سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۵

براندازی با نقاب حقوق بشر و کارگر

از پاییز سال گذشته که تعدادی از عناصر حزب کمونست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) در کشور بازداشت شدند، یک خط خبری با تمرکز بر بازداشت این افراد توسط رسانه‌های معاند مقیم لندن شکل گرفت...
کد خبر : ۵۷۳۵۶۱

از پاییز سال گذشته که تعدادی از عناصر حزب کمونست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) در کشور بازداشت شدند، یک خط خبری با تمرکز بر بازداشت این افراد توسط رسانه‌های معاند مقیم لندن شکل گرفت؛ خط خبری‌ای که البته تنها به لندن ختم نمی‌شد و دامنه آن از ریاض تا تل‌آویو و برلین گسترده شد و رسانه‌هایی همچون دویچه وله فارسی، تایمز آو اسرائیل و عرب نیوز به بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال پیوستند تا پژواک دهنده این موج خبری باشند.

براندازی زیر سایه نقاب حقوق بشر و کارگر


آغاز ماجرا؛ بازداشت اعضای حزب کمونست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست)

به گزارش فارس، پاییز سال گذشته بود که رسانه‌های فارسی‌زبان معاند از بازداشت ناهید تقوی شهروند ایرانی-آلمانی و مهران رئوف شهروند ایرانی-انگلیسی خبر دادند و موج خبری در پوشش فعالان حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق کارگران آغاز شد. در ادامه سمیه کارگر، بهاره سلیمانی و نازنین محمدنژاد دیگر اعضای این شبکه نیز بازداشت شدند و اسامی آن‌ها به سرخط خبری این رسانه‌های معاند راه یافت.

در ادامه طی ماه‌های پس از آن این رسانه‌ها با محوریت شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال تلاش کردند از طریق ارتباطات تصویری پی‌درپی با دختر ناهید تقوی با حربه جلب دلسوزی فضای پروپاگاندا در این حوزه را ایجاد کرده و با درج گزارش‌های بی‌اساس سوی نهاد‌هایی همچون عفو بین‌الملل به فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران بپردازند. آن‌ها همواره بدون اشاره به جزئیات فعالیت‌های این بازداشت شدگان در جمهوری اسلامی و تنها با تاکید بر سن و سال آن‌ها و سوابق بیماری‌شان صرفا درخواست آزادی "بدون قید و شرط" این افراد را خواستار شدند.

حتی در این راه تلاش‌هایی برای جلب همکاری و حمایت دولت‌های آلمان و انگلیس صورت گرفت تا با تکیه بر دو تابعیتی بودن این افراد آن‌ها را از زندان آزاد کرده و به خارج از کشور منتقل کنند. اقدامی که البته در مقاطعی با همراهی این دولت‌ها مواجه شد و دولت آلمان با مورد اتهام و تحت تعقیب قراردادن یک شهروند ایرانی-آلمانی البته پس از سه سال از تاریخ ارتکاب به جرم مورد ادعا! وی را یک نیروی نزدیک به جمهوری اسلامی معرفی و به زعم خود تلاش کرد تا از این طریق ایران را تحت فشار قرار دهد.

در مردادماه سال جاری با برگزاری دادگاه احکام این دو فرد یعنی ناهید تقوی و مهران رئوف به همراه سه فرد دیگر صادر شد. مصطفی نیلی وکیل ناهید تقوی در تاریخ چهارشنبه ۱۳ مرداد با انتشار مطلبی در توئیتر خود از محکومیت موکلش به ۱۰ سال حبس تعزیری به اتهام «مشارکت در اداره گروه غیرقانونی» و هشت ماه حبس تعزیری به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب خبر داد. وی همچنین از صدور حکمی مشابه برای مهران رئوف فعال کارگری و شهروند ایرانی-انگلیسی خبر داد.

نیلی در ادامه از صدور احکام سه فرد بازداشتی دیگر خبر داد و نوشت: سمیه کارگر و بهاره سی‌سلیمانی هر یک به اتهام «مشارکت در اداره گروه غیرقانونی» به شش سال حبس تعزیری و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده‌اند. همچنین نیلی از صدور حکم دوسال و هشت ماه حبس تعزیری به اتهام «مشارکت در اداره گروه غیرقانونی» و هشت ماه زندان حبس تعزیری به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» برای نازنین محمدنژاد خبر داد.

حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) چیست و از کجا آمد؟

اتحادیه کمونیست‌های ایران که از خرداد سال ۶۰ پس از عزل بنی‌صدر و همصدا با سایر گروه‌های چپگرا وارد فاز مسلحانه مقابله با انقلاب و نظام اسلامی شد و طی همان سال پس از چند درگیری مقطعی در پاییز و زمستان از نیمه‌شب ۵ بهمن با یک برنامه‌ریزی چند ماهه وارد شهر آمل شدند و تلاش کردند تا این شهر را به تصرف خود درآوردند. اتفاقی که با مقاومت جانانه مردمی در کنار نیرو‌های سپاه و بسیج مواجه شدند و طی ۴۸ ساعت شکست خوردند.

با شکست سنگین در واقعه آمل تعدادی از اعضای این اتحادیه از کشور متواری شده و در کشور‌های مختلف ساکن شدند. آن‌ها پس از این شکست به عضویت «جنبش انقلابی انترناسیونالیستی» در آمدند و در سال‌های ۶۱ و ۶۴ بار دیگر تلاش کردند اقداماتی در مسیر مبارزه مسلحانه سامان دهند که هربار دستاوری جز شکست نداشتند. البته اتحادیه کمونیست‌های ایران پس از عضویت در جنبش انقلابی جهانی و قطعیت راه انقلابی در کشور‌های هدف در درون خود با جدایی اعضا و اختلاف نظر مواجه شدند.

