى آینده خود به آن احتیاج داشتند، بنابراین شاید علت اینكه آدم در عین اینكه براى خلافت زمین آفریده شده بود مدتى در بهشت درنگ مى‏كند و دستورهایى به او داده مى‏شود جنبه تمرین و آموزش داشته باشد.

در اینجا " آدم" خود را در برابر فرمان الهى درباره خوددارى از درخت ممنوع دید، ولى شیطان اغواگر كه سوگند یاد كرده بود كه دست از گمراه كردن آدم و فرزندانش بر ندارد به وسوسه‏گرى مشغول شد، و چنان كه از سایر آیات قرآن استفاده مى‏شود به آدم اطمینان داد كه اگر از این درخت بخورد او و همسرش فرشتگانى خواهند شد و جاویدان در بهشت زندگى مى‏كنند، حتى قسم یاد كرد كه من خیر خواه شما هستم (سوره اعراف آیه 20 و 21).

پیام‏های آیه:

1 ـ در مسكن، زن تابع مرد است.«أَنْتَ وَ زَوْجُكَ»

2ـ در شیوه‏ى تربیت، هر گاه خواستید كسى را از كار یا چیزى باز دارید، ابتدا راههاى صحیح، باز گذاشته شود و سپس مورد نهى اعلام شود. ابتدا فرمود:

«كُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما» سپس فرمود: «لا تَقْرَبا»

3ـ نزدیك شدن به گناه همان، و افتادن در دامن گناه همان. «لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا»

تخلّف از راهنمایى‏هاى الهى، ظلم به خویشتن است. «فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» آدم و همسرش نیز براى توبه گفتند: «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» البتّه با توجّه به عصمت انبیا مراد از ظلم در این قبیل موارد، ترك اولى‏ است.

برچسب ها: آدم جنات شجره قرآن
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Kazakhstan
|
۲۰:۰۲ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۰
۰
۰
تشکر.احتمالا انسان موجودی میوه خور بوده است که بعدا به سراغ غلات و گوشت رفته است و دندانهای ما هم بیشتر برای میوه مناسب است