شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ فروردين ۱۳۹۱ - ۲۲:۲۱

پاساژي براي دريافت آگهي‌هاي تجاري!

کد خبر : ۵۷۶۴۵
به گزارش آويني فيلم، از نظر رسانه اي، تعطيلات نوروز يك فرصت فرهنگي راهبردي به حساب مي‌آيد. به گونه اي كه برنامه ريزي دقيق وحساب شده براي بهره جستن از قابليت هاي رسانه تلويزيون و استفاده بجا و هوشمندانه از جذابيت، مي تواند زمينه را براي تحقق بسياري از اهداف فرهنگي و اجتماعي فراهم كند.
آنچه در نوروز امسال در سيما رخ داد، تكرار الگوهاي تجربه شده در ساليان گذشته بود. به طور تقريبي و نزديك به واقع مي توان گفت كه ساختار كلي و حاكم بر برنامه هاي نوروز امسال تفاوتي با چند سال اخير نداشت. نمايش تعدادي سريال طنزآميز و پخش شمار قابل توجهي فيلم خارجي (عمدتا آمريكايي) بيشترين حجم آنتن سيما در اين ايام را به خودش اختصاص داد.
در حوزه نمايشي، از يك طرف شاهد رشد كمي سريال ها بوديم، به طوري كه برخي شبكه ها چند مجموعه داستاني دنباله دار را نمايش مي دادند. از طرف ديگر اما كيفيت اين سريال ها نسبت به سال هاي گذشته به شكل آشكاري نزول يافت. در ميان سريال ها تنها مي توان «چك برگشتي» را اثري نسبتا مطلوب برشمرد كه هم موضوع متفاوت و جديدي داشت و هم روايت نسبتا منسجمي را ترسيم نمود.
اين سريال نشان داد كه مي توان تندترين نقدها را نمايش داد، اما دچار سياه نمايي و تحقير مردم نشد. هرچند اين سريال هم دچار پرگويي در نقد و در پاره اي موارد، شعارزدگي شد كه البته به فيلمنامه آن برمي گردد. اين در حالي است كه اصلا لزومي ندارد، همه مسائل، از بازار ارز و سكه گرفته تا مشكل مهريه و ازدواج جوانان و اطرافيان ناصالح سياستمداران و گراني و تورم و عدم رعايت صف و... را در يك اثر عنوان كرد.
ساير سريال ها، هيچ دستاورد جديدي براي سيما محسوب نمي شوند. مثلا «سير و سركه» با اينكه كار ساده و سالم و گرمي بود، اما از شدت خنثي بودن هيچ بيننده اي را به خودش جذب نكرد.
يا سريال هاي «فراموشي» و «دست بالاي دست» كه نه تنها حرف تازه اي براي گفتن نداشتند و محتواي آن ها به چند پيام اخلاقي پيش پا افتاده محدود است كه حتي قدرت سرگرم كردن و خنداندن مخاطب را نيز نداشتند. چند مجموعه به ظاهر طنز ديگر هم از چند شبكه به نمايش درآمد كه اصلا در حد صدا و سيماي ما نبودند. مشخص نيست كه معاونت سيما روي چه حسابي اين گونه آثاري كه فاقد حداقل ارزش هاي محتوايي و هنري هستند و حتي توانايي جذب بيننده را هم ندارند، در يكي از استراتژيك ترين فرصت هاي رسانه اي خود روي آنتن برد؟
اين موضوع درباره برخي برنامه هاي ديگر بيشتر سؤال برانگيز هستند. مثل برنامه ضدفرهنگي «مردان آهنين» كه با وجود تبعات و عوارض ناگوارش و بخصوص مسائلي كه طي چند سال گذشته براي برخي از قهرمانان اين برنامه رخ داد، بازهم با كمترين خلاقيت و نوآوري پخش شد.
آنچه عيان است اينكه اين برنامه يك پاساژ براي دريافت آگهي تجاري است، اما آيا بازگشت اقتصادي ارزش تخريب فرهنگ را دارد؟
طبق معمول هر سال و ساير مناسبت ها، فيلم هاي سينمايي داخلي و خارجي، بخش زيادي از فضاي پخش رسانه ملي را به خود اختصاص داد. البته امسال آثار بهتر و شاخص تري از سينماي ايران به نمايش درآمد، مثل فيلم هاي «ملك سليمان» و «نفوذي» كه عيدي هاي خوبي براي بينندگان تلويزيون بودند.
به جز اين در حوزه برنامه هاي غيرنمايشي، برنامه هايي تكراري، اما قابل توجه و تحسين آميز روي آنتن رفت. مثل برنامه «معرفت» كه با كمترين هزينه و حاشيه و تفاخري و يك گفت وگوي دونفره، مخاطب خود را به يك سفر معنوي و باطني شيرين مي برد. هرچند مسابقه هاي تلويزيوني ديگر جذابيت گذشته را ندارند و رنگ و بوي كهنگي و ملال مي دهند.
در مجموع، بيشترين شاخصه اي كه در برنامه هاي امسال سيما براي نوروز پديدار شد، تكرار قالب ها و روش هاي گذشته بود به ويژه در زمينه برنامه هاي نمايشي و سريال ها كه نشانه عدم برنامه ريزي و سياستگذاري روشن و كارآمد از سوي مديران اين عرصه است.