جذبه، ابهت، محبوبیت، بلد بودن قواعد و البته هوش بی بدیل در وسط زمین و در ادامه روی نیمکت؛ این تعاریفی از علی پروین، ستاره و مرد اول فوتبال ایران برای سه دهه هستند.
جز یک دهه اخیر شاید صفحهای در دفتر فوتبال ایران و تاریخ باشگاه پرسپولیس نباشد که نامی از علی پروین در آن دیده نشود. سلطان محبوب پرسپولیسیها در دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰، نقش مهمی برای دوام آوردن این باشگاه در تاریخ ایفا کرده و اسمش مترادف با نام پرسپولیس است؛ شاید جملهای کلیشهای باشد، اما علی پروین، شناسنامه این باشگاه امروز ۷۵ ساله شده است.
هافبک خلاق و طراح دهه ۵۰ یه یکباره و در بحبوحه اتفاقات اوایل انقلاب، تبدیل به مرد اول پرسپولیس شده و به قول خودش این باشگاه را در صندوق عقب ماشین خود اداره کرد. روزهای تلخ و شیرین زیادی را دید و زیرکانه بلد بود چگونه سالها نام خودش را در صدر نگه دارد.
ستاره بااستعداد فوتبال ایران در رده ملی و باشگاهی به اغلب افتخارات ممکن دست یافت. سبک و ادبیات خاص خودش را در مربیگری داشت و به قول خودش پیشنهاد ۵۰۰ هزار دلاری کریستال پالاس را رد کرد، چون علاقهای به غربت نشینی نداشت.
فقط کیفیت فنی اولویت علی پروین برای قرار گرفتن در ترکیب ثابت نبود و در واقع بازیکن باید به دل سلطان مینشست. منظورم این است که مثلا ممکن بود کوروش برمک، علی باغمیشه دو آقای گل اواسط دهه ۷۰ در کنار بهنام سراج هر سه روی نیمکت مشغول تماشای قرار گرفتن پایان رافت در ترکیب ثابت باشند. یا با همین تئوری وحید قلیچ پرسابقهترین دروازه بان اتریخ پرسپولیس لقب بگیرد.
چشمانش موقع عصبانیت کاسه خون میشد و کسی جرات چشم در چشم شدن با سلطان را نداشت. مثلا یک بار هواداران پرسپولیس در حال تشویق بهروز رهبری فرد نیمکت نشین بودند که این کار به مذاق علی پروین خوش نیامد؛ پس وسط بازی بلند شده، به سمت جایگاه شماره یک پشت نیمکت خود رفته و دست به کمر و چپ چپ برای لحظاتی به هواداران نگاه کرد؛ باور کنید اغراق نمیکنم، اما دیگر صدا از دیوار هم درنیامد.
استاد پرورش دادن ستاره بود؛ در دهه ۶۰ با هنرنمایی فوق ستاره هایی، چون فرشاد پیوس، ناصر محمدخانی، مجتبی محرمی، حمید درخشان و. به تمامی افتخارات ممکن دست یافته و پرسپولیسی بی نظیر و فراموش نشدنی برای هواداران ساخت.
اما قواعد بازی را خوب بلد بود؛ به سرعت خود را با شرایط جامعه تطبیق داده و بعد از انقلاب کم کم تبدیل به نفر اول پرسپولیس شد. اینقدر محبوب بود که برکنار شدنش مصادف شد با آتش بازی در استادیوم آزادی. اما دفعه دوم و بعد از ناکامی در تیم ملی به یکباره و برای چند سال از فوتبال محو شد.
مرد شماره یک هواداران بود؛ وقتی سال ۷۷ وقتی بعد از پنج سال هدایت پرسپولیس را به عهده گرفت، استادیوم کارگران اندازه یک بازی رسمی تماشاگر به چشم خود دید. کسی جرات سرشاخ شدن با علی پروین را نداشت و اگر هم میشد عاقبت خوبی نداشت. محمد مایلی کهن یک بار در تابستان سال ۷۹ مدعی شد رفاقت با سلطان اتوبان یک طرفه است و به سرعت پاسخ این مصاحبه جنجالی را روی سکوهای آزادی تماشا کرد.
محبوبیت کسی بیشتر از خودش را بر نمیتافت. کافی بود نامت از علی پروین بیشتر روی سکوها شنیده شود و این مصادف با پایان کارَت در فوتبال ایران یا حداقل پرسپولیس بود. ستارههای بزرگ و محبوبی، چون احمدرضا عابدزاده، علی دایی و مهدی هاشمی نسب خوب میدانند چه میگویم.
