نسبت به قبل کمتر در تلویزیون حضور دارید. دلیلش چیست؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این سوال را خیلیها میکنند، ولی من کم کار نبوده ام. من همین الان که در تلویزیون سریال «پلاک ۱۳» پخش میشود، در نمایش خانگی سریال «نارگیل» و در شبکه نسیم هم برنامه «ایستگاه» را دارم. فکر میکنم در گذشته ۴ یا ۵ شبکه فعال داشتیم و مردم هم به جز تلویزیون، سرگرمی زیادی نداشتند و حوصله بیشتری برای تماشای تلویزیون داشتند، اما الان بیشتر سرگرمی آدمها از تلفن همراه داخل جیب شان تامین میشود. آدمها اخبار را در فضای مجازی دنبال میکنند و در همان جا سرگرم میشوند. پلتفرمهای نمایش خانگی هم هرروز برنامههای مختلفی دارند. این اتفاقات باعث شده تا مردم به صورت انتخابی و کمتر از قبل، تلویزیون ببینند و فکر کنند ما کم کار هستیم. من شاید کمی گزیدهتر کار کردم و به هر برنامهای نرفتم، اما در این مدت چند فیلم سینمایی و سریال و چند اجرا داشتم.
از جزئیات سریال «پلاک ۱۳» بگویید. آیا الان هم مثل قبل پروتکلهای بهداشتی در تصویربرداری رعایت میشود؟
در فیلم برداری سریال خیلی جلو نیستیم و هرروز کار میکنیم تا به پخش برسیم. در این یکی دو سال مدام از کادر درمان تقدیر میکنیم. من میخواهم از همکارانم دفاع کنم که همگی حتی در پیکهای کرونا تلاش کردند تا چرخ هنر و فرهنگ کشور بچرخد و مردم سرگرم باشند. متاسفانه در خیلی از پروژهها کسانی را داشتیم که بر اثر کرونا جان خودشان را از دست دادند، ولی زندگی جریان دارد و من و همکاران بازیگر، امیدمان این است بدون بیماری کارمان را انجام دهیم. خدا را شکر همه همکاران واکسن زدهاند، اما همچنان پروتکلها را رعایت میکنیم. نزدیک دو ماه است که کار میکنیم و تاکنون هیچ مبتلایی نداشته ایم.
در چند سال اخیر، تلویزیون برنامههای طنز و سرگرمی زیادی ندارد. سریال «پلاک ۱۳» میتواند این خلأ را جبران کند؟
این آمار را بر چه اساس و مبنایی میگویید؟ اینها آمار مطمئنی نیست. طنز بوده، ولی شاید طبق سلیقه شما نبوده است. ما در این مدت، «بوتیمار» و «نون خ» را داشتیم. سازمان عریض و طویل صداوسیما که نمیتواند همه بودجه اش را برای کارهای طنز بگذارد. اگر هم همه سریالها طنز باشد، یک نفر دیگر پیدا میشود و میگوید که چرا تنوع نداریم؟ ما رسانه ملی هستیم. شما در پلتفرمهای نمایش خانگی میتوانید انتخاب کنید چه نوع فیلم یا سریال یا کاری را ببینید، ولی در رسانه ملی عموم مردم حق دارند در شبکههای مختلف، برنامههای مختلفی را ببینند.
به عنوان بیننده، این طور حس میشود که در ماهها و حتی سالهای اخیر، تعداد برنامههای سرگرم کننده بسیار کم بوده است.
ما یک سری شبکهها داریم که همه جور برنامهای را پخش میکنند. شبکههای یک، دو و سه جدول پخش محدودی دارند و نمیتوانید با سلیقه خودتان عملکرد اینها را قضاوت کنید. شبکههایی مثل آی فیلم و تماشا و کودک و...، چون محتواهای مشخصی پخش میکنند، مردم میتوانند اوقات فراغت شان را با برنامه تنظیم کنند و آنها را ببینند، ولی در شبکههای یک، دو و سه، مخاطبان نمیتوانند اینطور باشند، چون همه جور برنامهای پخش میشود. برای قضاوت درست باید همه نظرات و شکل و محتوای شبکهها را ارزیابی کرد.
