به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، تا متهم از در اداره چهاردهم پلیس آگاهی وارد میشود مالباختگانی که برای پیگیری شکایت خود به پلیس آگاهی آمده اند دورش جمع میشوند.
متهم با لباس راه راه آبی رنگ دستبند به دست کنار ستون وسط سالن میایستد. همهمه شروع میشود هر کسی چیزی میگوید؛ پلیس افراد را دعوت به آرامش میکند، اما مالباختهها عصبانیتر از آن هستند که بتوانید باور کنید. اندوخته چند ساله زندگیشان را برای خرید مسکن در فاز ۱۱ پردیس به این مرد و شرکتی که زیر نظرش بوده دادهاند و حالا پولها از دست رفته و کار از کار گذشته اینجا در اداره چهاردهم پلیس آگاهی برای شکایت جمع شدهاند.
متهم آرام است؛ در برابر هجوم جملات و سخنان شاکیان و فحاشی و توهین سخنی نمیگوید، درددل مردم تمامی ندارد، یکی از شاکیان با صدای بلند میگوید؛ از سال ۹۸ تاکنون برای خرید واحد ۷۸ متری قسط دادهایم، اما تو الان بگو با پول ما چه کار کردهای؟ از آن طرف یکی دیگر از مالباختهها میگوید پول تو نه، بگو پول ما، پول همه مالباختهها.
یکی از آن طرف وسط جمعیت آمده و با دست شوهرش را نشان متهم میدهد و میگوید: خوب نگاهش کن، روزی که با تو قرارداد بست چه شکلی بود حالا ببین چه شکلی شده، این بلایی است که تو سرش آورده ای... آن یکی از آن طرف با بغض و گریه متهم را نفرین میکند ... زن، مرد، پیر، جوان، بازنشسته، فرهنگی، نظامی و خانهدار از جمله تعدادی از مالباختگانی هستند که پرونده به دست به دنبال احقاق حق از دست رفتهشان در پلیس آگاهی جمع شده اند.
مالباخته: پول را برای خانه دادهایم که اصلا وجود ندارد/ همسرم هنوز خبر ندارد!
امین، نظامی است. میگوید؛ سال ۹۹ واحد ۷۸ متری را از تعاونی که زیر نظر این آقا_ متهم دستگیرشده_ است، خریده ام، به مبلغ ۴۷۵ میلیون تومان. قرار بود شهریور امسال خانه را تحویل بدهند، اما حالا معلوم شده اصلا واحدی وجود نداشته است.
میپرسم مگر قبل از خرید واحد را ندیدید؟ میگوید؛ از دور یک خانه را نشانمان دادند و گفتند، چون راه هنوز ساخته نشده و مشغول عملیات عمرانی هستند، بعدا از داخل واحد هم بازدید میکنید، اما به من پلاک دادند، واحدی که طبق این برگهها متعلق به من است، فاز ۱۱، زون ۳، طبقه ۴، بلوک ۳۸، واحد ۱۷ است، اما خانهای است که خودش صاحبخانه دارد!
امین نفسی چاق میکند، میگوید: هنوز همسرم خبر ندارد که چه بلایی به سرمان آمده است، پول خانه را داده ایم برای واحدی که اصلا وجود ندارد.
شاکی: در مواجهه با پلمب شرکت قلب پسرم گرفت و افتاد/ تمام پس انداز زندگیم بر باد رفت
پیرمرد کت و شلوار طوسی پوشیده، با بغلی از پرونده، در گوشهای ایستاده، خودش را داخل جمعی که دور متهم جمع شده نمیکند. جلو رفته و میپرسم؛ شما هم مالباختهای؟
با نفس نفس و صدایی که به سختی شنیده میشود، میگوید؛ بله، از اهواز آمدهام.
دوباره میپرسم در پردیس خانه خریده بودید؟ پرونده و پوشههایی را که در دست دارد باز میکند و نشانم داده و میگوید: جانباز شیمیایی هستم، پسرم دانشگاه آزاد پردیس قبول شد، سال گذشته. وقتی آمدیم برای ثبتنام، گفتم برایش خانهای بخرم که هم نزدیک باشد که به دانشگاه برود و هم خودم بتوانم برای درمان که به تهران میآیم جا و مکانی داشته باشم.
