۱- سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پنجشنبه گذشته ادعا کرد
به گزارش کیهان، «ما امیدواریم تعریف ایران از بهزودی با تعریف ما مطابقت داشته باشد!». در ملاقاتهای متعدد در حاشیه نشست سازمان ملل نیز خیلی از خبرنگاران و مقامات بخصوص اروپاییها از وزیر خارجه کشورمان سؤال میکردند که «این بهزودی و خیلی زودی که شما برای برگشت به مذاکرات برجامی میگویید یعنی چند روز، چند هفته و یا چند ماه؟!». آقای امیرعبداللهیان هم بدون تعیین تاریخ مشخصی پاسخ میداد «یعنی به محض کامل شدن بررسیهای ایران!». این یعنی «سیاست صبر هوشمندانه» که نشان میدهد منظور از «بهزودی ایرانی» با «بهزودی غربی»، کاملاً برعکس یکدیگر و تداعیکننده عدم فعل و انفعال است! همانگونه که اظهار خوشبینی اخیر مسئول سیاست خارجی اروپا درباره چشمانداز برجام نیز با خوشبینی ایران کاملاً متفاوت است. ملت ایران زمانی به برجام خوشبین خواهد شد که در میدان عمل شاهد لغو تمام تحریمها همزمان با تضمین آمریکا باشد، نه فقط «در حرف و روی کاغذ! البته از سوی دیگر میتوان منظور
«بهزودی ایرانی» را پاسخی به «بهزودی غربی»ها تلقی کرد و به درخواست ند پرایس، با تعریف آمریکاییها مطابقت داد! یعنی درصورتیکه
«لغو و تضمین داده نشود»! همانند وعدههای فریبندهِ «بهزودی» آنها، از جمله وعده گشایش اقتصادی و اینستکس خواهد بود که چند سال طول کشیده است. مضاف بر اینکه «بهزودی بایدن» جهت اعلام آمادگی برای برگشت به برجام هم بیش از ۹۰ روز بعد از پیروزیاش در انتخابات و
«وعده به زودیاش برای برداشتن تحریمها» نیز تاکنون یعنی ده ماه و به عبارتی ۳۰۰ روز طول کشیده است! فارن پالیسی بهخوبی تأکید میکند «دولت رئیسی خیلی هوشمندانه به سابقه رفتار آمریکاییها با ایران و سیاستهای بیحاصل واشنگتن توجه دارد و بهسختی میتوان تصور کرد که تهران بتواند بر بیاعتمادی عمیق خود به آمریکا غلبه کند»!
۲-تفاوت و شباهتهای «بهزودی ایرانی» با «بهزودی غربی» را باید در این تحلیل دید که پاسخ ایران به آمریکا از جنس و متناسب با همان پاسخ آمریکاییهاست، نه انفعال و نه تنش، بلکه دفاع از منافع ملی منطبق بر اقتضائات و واقعیتهای موجود در فضای بینالمللی! این یعنی مانند میدان که «زمان بزن در رو» تمام شده، در فضای دیپلماسی هم «زمان امتیاز بگیر و زیر میز بزن» تمام شده است! در حالی وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده «آمریکا در برجام صادق و ثابت قدم است»! که اوباما پس از امضاء برجام تحریمها را تشدید و ترامپ آن را پاره کرد و در جنایتی تاریخی دستور ترور سردار مبارزه با تروریسم را داد و بایدن مسیر آن دو را ادامه میدهد و در رفتاری متناقض، همزمان با ادعای دیپلماسی، پرونده جنگ اقتصادی ترامپ را به قول وزیر امور خارجه کشورمان نزدیک قلب خود حمل و قطورترش و بهجای صداقت در «دیپلماسی بیپایان»، «پیامهای فریبنده بیپایانی» ارسال میکند!
