به گزارش صراط به نقل از خراسان: سه جوان که در دام شبکه گلدکوئيست گرفتار شده بودند براي بازپس گيري پول هايشان دست به آدم ربايي زدند. آن ها بعد از آن که سرشبکه شرکت هرمي را به باغي در شهريار کشاندند او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و پول هايشان را پس گرفتند.
اواسط بهمن سال گذشته مردي به نام شهرام به پليس آگاهي رفت و گفت ۳ نفر او را ربوده و پول هايش را غارت کرده اند. اين مرد در بيان جزئيات حادثه اي که برايش رخ داده بود گفت: از مدت ها قبل با ۳ نفر از دوستانم دچار اختلاف مالي شده بودم. من بارها سعي کردم اين اختلاف را حل کنم اما آن ها مدام من را تهديد مي کردند و مي گفتند اگر طلبشان را ندهم من را مي کشند. کشمکش بين ما ادامه داشت تا اين که روزي يکي از آن ها با من تماس گرفت و با من براي حل کردن اختلافمان در ميدان آزادي قرار گذاشت.
وقتي سر قرار رسيدم او و دو نفر ديگر آنجا بودند. آن ها سوار خودروي من شدند و در حالي که همه چيز طبيعي بود شروع به تهديد کردند و از من خواستند به سمت باغي در شهريار حرکت کنم. من هم که مجبور بودم دستورات آن ها را اجرا کنم به سمت شهريار به راه افتادم. ساعتي بعد وقتي به باغ خلوت و دورافتاده اي در شهريار رسيديم آن ها من را از خودرو پياده کردند و شروع به تهديد کردند. تلاش هايم براي صحبت کردن با آن ها فايده اي نداشت و من را زير مشت و لگدهايشان گرفتند. آن ها مبلغ ۳ ميليون تومان پولي را که همراهم بود گرفتند و من را به جاده اي دورافتاده بردند و رهايم کردند. آن ها حتي خودروام را نيز از من گرفتند و گفتند بعد از آن که بقيه طلبشان را پس گرفتند خودروام را برمي گردانند.
به دنبال گزارش اين آدم ربايي کارآگاهان آگاهي تحقيقات خود را براي دستگيري سه متهم پرونده آغاز کردند. از آن جا که شاکي آدم ربايان را به خوبي مي شناخت ماموران خيلي سريع مخفيگاه آن ها را شناسايي کردند اما زماني که به آن جا رفتند آن ها گريخته بودند.
کارآگاهان در گام بعدي از خودروي مسروقه متهم به عنوان سرنخ استفاده کردند و با اعلام مشخصات آن به واحدهاي گشتي منتظر اشتباه تبهکاران شدند. در حالي که دو روز از گشوده شدن اين پرونده گذشته بود ماموران خودروي مسروقه را شناسايي و ۳ سرنشين اش را دستگير کردند. بازجويي هاي اوليه از دستگيرشدگان نشان مي داد آن ها همان ۳ مرد آدم ربا هستند. به اين ترتيب متهمان به نام هاي مسعود، ايرج و نادر تحت بازجويي هاي فني- پليسي قرار گرفتند. آن ها اتهام آدم ربايي را نپذيرفتند و مدعي شدند از اين طريق مي خواستند طلبشان را از شاکي بگيرند.
در چنين شرايطي پرونده اتهامي آن ها با صدور قرار مجرميت و کيفرخواست به شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايي بعثت ارسال شد و صبح ديروز ۳ متهم پاي ميز محاکمه نشستند.در اين جلسه که به رياست قاضي محمدرضا گيوکي برگزار شد، متهمان عضويت ناخواسته شان در شرکت گلدکوئيست را انگيزه اصلي شان از آدم ربايي اعلام کردند.
نادر در اين باره گفت: من مدت ها بيکار بودم و وضعيت خوبي نداشتم تا اين که با شهرام آشنا شدم. او گفت در يکي از شرکت هاي بزرگ خودروسازي نفوذ دارد و مي تواند کاري کند که من در آن جا مشغول به کار شوم.او گفت براي اين کار بايد مبلغ ۳ ميليون تومان به او بدهم. من هم بعد از مشورت با چند نفر براي استخدام در اين شرکت به سختي ۳ ميليون تومان فراهم کردم و به شهرام دادم. مدتي از اين ماجرا گذشت و شهرام هر روز با وعده و وعيد من را سرگرم مي کرد تا اين که يک روز من را به يک رستوران دعوت کرد. در آن جا مسعود و ايرج را هم ديدم و فهميدم شهرام به بهانه استخدام از آن ها هم چند ميليون تومان گرفته است.
شهرام به ما گفت ما را عضو شرکت گلدکوئيست کرده است و اگر مدتي صبر کنيم پول زيادي نصيب مان مي شود. ما که قبلا درباره عاقبت تلخ عضويت در شرکت هاي هرمي زياد شنيده بوديم از شهرام خواستيم پولمان را پس بدهد اما او گفت پولي ندارد و همه را به شرکت داده است. بعد از آن بود که درگيري هاي مان با او آغاز شد و در نهايت نقشه ربودن او را طراحي و اجرا کرديم. نيت ما از اين کار پس گرفتن پولمان بود اما نمي دانستيم ممکن است با دردسر بزرگ تري روبه رو شويم.