در ۳۶ سالگی آقای گل فوتبال ایران شد و پوکر میکرد. اولین افتخار فوتبال ایران بعد از انقلاب با هدایت علی پروین در پکن رقم خورد و او طی چند ماه ایران را قهرمان آسیا و پرسپولیس را قهرمان جام در جام کرد. تنها حسرت بزرگ سلطان، اما شاید ناکامی در فتح جام باشگاههای آسیا با پرسپولیس بود، افتخاری که بارها تا آستانه آن پیش رفت و در نهایت ناکام ماند.
در یک دو دهه اخیر نام چندانی از علی پروین در فوتبال شنیده نشده است. تقلای بی نتیجه برای بازگشت به پرسپولیس حتی دیگر از سر سلطان هم افتاده و خودش هم میداند دیگر امکان حضور روی نیمکت یا در ترکیب هیئت مدیره وجود ندارد.
پس شاید در ۷۵ سالگی، علی پروین امروز در حال مرور خاطرات درخشان خود یا تماشای جامهای بی شمارش باشد. ستاره تیم ملی ایران در دهه ۵۰، سرمربی موفق پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۶۰ و ۷۰ و یکی از مهمترین نامهای تاریخ فوتبال ایران. کلکسیون افتخارات سلطان بی مانند است و البته او میلی به اهدای جامهای باشگاه به پرسپولیس نداشته و دلش میخواهد در خانه خودش نگه دارد؛ دلیلش؟ چون علی پروین است.
پرسپولیس سال ۶۵ با هدایت علی پروین و البته درخشش او در میانه میدان؛ سالهایی که هم در مربیگری بی رقیب بود و هم در طراحی حملات.
ستارهای که دلباخته مامان نصرت بود؛ علی پروین هنوز هم در صحبت هایش از مادر خود نام برده و از او یاد میکند.
نسل فوق العاده فوتبال ایران در دهه ۵۰؛ علی پروین نقش مهمی در قهرمانیهای متوالی تیم ملی در آسیا ایفا میکرد و اوج درخشش او نیز با نواختن آن ایستگاهی فوق العاده برابر کویت رقم خورد.
تصویری خاص در کنار مرحوم غلامحسن مطلومی، ستاره سرزن استقلال؛ دو ستارهای که بعد از انقلاب سرنوشت متفاوتی داشتند.
سبیلهایی که قبل از انقلاب مد شده بود و علی پروین هم حداقل برای مدت کوتاهی از سیل بازیکنان و هنرپیشههایی با این استایل جانماند.
سفر به نیوزلند و در تمرین در استادیوم ونت ورث پارک، علی پروین علاقه فراوانی به بازی والیبال داشته و از هر فرصتی برای درخشش روی تور هم استفاده میکرد.
بازی مرحله مقدماتی جام جهانی بین ایران و کره جنوبی در تاریخ ۱۳ نوامبر ۱۹۷۷ و علی پروین با همان استایل خاص خود وسط زمین.
۱۶ اگوست ۱۹۷۳؛ سفر علی پروین به همراه کاروان تیم ملی به استرالیا و البته تیم پرستارهای که موفق به راهیابی به جام جهانی نشد.
تا ۴۰ سالگی بازی کرد و انصافا هم در ترکیب پرسپولیس رقیب نداشت. خودش خودش را تعویض میکرد و اغلب با ماموریت نجات پرسپولیس به زمین میآمد؛ ماموریتی که اغلب هم موفقیت آمیز رقم میخورد.
پرسپولیس اوایل انقلاب و بازی در کنار محمد دادکان، محمد پنجعلی و محمد مایلی کهن؛ مثلثی که در اواخر دهه ۵۰ و با حرکت انتحاری خود، نقش مهمی در جدایی محراب شاهرخی در سرمربی شدن سلطان ایفا کردند.
حضور روی نیمکت فلزی و خاص پرسپولیس در دهه ۶۰؛ علی پروین یک تنه باشگاه داری کرده و سال به سال هم فصل درو کردن جام فرا میرسید.
مراسم انتخاب بهترینهای ایران و حضور در کنار صفر ایرانپاک و حسین کلانی؛ علی پروین از همان اول راه نشستن روی تاج و تخت سریعتر از دیگران را بلد بود.
اولین قهرمانی ایران پس از انقلاب و بعد از روزهای تلخ جنگ؛ علی پروین به خوبی راه مدیریت ستارههای آن نسل فوتبال ایران را بلد بود.
مثل یک سلطان راه خود را از وسط زمین به سمت نیمکت میگرفت و با نهایت جذبه، هر چند ثانیه یک بار هم دستی برای تشکر بابت آن تشویقهای کرکننده تکان میداد.