مبین عبدی، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه دانشگاه علامه طباطبایی: سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری کشورمان عصر روز چهارشنبه با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری فدراسیون روسیه در مسکو دیدار و گفتگو کرد. پس از دیدار ولادمیر پوتین و سید ابراهیم رئیسی در کرملین، بهنظر میرسد در چند روز گذشته حواشی در این دیدار بر متن و محتوای اصلی بازدید رئیس جمهوری اسلامی ایران از روسیه غلبه پیدا کرد و به محتوای اصلی به حاشیه رفت لذا سعی شده است در این یادداشت با نگاهی به دور از حاشیه از جنبه متفاوتی به این دیدار پرداخته شود.
از دیدگاه جان مرشایمر، دولتها در نظام بین الملل در پی تضمین امنیت بقای خود هستند، زیرا هیچ اقتدار مرکزی در نظام بین الملل و ما فوق وجود ندارد تا وقتی با مشکل و تهدید مواجه میشوند به آن رجوع کنند، اما علاوه بر تاکید به اصل خود یاری و به فکر خویش بودن این اصرار و تاکید دولتها را از تشکیل اتحادها باز نمیدارد. لکن اتحادها تنها پیوندهای موقت هستند؛ متحد امروز ممکن است، دشمن فردای شما باشد و دشمن امروز، متحد فردا.
دولتها با توجه به اصل خود یاری طبق منافع ملی خود عمل میکنند و هرگز منافع ملی خود را تابع منافع دیگر دولتها یا منافع جامعه بین المللی نمیکنند؛ لذا از همین رو باید در ایجاد ارتباطهای راهبردی در سیاست خارجی کشور کمال توجه وجود داشته و باید این روابط با طرفین به یک توازن مثبت و تاثیر گذاری برسد که علاوه بر تامین منافع ملی کشور، امکان سوء استفاده به دیگر کشورها در بهره کشی از منافع ملی ایجاد نشود و صرفا با تمایل به یک طرف باعث از بین رفتن جایگاه کشور در ارتباط با طرف دیگر اتفاق نیفتاد. همچنین به جهت ژئوپولتیک خاص ایران در منطقه غرب آسیا و تاثیر گذاری جمهوری اسلامی بر محور مقاومت در منطقه و استفاده از چنین عمق نفوذی، باید به فکر ایجاد ظرفیتهایی برای ایجاد رقابت مثبت بین غرب و شرق در ارتباط با ایران بود. از همین روی باید گفت اگر نگاه به شرق صرفا، برای ایجاد رهایی از بن بستهای اقتصادی و بدست آوردن منافع تجاری و اقتصادی است؛ باید گفت که در عصر کنونی اقتصاد نه شرقی است و نه غربی بلکه اقتصاد بین المللی و جهانی شده است، به همین جهت وقتی آمریکا تحریمی علیه ایران وضع میکند اقتصاد جهانی در شرق و غرب به این تحریمها عمل میکنند و به آن پایبند هستند؛ لذا با در نظر گرفتن دست آوردهایی که برای سفر دکتر رئیسی به مسکو در باب همکاریهای تجاری و اقتصادی و همچنین تقویت همکاریهای نظامی و نمایش اتحاد دو کشور در بحبوحه تحریمها میتوان در نظر گرفت باید توجه کرد که چرا چند مسئله بسیار مهم در این سفر بدان پرداخته نشد:
۱- عدم امضای سند جامع همکاریهای راهبردی ۲۰ ساله ایران و روسیه: این موضوع یکی از مسائلی است که در سفر مهم دکتر رئیسی به روسیه پرداخته نشد که از چند وجه میتوان بدان پرداخت. الف: عدم سیاست گذاری ایجاد توازن مثبت در مواجهه با شرق و غرب و تمایل دولت جدید به روسیه و چین باعث شده است که روسیه نگرانی خاصی از بابت ایران و سیاستهای آن در ارتباط با غرب نداشته باشد و تلاش هرچه بیشتر برای اخذ منافع بیشتر در قبال ایران همچنان ادامه دارد.
ب: سیاست مهار هستهای و عدم پذیرفتن واقعیتهای مساله هستهای ایران از سمت روسیه به عنوان یک قدرت بین المللی که قبلا نیز در همراهی با غرب در مشارکت در صدور قطعنامعههای سازمان ملل علیه ایران، نشان داده شده است.
۲- عدم امضای قراداد تسلیحاتی از جمله خرید سوخو - ۳۵ و سامانه موشکی اس - ۴۰۰ که از اهداف احتمالی این سفر برآورد میشد:
الف: روسیه اکنون و به صورت اختصاصی در یک سال حیات دولت بایدن که به سردی روابط واشنگتن – تل آویو منجر شده به بزرگترین حامی منطقهای اسرائیل تبدیل شده است. یعنی پوتین حفظ امنیت اسرائیل را جزء خطوط قرمز امینتی و تحرکات منطقهای روسیه تعریف کرده است و این عدم امضای قرارداد را میتوان در جهت تامین امینت اسرائیل در منطقه تلقی کرد.
ب: یکی دیگر از دلایلی که در این خصوص میتوان بدان پرداخت ایجاد توازن ارتباط بین ایران، اسرائیل و عربستان از طرف روسیه است که با عدم فروش سلاح به ایران به دنبال جلوگیری از ایجاد شکافهای امنیتی و فعال کردن گسلهای دیپلماتیک در غرب آسیا و تحکیم روابط خود با دیگر دولتها و نفوذ بیشتر در منطقه است.
از همین رو باید در نظر داشت منافع ملی یک کشور، قطب نمای روابط خارجی آن است؛ اما با توجه به موازنههای جهانی قدرت معطوف به تعدد کانونهای آن میان شرق و غرب نوعی موازنه مثبت در روابط این دو کانون میتواند تامین کننده منافع کشور باشد و ایجاد توازن در نحوه مواجهه با شرق و غرب از این جهت بسیار پر اهمیت است.