داستان «دنیا پس از تو نباشد» عنوان اثری است به قلم سید مهدی شجاعی که روایت زندگی وهب از اصحاب امام حسین (ع) در روز عاشورا را بازگو کرده است.
این کتاب در ۳۸ صفحه خشتی در انتشارات کتاب نیستان به منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
وهب جوانی است که برخی او را نصرانی نیز معرفی کردهاند. با مادر و همسر جوانش به همراه امام راهی کربلا میشود. در هنگامه نبرد همسرش وقتی او را برای آخرین بار راهی میدان میبیند آرزو میکند که ای کاش پس از شهادت همسر جوانش به او ملحق شود تا زندگی آنها در جهان باقی نیز در کنار هم ادامه پیدا کند. وهب شهید میشود و همسرش نیز که بر بالین وی حضور یافته است توسط یکی از سربازان سپاه ابن زیاد به شهادت میرسد.
در روایتهای تاریخی عنوان شده که وهب در روز عاشورا ۲۵ سال داشت و از دامادیاش ۱۷ روز میگذشت و با اصرار مادرش و با وجود علاقه شدیدش به همسر جوانش از او دل بریده و به میدان مبارزه میرود.
داستان وهب در میان داستانهای روایت شده از اشخاص حاضر در روز عاشورا داستانی تراژیک و در عین حال شوری حماسی دارد. روایت سید مهدی شجاعی از این شخص و داستان عشق او به همسر و در عین حال امامش و نیز نحوه شهادت او و همسرش در عاشورا نیز باری حماسی و در عین حال تراژیک دارد.
شجاعی با بهرهگیری از نثری شورانگیز و تاریخی که چینش کلمات در کنار آن باری حماسی دارد داستانش را از دل چشمههای جوشیده تردید در قلب وهب به سوی سرمنزل یقین او هدایت میکند. او در کتابش سعی کرده با شیواترین شکل، روایتی پاک دستانه از عشق وهب به همسرش و تمنای او برای زیست ابدی در جهان باقی در کنار او را در کنار فرجام این آرزو بازخوانی کند.
داستان «دنیا پس از تو نباشد» به اعتبار همین مهم مبدل به یک تراژدی شورانگیز و در عین حال حماسهای زیبا شده است که راوی شمهای از خصال اصحاب امام حسین (ع) و نیروی عظیم معنوی کشاننده آنها به این میدان است.
این کتاب همچنین از تصویرگری فرهاد جمشیدی نیز بهره برده است. او با تصاویری برگرفته از تکنیک مستند تاریخی و با استفاده از تنها دو رنگ سیاه و سفید برای این منظور سعی کرده به نوعی نزاع میان خیر و و شر و تقابل سپیدی و سیاهی و هستی و نیستی ابدی را در مقابل مخاطب به تصویر بکشاند.