بیست و سوم مرداد سال گذشته در دفتری در خیابان پاسداران، خیابان هدایت، یک واحد آپارتمان در پردیس را معامله کردم. به املاک اعتمادی نداشتم، گفتم کلاهبرداری است، آمدم از سایت دیوار خانهای پیدا کردم، قرارگذاشته و ۳ میلیون بیعانه دادم و فردایش ۱۵۰ میلیون تومان به حساب شرکت واریز کردم. ۱۲۰ میلیون تومان هم وام بود که برج ۱۰ با ما تماس گرفتند و گفتند تسویه کنید تا سریع واحد را تحویل بگیرید. وام را تسویه کردم، ۵۰ میلیون نقد و ۱۷۵ میلیون تومان چک رمزدار نیز دوباره پرداخت کرده و تسویه حساب کردم.
همه چیز خوب بود، اما اردیبهشت ماه که برای پیگیری واحد به درب شرکت مراجعه کردیم دیدیم که شرکت را پلمب کردهاند، پسرم همانجا قلبش گرفت و افتاد، با کمک مردم او را به بیمارستان رساندیم.
مرد با دستمال پیشانیاش را پاک میکند. مدارک را دانه به دانه نشانم میدهد، بلوک ۹۹، زون ۲، طبقه ۷ و میگوید: دیشب از خوزستان حرکت کرده و صبح به اداره آگاهی رسیده است. هنوز نمیداند چه قرار است بشود.
فقط میگوید؛ تمام داروندارم بود. پول بازنشستگی و آنچه را که در طول تمام سالهای خدمتم جمع کرده بودم.
متهم: به شکات حق میدهم/ من کار اشتباهی نکردم!
دوباره وارد جمع شاکیان و مالباختهها میشوم. متهم با اعتماد به نفس ایستاده و جواب شاکیها را میدهد؛ در برابر توهین و فحاشی شکات چیزی نمیگوید... فقط رو به آنها میگوید: به شما حق میدهم، اما من کار اشتباهی نکردهام. ما واحد میخریدیم و میفروختیم. آنهایی که اقساطش را پرداخت کردهاند واحد گرفتهاند.
حرف متهم هنوز تمام نشده، یکی از آن وسط میگوید؛ چرا دروغ میگویی؟ من خودم دو سال است که پول واحد را تسویه کردهام، اما هنوز خانهای نگرفتهام.
صدای بقیه شکات بالا میرود، پلیس برای کنترل قضیه متهم را به اتاقی هدایت میکند.
جالب است متهم خطاب به دوربینها میگوید؛ مردم به دلالها هیچ پولی ندهند؛ چراکه ممکن است با جعل امضای من واحدی را به آنها بفروشند!
از متهم میپرسم شما به مردم میگویید از دلالها واحد نخرید، پس شما چه کاره بودید؟
متهم میگوید: کار ما تنظیم قرارداد بود. من در این چند سال بیش از ۸۰۰ واحد تحویل مشتری دادم. قرارداد تامین واحد میبستیم. پس از پرداخت اولیه افراد را به شرکت پردیس عمران معرفی میکردیم، تا از آنجا واحد را تحویل بگیرند.
میپرسم شما میگویید تامین واحد، اما مردم به امید خرید واحد با شما قرارداد بسته و پول پرداخت کرده بودند؟
متهم جواب میدهد: ما به افراد قراردادی میدادیم تا مطالعه کنند. در قرارداد تمام موارد ذکر شده و باید خود آنها دقت میکردند.
پلیس: متهم پرونده ۴ ماه در بازداشت موقت است
افسر پرونده در این لحظه میگوید؛ مطلب درست این است که این افراد متاسفانه قرارداد را طوری تنظیم کرده بودند که مردم نتوانند در ادامه اعلام شکایت کنند. ظاهرسازی بدین صورت بود که به مردم اعلام میکردند پول را پرداخت کنید واحد را میگیرید، اما در اصل چنین چیزی وجود نداشت، چون اصلا واحدی نبود.
افسر پرونده با بیان اینکه اگر مردم در ابتدا به شرکت عمران پردیس مراجعه میکردند، فریب این افراد را نمیخوردند، میگوید:هم اکنون ۴ ماه است که متهم پرونده که مدیرعامل شرکت تعاونی ... در پردیس بوده به جرم کلاهبرداری در بازداشت موقت قرار دارد.
