به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از دفاع پرس، «کنت الکساندر دومارانش» نامی که غیر مرتبطترین تحولات تاریخ معاصر را به خارقالعادهترین شکل به یکدیگر پیوند میدهد، از مشاوره به پهلوی دوم تا پیشبینی حمله شوروی به افغانستان تنها بخشی از زندگی اطلاعاتی و جاسوسی این کهنهکار اروپایی است.
ابرجاسوس فرانسوی را بیشتر بشناسید
در تاریخ زندگی مخوف این فرانسوی پرماجرا، وحشت از آزادگان ایرانی تنها نقطهای است که در کنج ذهن نخبگان غربی مانده است، موضوعی که در صفحه ۲۵۴ کتابش با عنوان «جنگ جهانی چهارم» سوژهای شد تا یکی از موثرترین روسای سرویس جاسوسی فرانسه را بیشتر بشناسیم و ارتباطش با ایران را قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار دهیم.
«دومارانش» از افسران و فرماندهان ارشد ارتش فرانسه بود که به دلیل مشاورهها و پیشبینیهای دقیقاش نسبت به وقایع بینالمللی به مشاور چندین تن از روئسای کشورهای همسو با نظام سرمایهداری منصوب شد و در نهایت یک دوره دوازده ساله را بر مسند ریاست سازمان جاسوسی فرانسه تجربه کرد.
مشاورههای ناکام برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی
جالب توجه اینکه «دومارانش» یکی از مشاوران پهلوی دوم بود که خطاب به پادشاهان عربستان و ایران مشاورهها و راهکارهایی در خصوص جلوگیری از انقلاب و حفظ سلطنت ارائه میداد، اما تقدیر الهی بر این شد تا مردم ایران دیوار یک صده ظلم و استعمار را بشکنند و بهمن سال ۵۷ پایانی بر سیطره نظام سلطه در سرزمین نجیبزادگان باشد.
انحراف از مسیر انقلاب چه زمانی برنامهریزی شده بود؟
یک نشریه غربی از جلسه فوق سری دومارانش با روئسای سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی در دهه چهل شمسی پردهبرداری کرد که در آن جلسه رئیس سازمان جاسوسی وقت فرانسه انقلابی قریبالوقوع با بنمایع مذهبی در ایران و به دنبال آن در دیگر کشورهای اسلامی را پیشبینی میکند و خطاب به روئسای دیگر دستگاههای جاسوسی غربی توصیه میکند که نیاز است به برخی از افراد و روحانیون نزدیک به جنبش اسلامگرا آیتالله خمینی نزدیک شویم تا مجالی برای انحراف انقلاب قریبالوقوع ایران پیدا کنیم تا در نهایت بزرگترین خطر غرب و نظام سرمایهداری مرتفع شود.
تیر «پرویز ثابتی» و تیمسار «کاوه» به سنگ خورد
در دوران «دومارانش» ارتباط کاری ساواک با سرویس جاسوسی فرانسه به اوج خود رسید به طور مثال «پرویز ثابتی» بهائی که رئیس اداره سوم ساواک بود در آخرین روزهای حکومت پهلوی درخواستی 9 بندی خود را به سرویس جاسوسی فرانسه ارسال میکند تا محدودیتهای امام خمینی را در پاریس افزایش دهند و مانع از فعالیتهای سیاسی ایشان برای ساماندهی و رهبری جنبش در ایران شوند.
مشابه درخواست «پرویز ثابتی» را تیمسار «کاوه» از دومارانش دارد، اما رئیس سازمان جاسوسی فرانسه با پاسخی ناامید کننده میگوید: ما اینجا یک مشکل به نام دموکراسی داریم، دموکراسی ما باعث شده که دستگاههای امنیتی ما نتوانند کارشان را به خوبی انجام دهند و موانع قانونی بسیاری را جلوی راه آنها قرار میدهد.
اراتباط دومارانش با «صدام»
دومارانش که جلوگیری از نفوذ شوروی در خارومیانه را یکی از ماموریتهای خود میدانست سفرهای زیادی به کشورهای همچون عراق، سوریه، اردن و .... عراق داشت، رئیس سازمان جاسوسی فرانسه در یکی از سفرهای خود به بغداد وقتی متوجه حضور امام خمینی در نجف میشود از معاون صدام میخواهد که شخصت رهبر جنبش اسلامگرای ایران را برایش توصیف کند که سعدون معاون صدام پاسخ بسیار جالبی میدهد و میگوید: شخصیت او چنان است که برای دیگران غیر ممکن است.
پس از سفرهای پی در پی این جاسوس نابغه مقرر میشود که صادرات تسلیهات نظامی فرانسه به بغداد گسترش پیدا کند و با شروع جنگ تحمیلی همکاری و حمایت فرانسویها با محوریت دومارانش به «صدام» به اوج خود رسید.
وحشت از آزادگان دفاع مقدس
کتاب «جنگ جهانی چهارم: دیپلماسی و جاسوسی» در عصر خشونت که در نوع خود یک منبع بسیار خوب برای مطالعه اقدامات سرویس جاسوسی فرانسه است به ایران و دفاع مقدس هم اشاره دارد، دومارانش در فصل هفتم و صفحه 245 مینویسد: صدام به من گفت: دوست دارید جبهه را ببینید؟ گفتم نه جنگ زیاد دیدهام اما در غرب در مورد ایرانیانی که در اردوگاههای جنگی اسرا نگه میدارید صحبت میکنند. میخواهم آنها را ببینم. صبح روز بعد این کار انجام شد. یکی از افسرانمان را نیز با خودم بردم. در اردوگاههای جنگی افرادی (آزادگان) را دیدم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه عقیدشان آمادگی داشتند. آن منظره منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن روی صفحه رادار داریم.
رئیس سرویس جاسوسی فرانسه در این بخش از کتاب خود به شکلی علنی نشان میدهد که منظور او از واژه «دشمن» در جنگ جهانی چهارم چه کسانی هستند. مردمی چون ملت ایران که با تأسی به داشتههای دینی و ملی خود، علیه نظام استکباری به قیام برخاستند و تنها تعدادی از این مردم که در اردوگاههای رژیم بعث بودند، در همان حالت اسیری نیز چنان ترسی را در دل این جاسوس کهنهکار میاندازند که ناخواسته به تحسین این اسرا میپردازد و اعتراف میکند که امثال آنها میتوانند غرب را در جنگ جهانی چهارم به چالش بکشند.