حنیف غفاری کارشناس روابط بین الملل: "روایت نادرست اولیه" از یک صحنه، واقعه یا حتی نشست بین المللی به مراتب از "روایت درست ثانویه" بیشتر مورد توجه مخاطبان عام قرار میگیرد! این همان قاعدهای است که بازیگران غربی در مذاکرات وین به آن استناد کرده و در موارد اختلافی باقیمانده، برداشت و روایت " کاذب"، "مبالغه آمیز" یا "وارونه" خود را جایگزین "واقعیت ماجرا "سازند. استناد به این تکنیک تبلیغاتی-روانی در برهه کنونی (مراحل نهایی مذاکرات) بیش از پیش نمود پیدا کرده است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه حدود و ثغور مطالبات و خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله "حل و فصل موضوعات پادمانی"، "ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری"، " لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام" و .. از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است. در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات تاکتیکی و روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات و جا به جایی یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. هر اندازه به پایان مذاکرات نزدیکتر شویم، این رویکرد و رفتار از سوی غرب تشدید میشود.
نکته دوم، به پیچیدگی تصاویر مجازی خلق شده از سوی سیاستمداران و رسانههای غربی باز میگردد. در این خصوص، میان شبکههای سیاسی- رسانهای در آمریکا و اروپا ارتباطی مستقیم و نظاممند وجود دارد. اصلیترین دغدغه غرب در این معادله، خلق تصاویر مجازی و جایگزین ساختن آن با واقعیات جاری در مذاکرات میباشد. در چنین معادله وارونه ای، تاکید جمهوری اسلامی ایران مبنی بر لزوم ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری در خصوص آینده برجام مصداق "زیاده خواهی" و تلاش غرب مبنی بر حفظ ارکانو اضلاع شبکه تحریم علیه ایران، مصداق "واقع بینی" محسوب میشود! این وارونه نمایی خروجی همین تصویر سازی مجازی است. اساسا یکی از پیچیدهترین مباحث در علم فیزیک که بسیاری از مخاطبان این علم را به اشتباه میاندازد، به ارتباط میان «جسم واقعی» و «تصویر مجازی» باز میگردد. محاسبه نسبت «اجسام» و «تصاویر» همواره آسان نیست، خصوصا اگر پای یک «تصویر مجازی» در میان باشد! تصویر مجازی، مخاطب را به اشتباه میاندازد و تصویر واقعی را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد. تعمیم قواعد علم فیزیک به عالم سیاست، در قبال مذاکرات وین میتواند کارساز باشد!
نکته سوم مربوط به تکنیکهای مدیریت بازی روانی غرب در مراحل نهایی مذاکرات وین باز میگردد. بدیهی است که تنها راه مواجهه با این رویکرد، اصرار بر همان خطوط قرمز و پررنگ نمایی آنها سر میز مذاکره خواهد بود. در چنین شرایطی قطعا عوامل محیطی قادر به تغییر مختصات، ماهیت و محتوای میز مذاکره در وین نخواهند بود. در این معادله، هم افزایی دستگاه دیپلماسی و رسانههای داخلی یک الزام محسوب میشود. مذاکرات فنی وحقوقی با طرف غربی در وین مدتهاست به پایان رسیده است. اکنون زمان آن رسیده است تا "تصمیم سیاسی نهایی غرب" جهت انعقاد توافق نهایی گرفته شود. زمانی که سخن از "تصمیم سیاسی" به میان میآید، تکنیکهای تبلیغاتی، روانی و رسانهای نقش انحصاری خود را در جدال طرفین پیدا خواهند کرد. در حال حاضر، آمریکا و تروییکای اروپایی تمامی توان خود را صرف "جنگ روایتها " از مذاکرات وین کرده اند. ارائه تفاسیر نادرست، اما عامدانه از موارد اختلافی باقیمانده و ابعاد انها، در همین راستا صورت میگیرد.
در نهایت اینکه رصد بازی غرب در مذاکرات وین در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، خصوصا آنکه متوجه پایان یافتن ابعاد فنی و حقوقی مذاکرات و لزوم اتخاذ تصمیم سیاسی نهایی درآمریکا باشیم. این تصمیم سیاسی در یک لحظه میتواند منجر به پایان یافتن مذاکرات و رسیدن به توافق نهایی یا بالعکس، منتج به شکست کامل مذاکرات شود.
حنیف غفاری
غرب و تکنیک خلق تصاویر وارونه در وین
«رصد بازی غرب در مذاکرات وین در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، خصوصا آنکه متوجه پایان یافتن ابعاد فنی و حقوقی مذاکرات و لزوم اتخاذ تصمیم سیاسی نهایی درآمریکا باشیم.»