متهم: کلاهبردار نیستم!
از متهم که دارای مدرک دکترا است میپرسم جرمت را قبول دارید؟ با اعتماد به نفس میگوید؛ نهخیر، من کلاهبردار نیستم، خیلی از واحدها را به افراد تحویل دادم، حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ واحد و فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰ واحد مانده.
میپرسم؛ پس چرا آنها را تحویل ندادید؟ میگوید؛ با افزایش قیمت و نوسانات در چالش افتادیم. من حال مردم و شکات را درک میکنم، اما آنها هم بدانند که من قصد کلاهبرداری نداشت. تا آنجا که توانستیم واحدها را به متقاضیان تحویل دادیم. الان عده زیادی از آنهایی که شاکی هستند، بیش از نصف مبلغ واحد را بدهکار هستند.
میگویم تعدادی هم تسویه کامل کرده و هنوز واحد نگرفتهاند که با قیافه حق به جانب میگوید: اگر من از زندان بیرون بیایم تمام واحدها را تحویل میدهم. الان ۴ ماه است که به علت مسائل قضایی در بازداشت هستم. باور کنید تا قبل از این اتفاق، واحدها منتقل شده و هیچ کدام فروش مال غیر نبوده، اما هم اکنون به دلیل مسائل به وجود آمده به چنین مشکلی خوردیم. ما واحد را به افراد میفروختیم و بعد از تسویه با وکالتنامه آنها را به شرکت عمران پردیس برای تحویل واحد معرفی میکردیم.
پلیس آگاهی: ۲ هزار شاکی ثبت شکایت کرده اند/ دفاتر فروش پلمب شدند
سرهنگ تقیپور، رئیس اداره چهاردهم پلیس آگاهی پایتخت ویژه کلاهبرداری در تشریح جزئیات پرونده به فارس میگوید: دو هزار نفر در دادسرا و پلیس آگاهی طرح شکایت کردهاند؛ چه در قالب تعاونی و چه به صورت انفرادی.
وی در خصوص نحوه کلاهبرداری میگوید: نحوه کار مجرم این گونه بود که در پوشش یک شرکت تعاونی اقدام به عقد قرارداد با خریداران مسکن میکرد، حتی علیرغم حضور در زندان نیز دفاتر فروش آپارتمان در ونک، پاسداران و پردیس فعال بود و دلالها به اسم این آقا اقدام به فروش واحد میکردند که در نهایت با دستور قضایی دفاتر فوق هم دو هفته است که پلمب شدند.
سرهنگ تقیپور با بیان اینکه این آقا در پوشش مدیر تعاونی یک شرکت اقدام به فروش واحد در پردیس میکرد تصریح کرد: شرکت عمران پردیس با برخی ارگانها قرارداد تامین واحد دارد، اما متهم خود را به دروغ زیر مجموعه یکی از این ارگانها معرفی کرده و اقدام به خرید و فروش واحد میکرده، در صورتی که اصلا زیر مجموعه شرکت عمران پردیس نبوده است.
وی گفت: اگر مالباختگان قبل از تنظیم قرارداد یک استعلام از شرکت عمران پردیس میگرفتند متوجه میشدند که این تعاونی کلاهبرداری است.
این مقام انتظامی افزود: خریداران حتی به این مسئله توجه نداشتند که خرید و فروش در منطقه پردیس با شرکت عمران پردیس بوده و واحدها دفترچه پنج برگی دارند که سند مالکیت آپارتمانها محسوب میشود. متاسفانه افراد به دفاتر این شرکت مراجعه کرده و بعد از بازدید صوری از محوطه آپارتمانها با تنظیم یک قرارداد پول را به حساب این افرد و زیر مجموعه اش واریز میکردند.
