گروه سیاسی- تیم ملی ایران در حالی در دیداری پرانتقاد متحمل سنگینترین شکست تاریخ فوتبال ایران در جام جهانی شد و ۶ بر دو از انگلیس شکست خورد که شماری از هموطنان از شکست تیم ملی ابراز خوشحالی کردند.
به گزارش پایگاه خبری صراط، البته تعداد این افراد بیتردید بسیار کمتر از آنی بود که بخواهیم شکست تیم ملی را خواستهای برجسته از سوی بخشی از مردم عنوان کنیم، اما نکته قابل تامل آن است که شاید مهمترین دلیل باخت سنگین تیم ملی، جوسازی همان عده اندک از هفتهها قبل از بازی بود.
واقعیت آن است که باخت سنگین تیم ملی را به هیچ وجه نمیتوان فنی دانست. آنچه درمورد اشتباهات کیروش در چینش اولیه بازیکنان گفته میشود بیشتر شبیه شوخی است. او با همین گونه ترکیبها در دو جام جهانی با ایران، نمایش قابل قبولی داشته است. حتی مصدومیت بیرانوند هم هیچ تاثیری در این باخت نداشت. مگر همین کیروش با همین بازی بسته، چند هفته پیش اروگوئه یکی از قدرتهای بزرگ آمریکای جنوبی را شکست نداده بود؟ مگر با همین روش بازی سنگال قهرمان آفریقا را متوقف نکرده بود؟
نگاهی مجدد به بازی با انگلیس نشان میدهد بازیکنان تیم ملی اساساً تمرکزی برای انجام فوتبال نداشتند. آنها به ویژه پس از دریافت گل دوم، دیگر در زمین نبودند. جسمشان آنجا، اما ذهنشان جای دیگری بود؛ جایی مثلا بین تماشاگران و شعارهایی که احیاناً علیه شرافت آنها در طول بازی سر داده میشد. جایی بین توییتهایی که چیزی جز ناسزا علیه آن بازیکنان نبود. جایی وسط برخی برنامههای یکی دو رسانه آن ور آبی که تا میتوانستند علیه آنها جوسازی کردند.
این وضعیت باعث شده بود که تیم ملی - با احتساب وقتهای تلف شده - در آن ۱۱۴ دقیقهای که مقابل انگلیس به میدان رفت، حتی یک دقیقه پیاپی هم نتواند آن طور که میخواهد بازی کند.
نکته مهمتر این است که بازیکنان تیم ملی اساساً نمیدانستند گناهشان چیست؟ آن وطن فروشان ولو اندکی که به انتظار باخت تیم ملی نشسته بودند، دقیقاً از بازیکنان چه میخواستند؟ مثلا میخواستند بازیکنان تیم ملی بازی را رها کنند و با مشتهای گره کرده، شعار علیه نظام سر دهند؟ واقعا سطح درک معاندان نظام در این حد است؟ آنها که تا دیروز ورزش را غیرسیاسی میدانستند، چطور حالا حتی به نخواندن سرود ملی توسط بازیکنان هم راضی نشدند؟ واقعا چه انتظاری از بازیکنان داشتند؟ میخواستند آنها وسط زمین فوتبال، علیه نظام قیام مسلحانه کنند؟!
نکته دیگر اینکه بعد از شکست تیم ملی مقابل انگلیس، ویدیوهایی منتشر شده که در آن افرادی در خیابانها به خاطر باخت تیم ملی به رقص و پایکوبی مشغولند. آن هم رقص و پایکوبی با سرمستی و سرخوشی تمام! اکنون سوالی که ذهن هر بینندهای را درگیر میکند این است که مگر این افراد به ادعای خودشان عزادار مهسا امینی و حدیث نجفی و نیکا شاکرمی و آیلار حقی و کیان و مهاباد و زاهدان و ایذه و بقیه نیستند؟! مگر نه اینکه به ادعای خودشان در این دو ماه رخت عزا از تن خارج نکردهاند و با هر گونه شادی و حتی مراسمات عروسی عادی مردم هم مخالف بودند؟ حالا چه شده که وسط این عزاداری ناگهان با عشوه تمام به رقص و پایکوبی در خیابانها مشغول شدهاند؟