جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۷

ناگفته‌هایی از شب ترور شهید سلیمانی از زبان عادل عبدالمهدی

ناگفته‌هایی از شب ترور شهید سلیمانی از زبان عادل عبدالمهدی
صحبت‌هایی از «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر سابق عراق درباره شب شهادت سردار سلیمانی و ناگفته‌هایی از آن، منتشر شده است.
کد خبر : ۵۸۰۵۵۸

 به مناسبت دومین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و برای بررسی ابعاد نقش این شهید بزرگوار درجنگ با داعش با عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق عراق گفتگو شده که قرار بود آخرین میزبان شهید سلیمانی در بغداد باشد. این مقام عراقی به ناگفته‌های شب ترور و پشت پرده‌های بامداد شوم روز ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ اشاره کرد.

به گزارش صدا و سیما، عادل عبدالمهدی گفت: رابطه من با شهید حاج قاسم سلیمانی به سال دو هزار میلادی باز می‌گردد، آن زمانی که حاج قاسم به دفتر آیت الله شهید محمد باقر حکیم می‌آمد و با ما جلسات متعددی جهت بررسی تحولات عراق و منطقه برگزار می‌کرد. آنجا بود که رابطه شخصی من با شهید قاسم سلیمانی مستحکم‌تر شد و این رابطه تا بعد از سرنگونی رژیم صدام و تا مدت کوتاهی قبل از شهادت ادامه داشت. جالب است بدانید هرگاه با وی جلسه‌ای برگزار میکردیم با اطمینان کامل به نتیجه می‌رسیدیم.

چون مطمئن بودیم ایشان در هر موضوعی همیشه طرف دار حق بود.

وی در مورد جزئیات شب ترور شهید سلیماتی افزود: بامداد همان روز قرار بود راس ساعت هشت و نیم صبح میزبان شهید حاج قاسم باشم تا موضوعات مختلفی را با همدیگر بررسی کنیم؛ لذا نیمه شب مشغول تدوین برخی نکات مهم برای مطرح شدن ان‌ها در جلسه صبح بودم که به یکباره و سراسیمه مدیر دفترم امد و گفت: رئیس کل اطلاعات عراق جناب اقای مصطفی الکاظمی که نخست وزیر کنونی است به من خبر داد انفجاری مهیب در فرودگاه بغداد رخ داده و هنوز از ماهیت ان اطلاعی ندارند. من نگران شدم. هرچند که نمی‌دانستم حاج قاسم از کدام مرز زمینی یا هوائی قرار است به بغداد بیاید، اما دلشوره داشتم بخصوص اینکه فهمیدم لحظاتی قبل از انفجار یک هواپیما از دمشق وارد بغداد شده است. فورا با سفارت ایران تماس گرفتم و از ان‌ها در خصوص حاج قاسم سوال کردم و ان‌ها نیز اظهار بی اطلاعی کردند. به محل کارم رفتم و تحولات فرودگاه بغداد را لحظه به لحظه پیگیر شدم. تصاویر یکی پس از دیگری منتشر می‌شد تا به یکباره تصویر دست شهید و انگشتر او را دیدم و تازه فهمیدم که حاج قاسم و ابو مهدی المهندس را هدف قرار داده بودند. من آن دست و آن انگشتر را به خوبی می‌شناختم. واقعا لحظه دشواری بود. مصطفی الکاظمی و اعضای سفارت ایران فورا خودشان را به نخست وزیری رساندند و جلسه‌ای فوق العاده تشکیل دادیم تا پیامد‌های این ترور را بررسی کنیم. تا صبح بیدار بودم و امریکائی‌ها راس ساعت شش صبح به وقت بغداد اعلام کردند که خودشان عامل این ترور بودند. من از فرط عصبانیت و ناراحتی هرگونه تماس با امریکائی‌ها را قطع کردم. کاخ سفید، وزارت امور خارجه و حتی وزارت دفاع امریکا تلاش کردند با من صحبت کنند، اما من نپذیرفتم، چون خنجر از پشت زدن ان‌ها را تحمل نمی‌کردم.

عبدالمهدی تصریح کرد: ما به شورای امنیت شکایت کردیم و با طرف ایرانی چندین کارگروه ویژه تشکیل دادیم. این جنایت قابل پوشش نیست بخصوص اینکه طرف قاتل خودش و در عالی‌ترین سطح امریکا به این ترور اعتراف کرده است. اقدام ان‌ها یک جنایت بود. کسی این تصور را نکند که عراقی‌ها قضیه ترور شهید سلیمانی و ابو مهدی المهندس را فراموش کرده اند. این قضیه فراموش شدنی نیست، اما در برخی مقاطع شرایط در عراق پیچیده است و این ممکن است روند تکمیل تحقیقات را کند بکند، اما ان را متوقف نخواهد کرد.