روزنامه ابتکار نوشت: درست شنيديد! خيالتان راحت! از دروغ سيزده و اين چيزها خبري نيست و ما هم حوصله اين شوخيها را نداريم! اما انتظار نداشته باشيد حالا مثل گويندههاي عصا قورت داده بعد از اعلام سرخط خبر، ادامهاش را به سمع و نظرتان برسانيم! شما اگر جاي ما بوديد ميتوانستيد چنين خبري که يک شهر را ميتواند به هم بريزد، همينجوري راحت و شق و رق توضيح بدهيد؟ بياييد دوباره تيتر را با هم مرور کنيم تا بهتر متوجه حال ما بشويد: هديه تهراني در تيم ملي يوگاي ايران!... احساس تنگي نفس نميکنيد؟ ميکنيد؟
خب، از آنجايي که نميشود وايستيم همينجوري همديگر را نگاه کنيم و نه ما چيزي بگوييم و نه شما چيزي ببينيد و بخوانيد يا بشنويد بهتر است براي شروع يا همان ادامه ماجرا، همه با هم دستهجمعي و با يک نفس عميق در سه شماره ريلکس کنيم و با حفظ آرامش به ادامه خبر توجه فرماييم! حاضريد؟ سه، دو، يک...
حتا بعد از بازدمي که ذکرش نيامد باز ادامه متن اين خبر کار راحتي نيست! چرا که خبر مهمتر اين است که اين تيم ملي، همينجور بيخودي تشکيل نشده که هديه تهراني در آن بازي کند، يا انتخاب شود و يا حضور بهم رساند! اين تيم ملي قرار است عازم مسابقات جهاني ورزشهاي همگاني شود و افتخارآفريني کند!... پس ما هم در اين لحظه تيتري را که انتخاب کردنش سخت بود کاملتر ميکنيم: هديه تهراني، عضو تيم ملي يوگاي ايران در مسابقات جهاني ورزشهاي همگاني! اگر چند لحظه دندان روي جگر بگذاريد و به تصاويري مثل حلقه گل دور گردن هنگام بازگشت از مسابقات و يا طنين سرود «ورزشکاران، دلاوران...» در فرودگاه(!)، که خواسته و ناخواسته به ذهنتان هجوم ميآورند توجه نکنيد؛ متوجه جزييات بيشتري خواهيد شد!
ماجرا اين است که پنجمين دوره مسابقات ورزشهاي همگاني زير نظر فدراسيون جهاني(TAFISA) قرار است در تير ماه سال جاري در شائولاي ( Siauliai) ليتواني برگزار شود. بازيهايي که رشتههاي مختلف ورزشي، از بسکتبال سه به سه و فوتبال هفت به هفت گرفته تا بولينگ و بسکتبال با ويلچر و شنا در آبهاي آزاد و همين يوگاي خودمان را شامل ميشود. طبيعتا يا شايد هم غيرطبيعتا(!) فدراسيون ورزشهاي همگاني -که اخيرا چند فدراسيون و هيات منحل شده را در چارت سازماني خود ميبيند- قرار است تمام تلاشاش را براي مدالآوري تيم ورزشي ايران بکند. مثلا طبق شنيدهها احتمالا سه مليپوش مطرح بسکتبال در قالب تيمي سه نفره به اين مسابقات اعزام خواهند شد که با توجه به سطح حرفهاي ساير شرکتکنندگان مدال دور از دسترس نباشد. خلاصه که هم و غم اين است که تيم اعزامي با دست پر برگردد. حال شايد عدهاي ناآگاه بپرسند که «چرا هديه تهراني؟» يا بدتر اينکه بپرسند «مگه يوگا هم مسابقهست و مدال داره؟» در پاسخ به اين ناآگاهان عزيز بايد گفت که خانم هديه تهراني چند سالي هست که به يوگا ميپردازند و طبق شنيدهها ظاهرا کارشان هم درست است. از طرفي انتخاب هديه تهراني پيشنهاد انجمن يوگا به فدراسيون بوده و آنها هم با اين امر موافقت کردهاند. اما در جواب آن يکي دسته از ناآگاهان بايد گفت که«بله؛ يوگا ورزش مسابقهاي هم هست و مدال هم دارد و ميتوانيد خودتان برويد تحقيق کنيد!»
بعد از اين جوابهاي قانعکننده شايد باز آن عده ناآگاه که هيچوقت ولکن ماجرا نيستند بپرسند که «حالا با خانوم تهراني طلاي ما قطعيه؟» در جواب به اين دسته که هر لحظه احتمال خارجشدنشان از دايره نزاکت ميرود بايد گفت که «در يوگا چيزي قابل پيشبيني نيست ولي لابد فرستانندگان اين بازيگر سينماي ايران به اين مسابقات يه چيزي ميدانند ديگر!» به هر حال ظرف روزهاي آينده حاشيههاي پيراموني بيشتري از اين موضوع روشن خواهد شد اما شايد بيش از همه اينها، اين مسابقات تجربهاي هيجانانگيز براي بازيگري باشد که تجربههاي غيرسينمايي پرسروصدايي را در اين سالها داشته. بازيگري که روزي روي فرش قرمز جشنوارههاي جهاني راه رفته و حالا بايد خودش را براي مصاف(!) با حريفان منعطف و آرامش آماده کند.
و شايد حالا بد نباشد که اين تصوير خوشبينانه و بامزه در پايان خبري که ظاهرا هنوز چندان جدي گرفته نميشود(!) از ذهنمان بگذرد و آن، روزيست که ستاره سينماي ايران، ايستاده روي سکوي شمارهي ۱، مدال طلاي اين مسابقات را به گردن ميآويزد و در حالي که آن را مثل قهرمانان جهاني به دندان گرفته، فلاش دوربينها يک لحظه هم قطع نميشود و بعد، تصوير آرام آرام محو شده و کات ميشود به ويتريني که يک مدال طلا از گوشه سيمرغ بلورين جشنواره فيلم فجر در آن آويزان است!
