قطار انقلاب در عمر بیش از چهار دهه از شروع به حرکتش، جاذبهها و دافعههای زیادی را به خود دیده است و کم نبودند افرادی که یا برخلاف سبقه انقلابی شان، زودتر از موعد از این قطار پیاده شدند و یا کسانی که علیرغم مخالفت ابتدایی و مبنایی خود با جمهوری اسلامی، بعدها به جمع سرنشینان این قطار پیوستند.
به گزارش صراط نیوز حقیقت آن است که هم نباید به تعداد نفرات جذب شده از جبهه مخالفین به موافقین غرّه شد و هم لزومی ندارد که کمّیت نفرات خارج شده از دایره انقلاب و انقلابیگری، علاقهمندان به نظام را دلسرد و نسبت به آتیه نااُمید کند؛ با این وجود، اما اگر این ورود و خروجها تبدیل به رویه شده و حُکم قانونی نانوشته را پیدا کنند، آنگاه شایسته نیست که از کنار آن به سادگی عبور کرد چراکه بی اعتنایی نسبت به آن، خطرات بسیاری را در پی خواهد داشت.
روز پنج شنبه و در جریان تحلیف رئیس جمهور سیزدهم در مجلس یازدهم، آنچه بیش از همه جلب توجه مینمود، غیبت روسای جمهور اسبق نظام اسلامی در این مراسم بود؛ غیبتی که اگرچه شاید غیرقانونی نبوده و ظاهراً وجوب یا ضرورتی نداشته باشد، اما بیم آن میرود که بدعتی خطرناک را موجب گردد که به مرور زمان، رُکن جمهوریت نظام را با چالش مواجه کند.
ناگفته پیداست که به احتمال زیاد، عدم حضور روسای جمهور اسبقِ در قید حیات در مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، به دلیل تحرکات و اقدامات ناصوابی است که پس از دوران مسئولیتشان مرتکب شده اند، اما به درست یا غلط، حضور نامبردگان در چنین مراسماتی، قوام بخش جمهوریت نظام و همچنین احترام به میلیونها نفری است که در گذشتهای نه چندان دور، ایشان را بعنوان رئیس دولت وقت برگزیدند.
شاید برخی معتقد باشند که نظام اسلامی اصراری به پیاده کردن نفراتی همچون خاتمی و احمدی نژاد از قطار انقلاب نداشت و ندارد و خود ایشان با اتخاذ مواضعی نادرست، به وجهه و اعتبارشان پشت پا زده اند. در پاسخ به این عده باید متذکر شد که تغییر رفتار در میان روسای جمهور هیچگاه خلق الساعه و دفعتی نبوده و چه بسا رگههایی از آن حتی در دوران زمامداری شان نیز قابل مشاهده بود، اما برخورد متساهلانه و رحمانی با روسای وقت جمهور و بدرقه با سلام و صلوات ایشان در هنگامه اتمام دولتها موجب میشود که بعدها نتوان مردم را بابت ممنوع التصویری و بایکوت تمام عیار این افراد اقناع نمود.
جالب اینجاست که همین نحوه برخورد غیرقابل دفاع، اکنون درخصوص حسن روحانی (غائب احتمالی مراسم تحلیف ۱۴۰۴) نیز دقیقاً در حال پیاده سازی است! سوال بی جواب اینجاست که چرا باید برخورد قهریه نقد با رئیس دولت بی کفایتان را به فردای نسیهای واگذاشت که توجیه غیبتش در مراسمات رسمی آتی را با کیفرخواست ۴ یا ۸ سال گذشته ماله کشید؟!
در انتها گفتنی است، هیچکس توقع ندارد که مجرمین دولتمردی مثل بنی صدر فراری و موسوی محصور که علناً عَلم عناد با انقلاب را برافراشتند، در مراسمات اینچنینی حضور داشته باشند، اما غیبت سایر روسای جمهور در قید حیات و ظاهراً بی گناه، برای افکار عمومی قابل پذیرش نخواهد بود.
اونی که نوشته یکیشون میت هستش آدم --- یا ظالم و کینه توزه