به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایسنا، بیش از ۱۰۰ روز از ناآرامیها در کشور میگذرد؛ شرایطی که پیش از هر زمان بخشی از فضای هنر را دچار توقف کرد و در این سکون، همانند آنچه در دوران کرونا شاهد بودیم، بیشترین سهم، از آنِ موسیقی شد؛ عرصهی موسیقی که در دوران کرونا کم آسیب ندیده بود، پیش از آغاز این جریانات هم به شکل مرسوم، بهخاطر ایام سوگواری محرم و صفر طی دو ماه تعطیل شده بود. در حقیقت با پایان تعطیلات کرونایی و از سرگیری کنسرتها که استارت آن از جشنواره موسیقی فجر سال گذشته و فروش ۳۰ درصدی سالنها زده شد، تنها ژانر موسیقی که توانست چند ماهی نفس بکشد، پاپ بود.
بسیاری از هنرمندان بر این باورند که هنر در هیچ شرایطی نباید متوقف شود؛ چراکه هنر و البته فرهنگ همچون رودی جریان دارند و لازمه و پایه و اساس تفکر در یک جامعه هستند. از طرفی زمانی که در یک جامعه فرهنگ و هنر تعطیل میشود، انسانها از غذای روح بی بهره و به مرور فرسوده و خسته میشوند؛ ضمن اینکه این فرضیه هم وجود دارد که اگر هنرمند حرفی برای گفتن دارد چه بهتر که با زبان هنرش آن را بازگو کند. با این حال هر بار در هر شرایط سخت، تجربه کرده ایم که پیش از هر مقوله دیگری، این هنر است که در سکون و انزوا قرار میگیرد.
اکنون در چنین شرایطی به سر میبریم. پس از آغاز ناآرامیها، بی آنکه اطلاعرسانی رسمی صورت بگیرد، کلیه کنسرتها لغو شدند و پس از آن به نظر میرسید که کسی چندان خواستار ادامه فعالیتهای هنری نیست. این وضعیت تا حدی بود که حتی کنسرت «همراه خاطرهها» به رهبری مجید انتظامی در شرایطی پرسش برانگیز لغو شد؛ لغو این کنسرت تنها به یک بار ختم نشد و دلیل چندان قابل پذیرشی هم برای آن آورده نشد.
تنها دلیلی که پس از تغییر زمان برگزاری این کنسرت و البته لغو آن در بار دوم اعلام شد، مسائلی همچون ایجاد فضایی مناسبتر و تسهیل آرامش مخاطبان، همچنین آمادگی حداکثری ارکستر بود؛ مسائلی که قاعدتا بنیاد رودکی به قدر کافی برای برنامهریزی آنها زمان داشته است.
به هر جهت در سیل اظهارنظرها دربارهی شرایط موجود، تناقضاتی هم به چشم میخورد؛ چراکه به عینه میبینیم بازارها، رستورانها، ادارات دولتی و همه و همه بر سر کارهایشان هستند، ولی فعالیت هنریها با مشکل جدی روبهرو است. البته که پس از مدتی اهالی تئاتر و سینما تا حدی فعالیت خود را از سر گرفتند، اما کافی است که یک هنرمند موسیقی قصد ادامه فعالیت داشته باشد تا سیلی از ناسزا در فضای مجازی نثارش شود.
مصداق همین امر را میتوان پس از انتشار آثاری توسط محمد معتمدی یا محمد اصفهانی در این ایام دید که در نهایت شاید به خاطر موجی که علیه آنها به راه افتاد، اعلام کردند که تولید این کارها مربوط به این ایام نبوده است. از این امر حتی میتوان نتیجه گرفت که برخی از هنرمندان گویی در نوعی رودربایستی گیر کردهاند و با وجود اینکه به ادامه فعالیت خود علاقهمند هستند، اما این کار را عملیاتی نمیکنند؛ و حال پرسش اینجاست در شرایطی که بسیاری در فضای مجازی از آزادی عمل سخن میگویند، چرا به محض اینکه کوچکترین قدمی متفاوت با آنچه عدهای از کاربران در نظر دارند برداشته میشود، محکوم خواهد شد؟
این در حالی است که با پذیرش نظرات متفاوت در یک جامعه، باید این فرض که شاید هنرمندی بخواهد کنسرت برگزار کند را هم به راحتی پذیرفت.
از طرفی اگر قرار باشد هنرمندان موسیقی همچنان کار خود را مسکوت نگه دارند، آیا در نهایت با وضعیتی متفاوت از دوران کرونا مواجه میشویم که عدهای از هنرمندان مجبور شدند سازهای خود را بفروشند تا بتوانند امرار معاش کنند؟
به هر جهت در شرایطی که حجم فعالیتهای هنری بهخصوص موسیقی آن هم در بخش اجرای زنده با کاهش قابل توجهی رو به رو است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندین بار تلاش کرد که فضا را برای فعالیتهای هنری مساعد نشان دهد و بر آمادگی دستگاهها برای بازگشت جریان هنری کشور به شرایط معمول تاکید کرد.
حتی پیش از هر اقدامی، دفتر موسیقی طی نشستی خصوصی با خبرنگاران به دنبال یافتن راهحلی برای وضعیت موجود بود.
پس از اقدام دفتر موسیقی، وزیر فرهنگ هم چند جایی به نبود محدودیت برای برگزاری کنسرتها تأکید و از هنرمندان درخواست کرد که فعالیتهای خود را از سر بگیرند.
او حتی هفته گذشته هم بیان کرده بود: «هنرمندان از طرف مقابل تحت فشار هستند و ما خواستیم فشار را از روی آنها برداریم. از من پرسیدند آیا نهادهای امنیت مانع برگزاری این برنامههای فرهنگی هستند که من گفتم نه آنها مثل سایر بخشها مشوق و پیگیر آغاز برنامهها هستند.»
آخرین صحبتهای اسماعیلی درباره این موضوع هم به برگزاری حتمی جشنواره موسیقی فجر و البته تأکید دوباره بر برگزاری کنسرتها برمیگردد.
با این همه هنوز به صورت عملی شاهد بازگشت اجراهای موسیقی به سالنها نبوده ایم. مگر اینکه بتوانیم به برگزاری جشنواره موسیقی نواحی و اجرای اخیر ارکستر ملی اشاره کنیم که آن هم تداوم پیدا نکرد.
بر این اساس شاید مرور گذشته و یادآوری تجربه کلید خوردن جریان موسیقی کشور و برگزاری کنسرتها در دوران فروکش کردن کرونا اینجا هم بتواند پاسخگو باشد.
در آن دوره هم برگزاری جشنواره موسیقی فجر در سالنهایی با ظرفیتهای کمتر از حد معمول توانست فضای موسیقی را به تدریج به حالت عادی بازگرداند. کلیدی که حالا هم با فراهم کردن شرایط سالنها برای اجرا و توافق مدیران فرهنگی با هنرمندان، این بار نیز شاید بتواند قفل تعطیلی موسیقی در کشور را باز کند.
کلیدِ قفل کنسرتها کجاست؟
قفل برگزاری کنسرتها و اجراهای موسیقی در کشور همچنان روبهروی هنرمندان و مسوولان است و در این مسیر شاید برگزاری جشنوارههای دورهای و خصوصا جشنواره فجر، کلید اصلی برون رفت از این شرایط باشد.