خب، از آنجايي که نميشود وايستيم همينجوري همديگر را نگاه کنيم و نه ما چيزي بگوييم و نه شما چيزي ببينيد و بخوانيد يا بشنويد بهتر است براي شروع يا همان ادامه ماجرا، همه با هم دستهجمعي و با يک نفس عميق در سه شماره ريلکس کنيم و با حفظ آرامش به ادامه خبر توجه فرماييم! حاضريد؟ سه، دو، يک...
حتا بعد از بازدمي که ذکرش نيامد باز ادامه متن اين خبر کار راحتي نيست! چرا که خبر مهمتر اين است که اين تيم ملي، همينجور بيخودي تشکيل نشده که هديه تهراني در آن بازي کند، يا انتخاب شود و يا حضور بهم رساند! اين تيم ملي قرار است عازم مسابقات جهاني ورزشهاي همگاني شود و افتخارآفريني کند!... پس ما هم در اين لحظه تيتري را که انتخاب کردنش سخت بود کاملتر ميکنيم: هديه تهراني، عضو تيم ملي يوگاي ايران در مسابقات جهاني ورزشهاي همگاني! اگر چند لحظه دندان روي جگر بگذاريد و به تصاويري مثل حلقه گل دور گردن هنگام بازگشت از مسابقات و يا طنين سرود «ورزشکاران، دلاوران...» در فرودگاه(!)، که خواسته و ناخواسته به ذهنتان هجوم ميآورند توجه نکنيد؛ متوجه جزييات بيشتري خواهيد شد!
ماجرا اين است که پنجمين دوره مسابقات ورزشهاي همگاني زير نظر فدراسيون جهاني(TAFISA) قرار است در تير ماه سال جاري در شائولاي ( Siauliai) ليتواني برگزار شود. بازيهايي که رشتههاي مختلف ورزشي، از بسکتبال سه به سه و فوتبال هفت به هفت گرفته تا بولينگ و بسکتبال با ويلچر و شنا در آبهاي آزاد و همين يوگاي خودمان را شامل ميشود. طبيعتا يا شايد هم غيرطبيعتا(!) فدراسيون ورزشهاي همگاني -که اخيرا چند فدراسيون و هيات منحل شده را در چارت سازماني خود ميبيند- قرار است تمام تلاشاش را براي مدالآوري تيم ورزشي ايران بکند. مثلا طبق شنيدهها احتمالا سه مليپوش مطرح بسکتبال در قالب تيمي سه نفره به اين مسابقات اعزام خواهند شد که با توجه به سطح حرفهاي ساير شرکتکنندگان مدال دور از دسترس نباشد. خلاصه که هم و غم اين است که تيم اعزامي با دست پر برگردد. حال شايد عدهاي ناآگاه بپرسند که «چرا هديه تهراني؟» يا بدتر اينکه بپرسند «مگه يوگا هم مسابقهست و مدال داره؟» در پاسخ به اين ناآگاهان عزيز بايد گفت که خانم هديه تهراني چند سالي هست که به يوگا ميپردازند و طبق شنيدهها ظاهرا کارشان هم درست است. از طرفي انتخاب هديه تهراني پيشنهاد انجمن يوگا به فدراسيون بوده و آنها هم با اين امر موافقت کردهاند. اما در جواب آن يکي دسته از ناآگاهان بايد گفت که«بله؛ يوگا ورزش مسابقهاي هم هست و مدال هم دارد و ميتوانيد خودتان برويد تحقيق کنيد!»
بعد از اين جوابهاي قانعکننده شايد باز آن عده ناآگاه که هيچوقت ولکن ماجرا نيستند بپرسند که «حالا با خانوم تهراني طلاي ما قطعيه؟» در جواب به اين دسته که هر لحظه احتمال خارجشدنشان از دايره نزاکت ميرود بايد گفت که «در يوگا چيزي قابل پيشبيني نيست ولي لابد فرستانندگان اين بازيگر سينماي ايران به اين مسابقات يه چيزي ميدانند ديگر!» به هر حال ظرف روزهاي آينده حاشيههاي پيراموني بيشتري از اين موضوع روشن خواهد شد اما شايد بيش از همه اينها، اين مسابقات تجربهاي هيجانانگيز براي بازيگري باشد که تجربههاي غيرسينمايي پرسروصدايي را در اين سالها داشته. بازيگري که روزي روي فرش قرمز جشنوارههاي جهاني راه رفته و حالا بايد خودش را براي مصاف(!) با حريفان منعطف و آرامش آماده کند.
و شايد حالا بد نباشد که اين تصوير خوشبينانه و بامزه در پايان خبري که ظاهرا هنوز چندان جدي گرفته نميشود(!) از ذهنمان بگذرد و آن، روزيست که ستاره سينماي ايران، ايستاده روي سکوي شمارهي ۱، مدال طلاي اين مسابقات را به گردن ميآويزد و در حالي که آن را مثل قهرمانان جهاني به دندان گرفته، فلاش دوربينها يک لحظه هم قطع نميشود و بعد، تصوير آرام آرام محو شده و کات ميشود به ويتريني که يک مدال طلا از گوشه سيمرغ بلورين جشنواره فيلم فجر در آن آويزان است!
جمهوری اسلامی مغزمتفکر اسلامی شون رو کمی بیشتربه کارمیگرفتن حالا وجود یه بازیگر تو تیم ملی ایران (اسلامی)پیشکش