۳- علیرغم ادعای فریبکارانه وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه «پنجره برجام تا ابد بازنخواهد ماند»! از نظر ملت ایران «پنجره برجام» که پازل کوچکی از «پنجره دیپلماسی» است، در حقیقت با خروج آمریکا از توافق هستهای بسته شد و کماکان با عدم آمادگی بایدن برای عمل به تعهدات برجامی آمریکا همچنان بسته است و در صورت لغو همه تحریمها علیه ایران باز خواهد شد. لذا کلید باز و بسته شدن پنجره برجام که زمانی
حسن روحانی ادعا میکرد در دست اوست، اکنون در دست بایدن است! و چند کشور اروپایی به جای تهدیدهای ملالآور و بیاثر علیه ایران، باید به بایدن فشار بیاورند تا این پنجره را باز کند و دیگر به فکر بستن آن نیفتد تا هم خود اروپاییها و هم ملتهای جهان نفس بکشند. البته گرچه وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده «ما پنجره دیپلماسی را باز نگه میداریم»، قطعاً منظور «پنجره برجام» نیست و هرچند «پنجره دیپلماسی» باز باشد، اما این آخرین فرصت طلایی برای اثبات صداقت آمریکاییها و شخص بایدن برای باز کردن «پنجره برجام» است که ادعای «دیپلماسی بیپایان به جای جنگ بیپایان» را دارد!
۴- مقامات و رسانههای بیگانه و بهویژه فارسیزبان با سوءبرداشت فریبکارانه و فضاسازیهای توهم گونه و تحلیلهای وارونه از مواضع
وزیر خارجه کشورمان مبنی بر آزادسازی حداقل ده میلیارد دلار از داراییهای ایران، این سخنان را بهعنوان «شرط جمهوری اسلامی» برای برگشت به مذاکرات القا و در خط خبرهای متناقضی از یکسو ادعا کردند ایران با این شرط از مواضع خود عقبنشینی کرده و از سوی دیگر ادعا کردند ایران با این شرط موجب پیچیدهتر شدن گره کور مذاکرات وین شده است! در این خصوص اولاً این ادعاهای وارونه واکنشی شتابزده و از روی استیصال به سکوت زیرکانه وزیر خارجه کشورمان درپاسخ به درخواستهای مکرر وزیر خارجه آمریکا برای تماس و ملاقات با وی و همچنین عدم پاسخ به درخواست اروپاییها برای برگزاری زودهنگام نشست برجام در حاشیه سازمان ملل است. ثانیاً با توجه به تلاش و اصرار آمریکاییها در سازمان ملل برای باز کردن کانالهایی با وزیر خارجه کشورمان، وی به پیامآورهای آمریکایی گفته است «اگر آمریکاییها نیت واقعی دارند، بخشی از اموال ما مثلاً ۱۰ میلیارد دلار را آزاد کنند». در حقیقت وزیر خارجه با زیرکی دیپلماتیک به آمریکاییها پیام داده که از حالا به بعد شرط و هزینه بلیت دیدار با وزیر خارجهای در طراز جمهوری اسلامی برای آمریکا، پرداخت حداقل ده میلیارد دلار است، آنهم برای نشان دادن صداقتشان، نه مطالبهای که برای آنها ما به ازایی داشته باشد! ثالثاً تلاش دارند با تحتالشعاع قرار دادن آشکار شدنِ نتایج «سیاست گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و «مذاکرات نتیجه محور» با «صبر هوشمندانه»، خبیثانه در مواضعی ضد و نقیض ایران را هم مشتاق مذاکرات و هم مانع مذاکرات نشان دهند و در موضع انفعال القا، و اصرار و نیاز، فریبکاریهای خود را پنهان کنند. رابعاً اگر جمهوری اسلامی عقبنشینی کرده که باید باعث تسهیل مذاکرات شود و غربیها باید از آن استقبال کنند! و پیچیده شدن مذاکرات دیگر معنی نخواهد داشت. خامساً مطرح شدن آزادسازی
