به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از خراسان، ماجرای این جنایت وحشتناک عصر بیست و ششم آبان لابه لای شمشادهای ابتدای منطقه قاسم آباد مشهد هنگامی لو رفت که شهروندان در تماس با پلیس ۱۱۰، از وجود جسدی در فضای سبز وسط بزرگراه خبر دادند. خیلی زود خودروهای پلیس آژیرکشان به سمت پلیس راه امام هادی (ع) حرکت کردند و با تایید درستی خبر، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند. طولی نکشید که قاضی محمود عارفی راد به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم منطقه مذکور شد و به تحقیق در این باره پرداخت. جسد مربوط به جوانی حدود ۳۰ ساله بود که آثار ضربه چاقو در قفسه سینه اش خودنمایی میکرد. در همین حال دختر ۲۲ سالهای که در کنار جسد مشغول استعمال مواد مخدر بود با دستور مقام قضایی بازداشت شد و به مرکز ترک اعتیاد انتقال یافت چرا که با طرح چند سوال تخصصی از وی، مشخص شد که او از راز این جنایت خبر دارد.
گزارش روزنامه حاکی است: با انتقال جسد جوان ۳۰ ساله به پزشکی قانونی و اثربرداری در صحنه جنایت، هویت مقتول برای کارآگاهان آشکار و مشخص شد که وی «محمد جواد – ش» نام داشته و از مکان دیگری به پاتوق معتادان شمشادنشین آمده است.
بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) تحقیقات گستردهای را برای شناسایی و دستگیری قاتل فراری آغاز کردند، اما همه سرنخها به بن بست رسید تا این که کارآگاهان با راهنماییهای قاضی ویژه قتل عمد به سراغ دختری رفتند که در مرکز ترک اعتیاد، دوران بهبودی را سپری میکرد. این دختر جوان کارتن خواب که در روز دستگیری هویت واقعی خود را پنهان کرده بود، بعد از افشای نام واقعی اش، به کارآگاهان گفت: روز حادثه فردی به نام «اسماعیل – خ» که به اسماعیل غربت معروف است با آن جوان (محمدجواد) درگیر شد و او را با ضربه کارد به قتل رساند، اما من، چون خمار بودم در همان مکان ایستادم تا مواد مخدر را در کنار دیگر معتادان شمشاد نشین مصرف کنم!
با شناسایی هویت متهم به قتل، سوابق وی زیر ذره بین تحقیقات قرار گرفت و مشخص شد که او قبلا به اتهام مواد مخدر سالها در زندان بوده و اکنون نیز به کارتن خوابی روی آورده است بنابراین شیوه ردزنیهای پلیسی تغییر کرد و کارآگاهان به پاتوقهای زیادی در مناطق مختلف شهری سر زدند، ولی خبری از اسماعیل غربت نبود! تا این که منابع و مخبران به کارآگاهان اطلاع دادند که وی به جنوب کشور گریخته است. در حالی که بررسیهای تخصصی با هدایت سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) برای شناسایی مخفیگاه وی با همکاری دیگر مراکز انتظامی ادامه داشت، ناگهان اسنادی به دست آمد که نشان میداد متهم تحت تعقیب دوباره به مشهد بازگشته است، اما باز هم او به مکانهایی که تحت نظر نامحسوس پلیس بود مراجعه نکرد. در حالی که رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان در مکانهای تردد معتادان متجاهر ادامه داشت، اخباری به پلیس رسید که بیانگر حضور متهم به قتل در یکی از محلههای اطراف چناران بود. به همین دلیل بلافاصله کارآگاهان به تکاپو افتادند و دامنه عملیات پلیسی خود را با دستورات قاضی عارفی راد به محل اختفای متهم فراری کشاندند، اما دقایقی بعد مشخص شد که او شبانه به منزل خواهرش رفته و با خواهرزاده اش نیز درگیر شده است. با توجه به این که احتمال حضور متهم در مراکز درمانی وجود داشت، مشخصات قاتل فراری به همه یگانهای انتظامی ونیروهای مستقر در مراکز درمانی اعلام شد. هنوز چندین ساعت از این ماجرا نگذشته بود که کارکنان بیمارستان طالقانی مشهد از انجام اقدامات درمانی برای مردی خبر دادند که با ضربات چاقو مجروح شده بود! دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان با دریافت این خبر، عازم بیمارستان شدند و حلقههای قانون را درحالی بر دستان مرد مجروح گره زدند که بررسیها نشان داد او همان «اسماعیل غربت» (متهم تحت تعقیب) است.
به گزارش روزنامه خراسان، با انتقال متهم به پلیس آگاهی، بازجوییهای تخصصی از وی در حضور قاضی ویژه قتل عمد آغاز شد و متهم که با مشاهده اسناد و مدارک موجود چارهای جز بیان حقیقت نداشت، به قتل جوان ۳۰ ساله اعتراف کرد. او گفت: من حدود ۱۵ سال از عمرم را به خاطر مواد مخدر پشت میلههای زندان گذراندم و زمانی که آزاد شدم، از سوی خانواده ام طرد شده بودم به همین دلیل در پاتوقهای معتادان روزگار میگذراندم و جا و مکانی نداشتم. ولی چند روز قبل از قتل، آن جوان (محمد جواد) گوشی معمولی مرا برداشت و با برخی از معتادان داخل شمشادها مرا مسخره میکردند. آنها با گوشی آهنگ میگذاشتند و میخندیدند! من هم نمیتوانستم گوشی را از آنها بگیرم، یک روز او را با دختری دیدم که کنار هم نشسته و در حال مصرف مواد مخدر بودند و در یک لحظه کارد را از کمرم بیرون کشیدم و با آن به طور ناگهانی ضربهای به شانه اش زدم. او قوی هیکلتر از من بود به همین دلیل مرا گرفت و روی زمین انداخت، سپس فریاد زد به پلیس ۱۱۰ زنگ بزنید! من هم که اوضاع را این گونه دیدم ضربه دیگری با همان کارد به قفسه سینه اش زدم که خون فواره زد و هر دو نفرمان خون آلود شدیم. هنگامی که خودم را از زیر پیکر او بیرون کشیدم، در حال خرناس کشیدن بود. خیلی ترسیدم و از محل فرار کردم. گوشی تلفن و کارد را در بیابان انداختم و خودم به بندرعباس رفتم. وقتی فکر کردم آبها از آسیاب افتاده است به منزل خواهرم در چناران رفتم، ولی خواهرزاده ام با بیان این که تو آدمکش هستی، با من درگیر شد تا مرا از خانه بیرون کند. او به شدت کتکم زد و با چاقو مرا مجروح کرد. روز بعد به اصرار خواهرم به مرکز درمانی رفتم تا زخم هایم را پانسمان کنند که ناگهان کارآگاهان پلیس آگاهی رسیدند و مرا دستگیر کردند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در پی اعترافات صریح متهم، وی با صدور قرار قانونی از سوی قاضی محمود عارفی راد در اختیار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت و بدین ترتیب بررسیهای پلیس برای کشف زوایا وابعاد دیگر این جنایت و همچنین ادعاهای متهم به قتل توسط سرهنگ مرادی (افسر پرونده) ادامه یافت.