رئیس اداره چهارده پلیس آگاهی با بیان اینکه تا این لحظه دو هزار نفر از این فرد طرح شکایت کردهاند در پاسخ به دیگر پرسش فارس در خصوص میزان مبلغ کلاهبرداری شده و تعداد نهایی شکات اعلام کرد: در نظر بگیرید که این دو هزار شکایت هم در قالب افراد بوده و هم در قالب تعاونیها؛ مثل یک تعاونی ۶۰۰ عضو دارد، پس تعداد شکات حتما بالا میرود و هم اکنون پلیس آگاهی پیگیری این آگاهی را در دست کار دارد تا تعداد نهایی شکات مشخص شود. در مورد مبلغ نهایی کلاهبرداری نیز بعد از تجمیع پرونده میتوان اظهار نظر کرد.
مالباخته:۴۲۰ میلیون دادم / دلم را به برگه هولوگرام دار خوش کردم!
از جمع مال باختگان پرونده کلاهبرداری فاز ۱۱ پردیس در اداره چهاردهم پلیس آگاهی که بیرون میآیم باز هم تعدادی در محوطه پلیس آگاهی جمع شدهاند.
یکی از آنها که خانمی است حدود ۵۵ ساله که میگوید: عید قرار بود خانهمان را تحویل بگیریم. با تمام پولهایی که در این چند سال جمع کرده و پاداش بازنشستگی همسرم، همه را گذاشتیم روی هم تا یک واحد در پردیس بخریم.
میپرسم پس چرا زودتر پیگیری نکردید که واحد را عید به شما تحویل ندادند، میگوید؛ آن موقع هم پیگیری کردم، اما گفتند هنوز محوطهسازی تمام نشده است؛ منِ ساده هم باور کردم.
میپرسم کی فهمیدید مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاید؟
چادرش را جمع میکند و میگوید: هنوز داشتم قسطهای وام را میدادم، ماه قبل وقتی ته رسید پرداخت قسط را برای تحویل به دفتر هدایت در خیابان پاسداران آوردم، همه چیز برایم روشن شد. همه جمع شده بودند. آنجا بود که فهمیدم که کلاه بزرگی سرمان رفته است. از مرداد سال گذشته تا همین حالا ۴۲۰ میلیون تومان پول را در ازای یک برگه بیارزش هولوگرامدار به این شرکت تعاونی دادهایم و حالا باید بدویم تا ببینیم که چطور میشود این پول را زنده کردم.
زن کاغذهای قرارداد را از مشمای صورتی رنگ در آورده و نشان میدهد و میگوید: به نظر شما پولمان بدستمان میرسد؟
جوابی ندارم که بدهم؛ خودش با ناراحتی کاغذها را دوباره در مشما گذاشته و میگوید: چه فایده ... اصلا اگر این پول را هم بگیریم شما بگویید مگر دیگر میتوان با آن مبلغ خانهای خرید. شاید فقط توانستیم روی پول پیشمان بگذاریم آن هم برای تمدید اجاره سال بعد... تازه اگر پولی به دست ما برسد.
پلیس: مردم در شهرکهای جدید برای خرید منزل به شرکتهای رسمی مراجعه کنند نه بنگاهها و دلالها!
سرهنگ تقیپور در خاتمه در توصیه به هموطنان میگوید: همواره به مردم گفتهایم که از اعتماد بیجا به افراد خودداری کنند؛ بر اساس چه اعتمادی هر کدام ۵۰۰-۴۰۰ میلیون به این فرد و ایادی وی در دفاتر مختلف پرداخت کردهاند، حتی یکی از آنها به فکرش نرسیده که از شرکت عمران پردیس که خرید و فروش اصلی واحدهای پردیس را در دست دارد، استعلام بگیرد.
وی میگوید: در شهرکهای جدیدالتأسیس و پروژههای انبوه مردم قبل از مراجعه به بنگاهها باید به شرکتهای رسمی که آن واحدها را میفروشند مراجعه کنند نه به دلالها و آگهیهای دیوار و غیره. افراد ابتدا باید اصالت واحد را احراز کنند و بعد برایش پول بریزند نه اینکه اصلا واحدی وجود نداشته که پول برایش ریختهاند.
گفتنی است؛ طرح شکایت از کلاهبرداری این شرکت تعاونی در حال حاضر در دادسرا و همچنین اداره چهاردهم پلیس آگاهی پایتخت (ویژه کلاهبرداری) در حال انجام است؛ مالباختگان میتوانند برای شکایت و تشکیل پرونده مراجعه کنند.