۱۰ میلیارد دلار که مبلغ ناچیزی برای یک کشور است، نه شرط احیای برجام، بلکه پیششرط و محکی برای سنجش صداقت آمریکا و سنجش تفاوت ادعاهای بایدن با ترامپ است. شرط ثابت و لایتغیر جمهوری اسلامی برای احیای برجام همان سیاست رهبر معظم انقلاب درخصوص برداشتن همه تحریمها و آزادی همه منابع مالی ایران با تضمین دادن بایدن است که همه مسئولان کشور نیز بر درستی این سیاست ایمان دارند و دولت سیزدهم هم این سیاست را بهعنوان موضع رسمی خود اعلام کرده تا جایی که وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرده است «آمریکا باید بداند همه بده بستانها همان یکبار در مذاکرات برجام انجام شد و توافق جدیدی در وین نخواهیم داشت و ایران فقط به دنبال تضمین عمل آمریکا به تعهداتش است». سادساً با فریبکاری آمریکا گره کور برجام آنقدر پیچیده شده که جز با صداقت بایدن و سنجش آن نمیتوان برای باز کردن گره مذاکرات تلاش کرد و این ادعاها نشان میدهد تنها امیدشان تحریک افکار عمومی داخلی و دنبال کردن همان سیاست فشار از پایین و القای نیاز مردم ایران به برجام برای کاهش فشارهای غربی است تا شاید بتوانند از جمهوری اسلامی باجخواهی کنند! سابعاً تلاشی برای تحتالشعاع قرار دادن تصمیم درست ایران مبنی بر تنزل جایگاه و مدیریت برجام از سطح حاکمیت و رئیسجمهور و حتی وزارت خارجه به یک «بخش و تیم خاص در معاونت سیاسی وزارت خارجه»، متناسب با «قد و قواره برجام» است! ثامناً وزیر خارجه کشورمان با کیاست و زیرکی کامل به دنیا و دیگر طرفهای برجامی پیام داد وقتی آمریکاییها حاضر نیستند ۱۰ میلیارد دلار پول متعلق به ملت ایران را آزاد کنند، این چه توقعی است که ایران بدون رفع تحریمها به برجام برگردد؟!
۵-نباید فراموش کرد یکی از علل «سیاست صبر هوشمندانه» تکمیل رایزنیها برای گسترش و احیای زنجیره مبادلات اقتصادی و مراودات سیاسی در منطقه و همسایگان و بهویژه در حوزه مقاومت بهعنوان پشتوانهای مطمئن برای «راهبرد گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و
«گفتوگوهای نتیجه محور» است که از دمشق و نشست بغداد و اجلاس شانگهای شروع شد و بعد از سازمان ملل و گفت وگوهای وزیر خارجه ارمنستان
در تهران، وزیر خارجه کشورمان در مسکو و بیروت «حامل پیامهایی اقتصادی و سیاسی» نیز بود!
۶- شناخت دقیق پارامترهای مذاکره مهم است که دولت قبل از آن بیبهره بود. همانگونه که محور مقاومت با شناخت دقیق پارامترهای مذاکره در میدان، زمان و مکان پاسخگویی به تهدیدات دشمنان را تعیین میکند، به نظر میرسد اکنون نیز جمهوری اسلامی تصمیم گرفته با «سیاست
صبر هوشمندانه» در صحنه دیپلماسی، این بار خود زمان و دستور کار مذاکرات را تعیین کند.
۷- و نهایتاً به اذعان رسانهها و محافل سیاسی غربی، با درک دولت سیزدهم از ضعف دولت بایدن و بنبست آمریکا، اگر آمریکاییها و متحدانش بخواهند همچنان بر گره زدن مذاکرات به موضوع امنیت منطقهای اصرار ورزند، از اصرار آنها بر احیای برجام نیز چیزی عایدشان نمیشود
و فاتحه برجام برای همیشه خوانده میشود! حال توپ در زمین آمریکاست و باید دید آیا بایدن حاضر است واقعیتها و شرایط جدید را بپذیرد
و پنجره برجام را باز کند؟!