این روزها هر مالک باشگاهِ فوتبالی، به دنبال بهرهمندی از یک نسخه مشابه از «پپ گواردیولا» برای حضور روی عرشه کشتی و سپردن سکات هدایت تیم تحت مالکیتش به دستانِ اوست؛ یک بازیکن با سابقه پوشیدن پیراهن تیم که سنتهای باشگاه را به خوبی بشناسد و موفقیتهای بزرگی را کسب کند. آن هم ترجیحاً با بازیکنان آکادمی! با این حال مشکل بزرگ همه نابغهها این است که تعداد زیادی از آنها در جهان وجود ندارد. مشکلی که حالا به معضل بزرگ باشگاهها تبدیل شده! در واقع با وجود تمام بحثها پیرامون هویت و DNA، تعداد کمی از باشگاهها هستند که به معنای واقعی کلمه از یک «فلسفه محکم» بهره میبرند و میتوانند تیم نخستشان را به تیمهای رده سنی پایه وصل کنند. حتی باشگاههایی که یک ستاره بزرگ را در سنین نوجوانی به فوتبال جهان معرفی کرده باشد که بعدها بتواند با بازگشت به تیمهای پایه، گزینههایی همچون خود را پرورش دهد نیز به ندرت خواهید یافت.
به نظر میرسد درک DNA باشگاه کمی فراتر از این است که بین هواداران محبوب باشید و مدتی از انتقادات در امان بمانید. این اتفاق برای «فرانک لمپارد» در چلسی رخ داد و بعضی از هواداران آبیهای استمفوردبریج علیرغم پیشرفت چشمگیر تیمشان زیر نظر «توماس توخل»، همچنان به طرز غیرقابل باوری، اصرار دارند که باید به شماره 8 سابق این تیم فرصت بیشتری داده میشد! با وجود تمام مشکلات در «اولدترافورد» نیز، باور به پیشرفتِ تیم زیر نظر «اوله گونارسولسشایر» در میان هواداران تیم موج میزند و شاید همین فاکتور باعث شده سران باشگاه فعلاً به دنبال گزینه دیگری نباشند. اوضاع برای «میکل آرتتا» اما پس از عملکرد ضعیف فصل قبل و دو شکست ابتدای فصل جدید، زمین تا آسمان با «اوله» و «فرانکی» تفاوت دارد.
تصمیم یک باشگاه که رویای قرار گرفتن در جمع چهار تیم برتر لیگ را در سر میپروراند، در خصوص سپردان سکان هدایت تیم به دست یک چهره بیتجربه در کسوت سرمربیگری، از دیدگاههای مختلف جای بحث و تبادل نظر دارد. همه میدانیم که مربیانی همچون گواردیولا بسیار کمیاب هستند اما بدون نظر گرفتن این نکته هم انتخاب آرتتا در ابتدا منطقی به نظر میرسید؛ او یک فوتبالیست باهوش بود و بعد از پایان دوران بازی به عنوان دستیارِ پپ کارش را در سیتی کلید زد. آن هم در شرایطی که نقشش در کادرفنی سیتیزنها بسیار فراتر از چیدن موانع تمرینی بود! با این وجود حالا که 20 ماه و 86 بازی از شروع کارش در «امارات» گذشته، هنوز نمیتوان نتیجه گرفت که توپچیهای لندن زیر نظر او پیشرفت کردهاند یا خیر!
البته نباید فراموش کرد که فعالیت در آرسنال، یک ماموریت دشوار است؛ در باشگاهی که در 15 سال اخیر همواره رو به افول بوده. توپچیهای لندن با یک سرمایهگذاری کلان، یک استادیوم جدید را تاسیس کردند تا همانند سایر بزرگان رقمهای کلانتری را به حساب خود واریز کنند اما در عمل عکس این پیشبینی رقم خورد! در ادامه هم سرخپوشان به یک مالک غایب فروخته شد که انگار به جای کسب جام ترجیح میدهد سود مالی بیشتری کسب کند!
در تمام این مدت یک مدیر سالخورده با ذهنیتی قدیمی در راس مدیریت باشگاه حضور داشت که به ندرت به نوآوری و استفاده از علوم مدرن روی خوش نشان میداد. در واقع میتوان گفت که پولهای آرسنال بر اساس این سیاستها طی سالهای اخیر، خرج نشده بلکه به تاراج رفته است. پولهایی هم که از حساب باشگاه خارج شده، در جاهایی مورد مصرف قرار گرفته که هیچگونه توجیهی در آن دیده نمیشود.
«پیر امریک اوبامیانگ»، «الکساندر لاکازت»، «مسوت اوزیل» و «نیکولاس پهپه» که قبلاً و پیش از چهار خرید گرانقیمت آرسنال در این تابستان پای قرارداد با سرخها را امضا کرده بودند، چگونه میخواستند در کنار یکدیگر توپ بزنند؟ اصلاً چگونه پهپه در حالی که «ویلفرد زاها» اولویت اصلی باشگاه به نظر میرسید، با برچسبِ بیستمین بازیکن گرانقیمت تاریخ باشگاه، جذب شد؟ آیا صرف هزینه 130 میلیون پوندی در این تابستان، توپچیها را به تیمی بهتر تبدیل کرده است؟
در این بین مدیر ورزشی آرسنال اخیراً از یک تابستان بیسابقه صحبت کرده و احساس میشود آنها سیاست عقد قراردادهای بزرگ با بازیکنان 30 ساله را متوقف کرده و به دنبال جذب نفرات جوانتر با قابلیت فروش مجدد هستند. فراتر از این موضوع اما هنوز مشخص نیست آرسنال چه استراتژی در جذب بازیکن دارد و این گروه از بازیکنان چگونه و با چه فلسفهای در کنار هم به میدان خواهند رفت؟ عجیبتر اینکه آرتتا حتی نسبت به «اونای امری» در زمان اخراج هم، درصد برد کمتری را به ثبت رسانده است و هیچ نشانهای از اعتراض نسبت به عملکرد او در سطح مدیران دیده نمیشود.
آرسنال فصل را با دو شکمست آغاز کرده و هفته بعد هم باید به مصاف منچسترسیتی برود! این یعنی به احتمال زیاد توپچیها با سه شکست پیاپی و در قعر جدول به استقبال تعطیلات فیفادی خواهند رفت! پس از آن است که میزان اعتبار آرتتا بین هواداران آرسنال در یک امتحان واقعی سنجیده خواهد شد. سوال اینجاست که آیا او تا دسامبر جان سالم به در خواهد برد؟ هنوز نمیتوان پاسخی به این سوال داد چرا که در «امارات» هیچ چیز مشخص نیست!
منبع: خبرآنلاین/ مترجم: سپهر ستاری