محفل شعر قرار همزمان با ایام زیارت مخصوص علی بن موسی الرضا در حرم مطهر رضوی برگزار شد. سیدحمیدرضا برقعی، شاعر نامآشنای کشور در این محفل شعرخوانی کرد.
او 3 شعر را به حضرت علی اصغر(ع)، امام رضا (ع) و امام علی (ع) تقدیم کرد.
با خودم فکر میکنم: اصلاً چرا باید رباب با آب هم قافیه باشد؟!
گاه روضهخوانها زیادی شلوغش میکنند!
حرمله آنقدرها هم که میگویند تیرانداز ماهری نبود.
هدفهای روشنی داشت !
تنها تو بودی که خوب فهمیدی استخوانی که در گلوی علی بود، سه شعبه داشت!
شش ماه، علی بودن را طاقت آوردی!
خون تو، جاذبهی زمین را از بین برد.
حالا، پدرت یک قدم سوی خیمه میرود، برمیگردد....
میرود، بر میگردد...
میرود پشت خیمهها، با غلاف شمشیر برایت از خاک گهواره میسازد
تا دیگر صدای سم اسبهای وحشی از خواب بیدارت نکند...
رباب می رسد از راه ....
با نگاه... با یک جملهی کوتاه:
آه!، آقا خودتان که سالمید ان شاءالله...
**
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن، من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو؟
نمیدانم کنارت میزبانم یا میمهمانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست،
غرقم کن در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم...
**
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکره کعبه برون آمده بود
روشنا ریخت بر افلاکِ حلولش آن روز
کعبه برخاست به اجلالِ ظهورش آن روز
عشق او بر دل سنگی حرم غالب شد
قبله مایل به علی بن ابیطالب شد
از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
کعبه در بدرقهاش چند قدم با او رفت...