رسیدگی به پرونده قتل جوان ۳۵ ساله به نام جمشید از ۱۸ شهریور امسال با کشف جسد او در جنگلهای لویزان آغاز شد.
به گزارش رکنا، در بررسیهای اولیه مشخص شد جمشید کار جمع آوری ضایعات انجام میداده و با ضربات جسم نوک تیزی سینه اش به قتل رسیده بود.
رسیدگی به پرونده در شعبه ۵ بازپرسی دادسرای جنایی تهران در دستور کار بازپرس شفیعی قرار گرفت و تحقیقات از اهالی لویزان آغاز شد. عدهای گفتند پاتوق جمشید در جنگل لویزان بود و روز حادثه او را با یکی از دوستانش به نام شایان دیده بودند. چند نفر هم گفتند از دور دیده بودند که جمشید و شایان کنار یک آتش نشسته و با هم بحث میکردند.
به این ترتیب شایان تحت تعقیب قضایی قرار گرفت، اما مشخص شد از منزل خود واقع در تهران به نقطه نامعلومی گریخته است.
قتل رفیق به خاطر سرقت اختراع
ردزنی شایان آغاز شد و در حالی که او در یکی از شهرهای جنوبی کشور پنهان شده و در جمعی هنگام خاطره گویی، راز قتل را فاش کرده بود، شناسایی و دستگیر شد.
متهم بعد از انتقال به دادسرای جنایی تهران در اعتراف به قتل گفت: «من نابغه ام و خیلی باهوشم، اما خانواده ام به دلیل فقر همیشه من را دست کم گرفتند. به همین دلیل دست به سرقت زدم و سابقه سرقت دارم. اما حتی در زندان هم سعی میکردم اختراع و آزمایش انجام دهم. بالاخره مخترع پمپ بدون آب و برق و دینام شدم. روز حادثه در حال صحبت با جمشید بودم که برای او از اختراعاتم تعریف کردم. او هم به وسیله اختراعی که کردم لگد زد و گفت ساخت آن را خودش به من یاد داده و گفت میخواهد اختراعم را به نام خودش ثبت کند. من هم عصبانی شدم و با او درگیر شدم. جمشید با چوبدستی به من ضربه زد. من هم قیچی کارم را برداشتم که از خودم دفاع کنم، اما قصد نداشتم به او بزنم. یکدفعه او چرخید و چاقو در سینه اش فرو رفت.»
متهم در ادامه گفت: «وقتی متوجه شدم که جمشید فوت کرده فرار کردم. یک شب در جمعی موادمخدر مصرف کرده و مشروب خورده بودم. در حالت مستی خاطره گویی کرده و راز قتل را فاش کردم که همین باعث دستگیری ام شد.»
بنا بر این گزارش، بازپرس شفیعی از شعبه ۵ دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.