به دنبال اين اظهارات دو متهم ديگر نيز اتهامشان را پذيرفتند و قرار است قاضي به زودي در اين باره تصميم گيري کند.
اواسط بهمن سال گذشته مردي به نام شهرام به پليس آگاهي رفت و گفت ۳ نفر او را ربوده و پول هايش را غارت کرده اند. اين مرد در بيان جزئيات حادثه اي که برايش رخ داده بود گفت: از مدت ها قبل با ۳ نفر از دوستانم دچار اختلاف مالي شده بودم. من بارها سعي کردم اين اختلاف را حل کنم اما آن ها مدام من را تهديد مي کردند و مي گفتند اگر طلبشان را ندهم من را مي کشند. کشمکش بين ما ادامه داشت تا اين که روزي يکي از آن ها با من تماس گرفت و با من براي حل کردن اختلافمان در ميدان آزادي قرار گذاشت.
وقتي سر قرار رسيدم او و دو نفر ديگر آنجا بودند. آن ها سوار خودروي من شدند و در حالي که همه چيز طبيعي بود شروع به تهديد کردند و از من خواستند به سمت باغي در شهريار حرکت کنم. من هم که مجبور بودم دستورات آن ها را اجرا کنم به سمت شهريار به راه افتادم. ساعتي بعد وقتي به باغ خلوت و دورافتاده اي در شهريار رسيديم آن ها من را از خودرو پياده کردند و شروع به تهديد کردند. تلاش هايم براي صحبت کردن با آن ها فايده اي نداشت و من را زير مشت و لگدهايشان گرفتند. آن ها مبلغ ۳ ميليون تومان پولي را که همراهم بود گرفتند و من را به جاده اي دورافتاده بردند و رهايم کردند. آن ها حتي خودروام را نيز از من گرفتند و گفتند بعد از آن که بقيه طلبشان را پس گرفتند خودروام را برمي گردانند.
به دنبال گزارش اين آدم ربايي کارآگاهان آگاهي تحقيقات خود را براي دستگيري سه متهم پرونده آغاز کردند. از آن جا که شاکي آدم ربايان را به خوبي مي شناخت ماموران خيلي سريع مخفيگاه آن ها را شناسايي کردند اما زماني که به آن جا رفتند آن ها گريخته بودند.
کارآگاهان در گام بعدي از خودروي مسروقه متهم به عنوان سرنخ استفاده کردند و با اعلام مشخصات آن به واحدهاي گشتي منتظر اشتباه تبهکاران شدند. در حالي که دو روز از گشوده شدن اين پرونده گذشته بود ماموران خودروي مسروقه را شناسايي و ۳ سرنشين اش را دستگير کردند. بازجويي هاي اوليه از دستگيرشدگان نشان مي داد آن ها همان ۳ مرد آدم ربا هستند. به اين ترتيب متهمان به نام هاي مسعود، ايرج و نادر تحت بازجويي هاي فني- پليسي قرار گرفتند. آن ها اتهام آدم ربايي را نپذيرفتند و مدعي شدند از اين طريق مي خواستند طلبشان را از شاکي بگيرند.
در چنين شرايطي پرونده اتهامي آن ها با صدور قرار مجرميت و کيفرخواست به شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضايي بعثت ارسال شد و صبح ديروز ۳ متهم پاي ميز محاکمه نشستند.در اين جلسه که به رياست قاضي محمدرضا گيوکي برگزار شد، متهمان عضويت ناخواسته شان در شرکت گلدکوئيست را انگيزه اصلي شان از آدم ربايي اعلام کردند.
نادر در اين باره گفت: من مدت ها بيکار بودم و وضعيت خوبي نداشتم تا اين که با شهرام آشنا شدم. او گفت در يکي از شرکت هاي بزرگ خودروسازي نفوذ دارد و مي تواند کاري کند که من در آن جا مشغول به کار شوم.او گفت براي اين کار بايد مبلغ ۳ ميليون تومان به او بدهم. من هم بعد از مشورت با چند نفر براي استخدام در اين شرکت به سختي ۳ ميليون تومان فراهم کردم و به شهرام دادم. مدتي از اين ماجرا گذشت و شهرام هر روز با وعده و وعيد من را سرگرم مي کرد تا اين که يک روز من را به يک رستوران دعوت کرد. در آن جا مسعود و ايرج را هم ديدم و فهميدم شهرام به بهانه استخدام از آن ها هم چند ميليون تومان گرفته است.
شهرام به ما گفت ما را عضو شرکت گلدکوئيست کرده است و اگر مدتي صبر کنيم پول زيادي نصيب مان مي شود. ما که قبلا درباره عاقبت تلخ عضويت در شرکت هاي هرمي زياد شنيده بوديم از شهرام خواستيم پولمان را پس بدهد اما او گفت پولي ندارد و همه را به شرکت داده است. بعد از آن بود که درگيري هاي مان با او آغاز شد و در نهايت نقشه ربودن او را طراحي و اجرا کرديم. نيت ما از اين کار پس گرفتن پولمان بود اما نمي دانستيم ممکن است با دردسر بزرگ تري روبه رو شويم.
به دنبال اين اظهارات دو متهم ديگر نيز اتهامشان را پذيرفتند و قرار است قاضي به زودي در اين باره تصميم گيري کند.
