به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از جوان، کنشهای سلبریتیها در کشورمان بسیار بی مبنا و بهم ریخته شده است، اما با وجود همین بهم ریختگی بیشتر به سمت تحرکات ضدانقلاب غش میکنند. سلبریتیها همواره خود را به ابزاری برای سیاست تبدیل کرده اند چه آن زمانی که در انتخابات وسیله تبلیغاتی یک کاندیدای خاص میشوند تا جایی که در ستادهای انتخاباتی وی برای جذب جوانان به عنوان نیروی ستادی عمل میکنند و چه زمانی که برخی از آنان به ضدانقلاب خدمات ویژه میدهند و عاقبت هم سر از شبکههای معاند سر در میآوردند.
البته دایره اشتباهات سلبریتیها آنقدر گسترده شده که از کنش انتخاباتی به تحرکات سیاسی علیه کشورمان تغییر رویه داده است.
هرچند باید گفت که این جماعت با رفتارهای سیاسی منفعل و اشتباهات فاحش نشان داده اند که آنقدر دچار فقدان سواد سیاسی و فرهنگی هستند که به راحتی ملعبه دست برخی معاندین قرار میگیرند. حضور زیر پرچم سلطنت طلبان و شرکت در تجمعات گروههای سوخته و ورشکسته سیاسی در خارج از کشور به خوبی میزان معرفت و شناخت سیاسی آنان را آشکار میسازد.
به نظر میرسد سلبریتیها با توجه به اینکه تصور میکنند در کانون توجه افکار عمومی و رسانهها قرار دارند دارای یک مصونیت هستند که این امر باعث عدم برخورد در برابر اشتباهات و کنشهای ضدمیهنی آنان میشود؛ موضوعی که انان را در تله ابزاری شدن توسط رسانههای معاند میاندازد.
هرچند که نوعی تساهل و عدم برخورد سخت در برابر آنان با توجه به تحمل پذیری و سعه صدر حاکمیت وجود دارد که بعضا این موضوع هم باعث ایجاد اشتباه دیگر در جماعت سلبریتی شده و برخی از آنان در مقام سو استفاده از این مساله بر آمده اند.
در شرایطی که در کشورهای دیگر به واقع چنین تحرکاتی بدون توجه به نام و شهرت و مقام و ... با برخورد سخت همراه است.
متاسفانه این موضوع باعث نوعی دور باطل در رفتار سلبریتیها شده و آنان را به قشری لوس با تکرار حرکات لوث بدل کرده است. این دور باطل از تحرکات ضدمیهنی آغاز شده و بعد از مدتی دور افتادگی از فضای هنر به بازگشت به سینما و شبکه خانگی و حتی حضور دگر بار در برنامههای مناسبتی تلویزیون میانجامد و بعد از آن باز شاهد دهن کجی این جماعت و ادامه این داستان دایره وار سلبریتیها هستیم.
یک نکته جالب توجه در سلبریتیها این است که با همه شعارهایی که آنان از وطن پرستی خود میدهند فارغ از اینکه در سناریو ضدانقلاب بازی میکنند، هیچ گونه تعهدی هم به کار و فعالیت همکاران خود ندارند. تحرکات ضدمیهنی افرادی، چون مهران مدیری که بعد از ضبط برنامه دورهمی و اخذ پولهای خود و همچنین حمید فرخ نژاد بعد بازی در نقش یک مامور امنیتی در یک سریال و اخذ کامل دستمزدش و فرار به خارج و اتهام افکنی در رسانههای سعودی و معاند رخ داد خود به خوبی نشان از میزان تعهد این افراد در قبال شغل خود و همکارانشان دارد.
این افراد که تعهدی به کار و شغل خود ندارند چگونه سنگ میهن شان را به سینه میزنند. هر چند که صحبتهای کسانی، چون فرخ نژاد که پیشتر گفته بود "۸۰ میلیون ایرانی فدای یک موی پسرش " به خوبی حکایت از میزان وطن پرستی این دسته از سلبریتیها دارد.
سلبریتیها با آشکار شدن اشتباهاتشان نیز حتی قایل به تصحیح این موارد نیستند و از این رو نیز رفتار حرفهای از خود نشان نمیدهند. درواقع اگر این افراد به دنبال شفاف سازی و روشن شدن حقیقت هستند باید اولا اطلاعات خود را از منابع موثق دریافت کنند و نسبت به درج مطالب با حساسیت عمل کنند و از سوی دیگر اگر اشتباهی میکنند در راه حقیقت به آن معترف شده و آنرا تصحیح کنند.
در ماجرای پست علی دایی درباره کشته شدن یک دختر که جزو پروژههای کشته سازی ضدانقلاب بود با آشکار شدن واقعیت ماجرا وی نه تنها عذرخواهی و اتهامات وارده را تصحیح نکرد بلکه فقط سکوت کرد که آبها از آسیاب بیفتد.
با این حال با توجه به اینکه جماعت سلبریتی همواره در بزنگاههای مختلف و اوج رویدادها بعضا عملکرد منفعل و غیر قابل تصدیقی دارند باید هم مانند شهروندان عادی در قبال آنان رفتار شود و از آنان برای مطالب و ادعاهایشان سند و مدرک خواسته شده و برابر قانون با آنان رفتار شود و هم در برابر اشتباهاشان مجازاتهای قاطعانه در نظر گرفته شود.
نوع رفتار با این جماعت که در معرض توجه افکار عمومی هستند به خوبی فرهنگ فصل الخطاب بودن و در صدر همه مسایل بودن قانون را در جامعه طنین انداز و گسترده میکند و از این رو شایسته است سلبریتیها نیز برابر قانون مانند دیگر شهروندان پاسخگو باشند تا ضمن فرهنگسازی و جاری شدن عدالت رفتار این قشر نیز پالایش شود.