بازماندگان اتحادیه کمونیست‌ها در دهه هفتاد چندان ظهور و بروزی در میان گروه‌های ضدانقلاب نداشتند و شاید این مرحله بتوان مرحله پاکسازی درونی آن‌ها قلمداد کرد؛ مرحله‌ای که با پایان آن این تشکیلات از ظاهر و نام جدید خود رونمایی کرد: حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) با نوشته مخفف حکا (م ل م) و بدین ترتیب تشکیلاتی از ادغام دو گروه دیگر تشکیل شده و خود را «اتحادیه» می‌نامید با تغییراتی به نقش یک حزب درآمد. اعضای این حزب جدید سا‌ل‌های ۶۷ تا ۶۹ دوره تثبیت قطعی مارکسیسم ــ لنینیسم ــ مائوئیسم در این سازمان می‌دانند در معرفی خود این دوره را «نقطه برطرف کردن التقاط» می‌شمارند.

رابطه حکا (م ل م) و RCP آمریکا

حکا (م ل م) به واسطه عضویت در جنبش انقلابی انترناسیونالیستی با احزاب کمونیست و مائوئیست کشور‌های بسیاری نزدیکی دارد که از مهمترین این احزاب، حزب کمونیست انقلابی آمریکا RCP به رهبری باب آواکیان است. آواکیان با سنتز علمی موج اول مبارزات طبقاتی جهانی و تکیه بر نکات جزئی آن سعی کرده است در قالب «سنتز نوین کمونیسم» تئوری علمی مارکسیسم را به زعم خود ارتقا داده و «سلاح لازم در زمینه تغییر انقلابی و بنیادین جامعه طبقاتی سرمایه‌داری امپریالیستی کنونی» را فراهم کند.

حکا (م ل م) نیز تحت تاثیر اندیشه‌ها و تئوری‌های آواکیان و RCP با پذیرش این تئوری انقلابی و به کاربستن آن در جهت تعیین استراتژی و راه انقلاب در ایران فعالیت‌های انقلابی خود را سازمان داده است. اعضای شاخص این گروه با ترجمه اسناد بالادستی و استراتژی ابلاغی از سوی RCP آمریکا به تدوین و انتشار «قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین ایران» نموده‌اند و در کتاب «استراتژی راه انقلاب» که در آن اصول عملیات نظامی در ایران را تبیین می‌کند؛ اصولی که به دنبال موقعیت‌هایی همچون حوادث سال ۹۶ و ۹۸ است تا با سوءاستفاده از اعتراضات داخلی و برهم زدن امنیت کشور با الگوگیری از اصل «در غرب مانور دهیم و در شرق ضربه بزنیم» مائو بتواند به اهداف خود دست پیدا کند.

چپ جدید ایرانی ترجمان چپ غربی به‌جای چپ شرقی

با نگاهی بر جریان‌شناسی جدید و مرور رفتارشناسی این حزب و تاثیرپذیری آن از آبشخور فکری جریان جنبش انقلابی انترناسیونالیستی به صورت عام و RCP آمریکا به صورت خاص می‌توان دریافت که این جریان که در ابتدا ریشه در گروه‌های چپگرای شرقی داشته و حتی در پسوند نامش خود را مارکسیست لنینیست مائوئیست (سه رهبر فکری جریان شرقی چپ) معرفی می‌کند با سپری کردن دوران گذار اکنون به افق‌های دوردست در آمریکا امید بسته است.

شاید به همین خاطر است که با نگاهی به وبسایت این حزب بیش از نام رهبران اولیه چپگرایان، با اسم و مقالات باب آواکیان رو به رو می‌شوید، فردی که همواره در مقالات خود تلاش می‌کند تمامی اعضای احزاب جنبش انقلابی انترناسیونالیستی و مردم جهان را به انقلاب علیه وضع کنونی و نظم موجود فرا می‌خواند؛ وی در آخرین مقاله خود که در تاریخ ۲ شهریور ماه سال جاری با عنوان «دوران نادری که انقلاب را ممکن میکند، فرارسیده!» نوشت، آورده است: «وجود میلیون‌ها میلیون مردم انقلابی که «وفاداری» شان به سیستم از بین رفته و عزم جنگیدنشان برای جامعه‌ای عادلانه‌تر بزرگتر از ترس شان از سرکوب خشن این سیستم است.». آواکیان تلاش می‌کند با شعار‌های کلی و نظریه‌پردازی هرگونه ویژگی یا جزئیات موجود در نظم کنونی طیف گسترده‌تری از مردم را مخاطب خود قرار دهد و آن‌ها به شورش (به زعم خود انقلاب) علیه نظم کنونی فرا بخواند.

این در حالی است که وی علیرغم این شعار‌ها در انتخابات اخیر آمریکا با نظم و ساختار آمریکایی که همواره در ظاهر به مخالفت با آن می‌پردازد، همراه شد و از جو بایدن در مقابل ترامپ حمایت و مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کرد. شاید این کنشگری متضاد به نوعی عیان کننده پشت پرده این جریان باشد و به حامیان و اعضای آن در احزاب مختلف در سرتاسر جهان نشان دهد که برخی افکار و اندیشه‌ها صرفا برای سوءاستفاده از احساسات و هیجانات ملل مختلف یا تنها برای درج روی کاغذ بیان می‌شود؛ در حالیکه رهبران آن پشت‌پرده یا آشکارا خود در خدمت همان ساختار‌هایی هستند که علیه آن سخنرانی می‌کنند تا صرفا از حامیان خود به عنوان ابزار‌هایی برای پیش‌برد اهداف خود استفاده کنند.