جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۳

شرارت و نقش پلیس در برخورد با اوباشگری

شرارت و نقش پلیس در برخورد با اوباشگری
چند روزی است که دل مردم ایران از دیدن تصاویر و شنیدن خبر قربانی شدن یک پلیس فداکار جان بر کف و مجروحیت شدید همکارش در شیراز به درد آمده است.
کد خبر : ۵۸۲۷۶۳

نحوه شهادت این پلیس خدوم و به خون غلطیده چنان دردناک است که ناخواسته اشک هر بیننده‌ای را بر گونه هایش روان می‌سازد. این خبر اندوهناک واقعیاتی را به همراه دارد که قابلیت کتمان نخواهد داشت، در تحلیل این خبر عبرت آموز نکاتی را به اختصار عرضه می‌کنم، شاید بیان این مطالب مقدمه‌ای برای پیشگیری از وقایع ناگوار احتمالی بعدی باشد.

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از رکنا، بدواً سوالاتی را که در این مورد به ذهن می‌رسد تقدیم و در شماره بعدی پاسخ‌های اختصاری متناسب با موضوع را ارائه خواهم کرد: 

۱_ چرا زمینه شرارت در برخی افراد تا به حدی است که این اشرار به راحتی دست به جنایات اینچنینی می‌زنند و حتی خباثت را به جایی رسانده اند که به مسئول برقراری امنیت هم رحم نمی‌کنند؟

 ۲_ به کدام دلیل پلیس، دچار چنان مظلومیتی شده که با وجود مسلَّح بودن و در معرض خطر قرار داشتن از ابزار قانونی خود استفاده نمی‌کند؟ آیا واقعاً موانع قانونی و یا معاذیر فرا قانونی موجب شده تا دست اندرکاران برقراری امنیت جامعه با آنچنان احتیاطی در برابر حرامیان رفتار کنند که به جای برخورد قاطعانه حتی از مقابله به مثل و دفاع مشروع برحذر باشند.

 ۳_ آیا قوانین و مقررات موجود کفایت لازم را در برابر این وقایع ندارد تا ما را مجبور به حرکت شتابزده در این خصوص نماید.

 ۴_ علت اینکه تاکنون پیشگیری از جرم و شرارت‌ها صرفا بصورت یک شعار و حرکت نمادین بوده و تاکنون نتوانسته جایگاه اصلی عملی خود را در نظام حقوقی و امنیتی ما بازیابد چیست؟

 ۵_ نقش آموزش همگانی و اختصاصی در خصوص جلوگیری از وقوع شرارت در جامعه و مقابله با این پدیده شوم چیست و چه راهکار‌هایی باید برای آن در نظر گرفت؟

 ۶_ چرا حمل، نگهداری و بکارگیری آلات قتّاله‌ای همچون قمه و چاقو‌های نامتعارف برای دزدان و چاقو کشان و مجرمان سابقه دار چنین سهل و آسان است لیکن مهار این حالات و افراد، دشوار جلوه می‌نماید.  

۷_ چه باید کرد تا شاهد برخورد با این حقایق و وقایع تلخ در آینده نباشیم؟

 در شماره بعد پاسخ‌هایی مختصر راجع به سوالات مزبور ارائه خواهد شد.

نویسنده: محمد عرفان