یعنی شما عملکرد صداوسیما در تولید برنامههای سرگرمی را راضی کننده میبینید؟
من فرزند صداوسیما هستم و سال هاست در این مجموعه کار میکنم. جانبداری یک طرفه نمیکنم، ولی میگویم که رسانه ملی ما در مقایسه با کشورهای دیگر یک سر و گردن بالاتر است. به دلیل این که تلویزیون در تمام این سال ها، بهرغم بودجه کم، توانسته با اسپانسرها و تأمین درآمد، خودش را اداره کند. این که میگویید مخاطب یک توقع دیگری دارد، بر چه مبنایی است؟ خیلی از مردم امکان دسترسی به نظر دادن ندارند. شما یک نقدی به صداوسیما دارید و باید آن را بین مدیران مطرح کنید. من به عنوان کسی که در این مجموعه کار میکنم و به واسطه آن مطرح شده ام، هیچ وقت به آن نقدی نخواهم داشت. مثل این که من به نشریه و رسانه شما ایراد بگیرم. قطعا شما از سیاستهای رسانه تان دفاع میکنید. در صورتی که مدیریت مجموعه شما باید به این انتقاد پاسخ بدهد. اگر مدیران تلویزیون برای شما توضیح دهند که در چه شرایطی کار میکنند و شما شرایط مان را با کشورهای دیگر مقایسه کنید، قطعا به راحتی نمیگویید که صداوسیما در این سالها موفق نبوده است همچنان که در همه این سالها تلویزیون همچنان جذابترین و محبوبترین رسانه بین مردم است. این را من نمیگویم، خیلی از دوستان در ورزش و سینما بودند، اما ترجیح دادند که در یک برنامه تلویزیونی دیده شوند.
هم اجرا و هم بازیگری را تجربه کردید. خودتان را بیشتر مجری میدانید یا بازیگر؟
باید رشتههای دیگر را هم به اینها اضافه کنید. رشته تحصیلی ام نقاشی است و اطرافیان میگویند تو مجری، بازیگر یا نقاش هستی؟ من فقط حسین رفیعی هستم. در همه بخشهایی که اجرا و کار کردم، حسین رفیعی بودم و مثل بعضیها هیچ مرزبندی برای اجرا و بازیگری قائل نمیشوم. بعضی از همکاران ما برای تئاتر، بازیگری و اجرا، خط و مرزهایی را مشخص میکنند، ولی به نظرم کار هنر اصلا مرز ندارد. مثل چاپلین که در نقاشی، موسیقی، نویسندگی، کارگردانی و بازیگری کار میکرد و میگفت اینها عشق و زندگی و کار من هستند. من هم همین طوری هستم و مثل همه زندگی میکنم و دنبال علاقه ام میروم که هنر است. تا زمانی که بتوانم در تلویزیون باشم، کارم را انجام میدهم و اگر نتوانم، نویسندگی یا نقاشی میکنم.
از مصاحبهها و گفتگوهای تلویزیونی این طور میفهمیم که هنرمندان دوست ندارند از رشتههای دیگر کسی در کارشان دخالت کند. به نظر شما اینطور نیست؟
ورزش و هنر، حق و سهم همه مردم دنیاست. اصلا این طور نیست که کسانی تافته جدابافته باشند و یک سری کارهای هنری یا ورزشی را انجام بدهند. هرکس هرکاری یاد دارد، عرضه میکند و قیمت آن را مخاطبانش تعیین میکنند. مثلا هرکس در هر رشته تحصیلی و شغلی که دچار مشکل معیشتی میشود، به صورت پاره وقت در سطح شهر چند مسافر هم جابهجا میکند. هیچ کس نمیگوید چرا چنین کاری انجام میدهد، چون این فرد توانایی رانندگی دارد و به پول آن نیاز دارد. البته از جهتی اگر در همه رشتهها اتحادیه و متولی وجود داشته باشد، شاید قانونی تصویب کنند که حتما باید تخصص و توانمندی داشته باشید تا بتوانید وارد حرفهای بشوید. مثلا وقتی کسی یاد ندارد موی کسی را اصلاح کند، نتواند آرایشگاه بزند. این مقداری به سیاستهای دولتها برمیگردد، اما در سیستم ما وقتی یک آدم معروفی مخاطبان بیشتری دارد، ترجیح تهیه کنندهها هم این است که برنامه شان با او دیده شود. آنها دنبال کسی میگردند که مخاطب بیشتری داشته باشد. کما این که در این سالها محبوبیت و توانمندی بر اساس دنبال کنندههای فضای مجازی تعیین میشود. کسی کاری ندارد که اینها واقعی یا تقلبی هستند و فقط به عدد دنبال کننده نگاه میکنند.