گروه سیاسی - زمانی که در موسیان دیده به جهان گشود، هیچ یک از نزدیکان و اقوامش در خواب هم نمی دیدند که روزی روزگاری نامش صدرنشین اخبار رسانه ها شود و پیشرفتش مایه حیرت دیگران!
«مهرشاد سهیلی»، اردیبهشت ماه ۱۳۸۳ در شهر موسیان استان ایلام و در درون طایفه سرگچی از ایل دیناروند دیده به جهان گشود؛ کودکی که در سال های نه چندان دور، لقب «نوجوانترین آتش به اختیار کشور» و «جوان ترین فرمانده فرهنگی کشور» را به خود اختصاص داد و به چهره ای مشهور مبدّل شد؛ به طوری که اخبار و گزارش های تصویری اش از دیدار و گفتگو با مقامات و چهره های شاخص مذهبی و سیاسی، در خبرگزاری های مطرح کشور منعکس شد.
به گزارش پایگاه خبری صراط، تحلیل محتوای اخبار و مطالب منتشر شده پیرامون مهرشاد سهیلی، نمایانگر سه رویکرد متفاوت و گاه متناقض رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی در قبال این پدیده دهه هشتادی است: حیرت، تأثر، انتقاد و اعتراض!
در نگاه نخست، پدیده ای به نام مهرشاد سهیلی که در طول ۱۷ سال زندگی خود، در قیاس با سایر همسالانش، به این توفیقاتِ دهان پُرکن نائل آمده، برای بسیاری از مردم حیرت آور و تعجّب برانگیز است. در ادامه، واکاوی و خوانش زندگیِ این نوجوان ۱۷ ساله که از قضا با مرارت ها و مصائب زیادی نیز همراه بوده، تأثرانگیز است. از منظری واقع بینانه تر و غیراحساسی تر، بنا به دلبستگی عجیب و غریب و مُفرط این نوجوان به دیده شدن و ریاست طلبی مشهود وی، برخی از جامعه شناسان، روانشناسان و نیز اصحاب رسانه احساس بیم کرده و زبان به انتقاد و اعتراض نسبت به فرایند رشد وی گشوده اند. انتشار تیترهای معناداری نظیر «نوجوانی که سوراخ دعا را پیدا کرده بود»، «من مهرشاد! کل ایران را دور زدم؛ ماجرای عجیب سوءاستفادههای یک نوجوان از ارتباط با مراجع تا پول گرفتن از همراه اول و دیجی کالا» و «جامعهشناسان از تمایلات شهرت طلبانه افرادی چون مهرشاد سهیلی میگویند» شاهدی است بر این مدّعا.
اینک سؤال اساسی که شایسته پاسخ مقتضی است این است که چرا این دغدغه تحسین برانگیز در قبال افراد مشابه مهرشاد که راه یکصد ساله را یک شبه طی نموده اند، تاکنون مطرح نبوده است؟! به طور مثال چرا هیچگاه نورافکن رسانه های کشور و جامعه شناسان، زندگی و شیوه های رشد و به قدرت رسیدن «مهرداد بذرپاش» را نشانه نرفته است؟!
به عبارت دیگر، آیا حرص زدن های مشهود و گاه تهوّع آور بذرپاش برای تصاحب پست های مدیریتی، هیچگاه برای نسل جوان امروزی و نیز همسالان وی خطرناک نبوده است؟! آیا حقیقتاً این فرایندِ رشد، طبیعی به نظر می رسد:
از مسئول بسیج دانشگاه شریف و ریاست گروه مشاوران جوان احمدی نژاد آغاز می کند، سپس کاندیدای شورای شهر تهران می شود اما رأی نمی آورد و بلافاصله با داشتن تنها ۲۷ سال سن، راهی شرکت های خودروسازی پارس خودرو و سایپا می شود. در ادامه کرسی معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان ملّی جوانان را اشغال می کند و در ادامه، وارد بهارستان می شود و در جایگاه هیأت رئیسه مجلس جلوس می نماید و در همین اثنا، بورسیه دکتری خود را نیز از وزارت علومِ دولت دهم دریافت می کند. سپس قائم مقام بنیاد تعاون سپاه، معاون اجتماعی و امور استان ها و نیز رئیس هیأت مدیره بنیاد اجتماعی احسانِ ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) می شود و سپس، مدیرعاملی شرکت توسعه صنعت و معدن تدبیر و نیز مدیرعاملی بنیاد برکت رضوی را می پذیرد و به فعالیت های صِرف اقتصادی می پردازد. متعاقباً سودای پست گرفتن در همراه اول و سازمان صداوسیما را در سر می پرورداند و در نهایت، با خوش خدمتیِ مجلس انقلابی یازدهم، ریاست دیوان محاسبات را به غنیمت می بَرَد!
مخلص کلام آنکه شایسته بود در طول این سال ها، رسانه ها و مطالبه گرانِ منتقد مهرشاد سهیلی، ذره ای از ظرفیت، توان و بودجه خویش را معطوف به انتقاد از فرایند و نیز روش های عجیب و غریبِ پُست گرفتن های متناوب و متوالی مهرداد بذرپاش می نمودند.
بلاشک در عصر حاضر، رویکردهای معیوب و دغدغه مندی های التقاطیِ مبتنی بر استاندار دوگانه، سمّ مهلک فرایند نیروسازی در نظام مقدّس جمهوری اسلامی بوده است.
کاش بدانیم اگرچه مهرشاد سهیلی نمونه بسیار کوچکی از رشدیافته های آسانسوری، غیرطبیعی و معیوب در کشور است؛ اما خطرات و آسیب های فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی رشدِ مُبهمِ مهردادها برای نسل جوان امروزی به مراتب بیشتر از خطر مهرشادها است.
در ادامه هجمه ها به نوجوان ایلامی
خطر کدام یک بیشتر است؛ مهرشادها یا مهردادها؟!
شایسته بود در طول این سال ها، رسانه ها و مطالبه گرانِ منتقد مهرشاد سهیلی، ذره ای از ظرفیت، توان و بودجه خویش را معطوف به انتقاد از فرایند و نیز روش های عجیب و غریبِ پُست گرفتن های متناوب و متوالی مهرداد بذرپاش می نمودند
منافق هستی صراط نیوز