در سومین مناظره اولین دغدغه مردمی که مورد سوال قرار گرفت «گرانی و نرخ بالای تورم»، بود. محسن مهرعلیزاده از نامزدهای ریاست جمهوری گفت: برنامه دولت زندگی برنامهای اقتصاد محور است که شامل توسعه اقتصادی اجتماعی است که شامل مسائل تولید، سرمایهگذاری، معیشت معلمان، جوانان، ایجاد صندوق درآمد پایدار، ۵ برابر کردن یارانههای نقدی، توسعه گردشگری، واکسیناسیون کرونا تا پیش از پایان سال و .. است که جرئیات آنها در سایت شخصی ام منتشر شده است.
یکی از دغدغههای اصلی امروز را موضوع از بین رفتن اعتماد مردم به مدیران و دولت میدانم؛ احساس میکنم مردم عدم صداقت را در رفتار، گفتار و کردار مسئولان احساس میکنند و بر اساس این بی اعتمادی به مجموعه عملکردها نگاه میکنند و همین باعث میشود که مردم به دنبال همکاری با دولت نباشند. از جمله دیگر مصادیق این بی اعتمادی همین صداوسیماست و کاری شده که مرجعیت رسانه از تهران به لندن منتقل شده است. امروز متاسفانه صداوسیما نماینده اقلیت اقلیت هم نیست.
ریشه مشکلات عمدتا در سیاست زدگی است، باید بینشها و روش ها و نگاههای ارباب و رعیت از بین برود. بعضی ها میخواهند همه جا باشند، همه کاره باشند و در همه امور دخالت کنند؛ اما آنجا که باید نیستند و آنجا که نباید حضور دارند.
امروز متاسفانه اقتصاد معیشت ما هم دچار فضای سیاست زدگی سنگین است؛ برخی هیچ التزامی به قانون و برنامه ندارند؛ افسوس که هیچ الزامی به اجرای قانون نیست بلکه مشکل از عملکردها و ساختارها است؛ چرا کوچکترین مشکل اجتماعی از جمله بارش باران و زلزله و افزایش قیمت بنزین در اسرع وقت به بحران تبدیل میشود؟
این موضوعات راهحلهایی دارند که مردم میدانند؛ اما برخی راهحلهایی غیر واقعی ارائه میدهند؛ اشکنه خوردن ولنگ پوشیدن راه حل نیست.
میتوانیم بحران ها را کنار بگذاریم و بر اساس برنامهای که ارائه کردهام مشکلات را کنار بزنیم، اگر باهم باشیم این مشکلات حل میشوند؛ امروز جوانان ایرانی در مراکز بینالملل کار می کنند؛ اگر جوانان را فراری نمیدادیم، امروز این مشکلات را داشتیم؟
در کنار معیشت، اشتغال، امنیت شغلی و آزادیهای اجتماعی، مردم صداقت و شفافیت می خوانند، اگر پروندههایی مثل پرونده آقای عیسی شریفی که به شهردار وقت وصل بود و الان ۴ سال است خاک میخورد و رانت و اختلاسی چند میلیاردی است و هیچ کسی با آن کاری ندارد، اگر مسأله بابک زنجانی مشخص و مساله طبری ها ریزتر و دقیق تر مشخص می شد، مردم اعتماد میکردند.
مردم می پرسند که آیا کرونا خطرناک است و باید در خانهها مانمد و کسب و کارمان تعطیل شود و باید در خانه بمانیم؟ اگر خطرناک است چرا پریروز آقای رییسی در خوزستان در وضعیت بسیار خطرناک در زمینه کرونا دارد تبلیغات می کنند و هزاران نفر از جوانان را جمع کردند؟ مردم میپرسند و میگویند که ما به چی اطمینان کنیم؟ من میترسم آقای رییسی به این ترتیب میخواستند سید محرومان شوند، امروز بشوند سید مرحومان.
در فارس عدهای از سیستم قضایی واکسن زدند؛ من میپرسم که آیا اینها قانون بوده است؟