سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۶
شریعتمداری:

آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمی‌‌پرستی؟!

آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمی‌‌پرستی؟!
جناب خاتمی! کاش به این سؤال که بارها مطرح شده و بی‌جواب مانده است پاسخ می‌دادید. پرسش این است که کدامیک از مواضع جنابعالی و دوستانتان با مواضع اسرائیل و آمریکا متفاوت است؟! اگر به این پرسش پاسخ ندهید، ما به ده‌ها نمونه مستند از همسویی مواضع شما با آمریکا و اسرائیل اشاره خواهیم کرد! تا «‌معلوم شود که در چه کارند همه‌»!
کد خبر : ۶۱۰۴۱۵

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از کیهان، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «آقای خاتمی! با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی؟!» نوشت:

یادداشت پیش‌روی اشاره‌ای گذرا و مستند به هویت آقای خاتمی است که به بهانه بیانیه اخیر ایشان نوشته شده است. بخوانید و خودتان قضاوت کنید؛

۱- آقای خاتمی! جنابعالی دوبار در آمریکا با جورج سوروس، سرمایه‌دار صهیونیست و از دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب اسلامی، ملاقات داشته‌اید که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این مختصر فقط به دو سند غیر‌قابل انکار از انجام این ملاقات اشاره می‌کنیم و باقی اسناد را به فرصتی دیگر و ترجیحاً به جلسه علنی دادگاه موکول می‌کنیم. البته اگر مثل چند سال اخیر از حضور در دادگاه طفره نروید! و افراد بی‌هویت و دم‌دستی را برای دروغ جا زدن این ملاقات اجیر نکنید!

الف: آقای کیان تاجبخش نماینده رسمی بنیاد سوروس در ایران و در دوران ریاست جمهوری جنابعالی که به جرم جاسوسی در جریان فتنه ۸۸ بازداشت شده بود، در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهاماتش که از سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد، می‌گوید «بعد از تشکیل دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ قرار شد تغییراتی در شیوه براندازی به‌وجود آید» و در ادامه توضیح می‌دهد «اگر ما یکی از اولین نمونه‌های براندازی را در ارتباط با ملاقات عطریانفر با سوروس بدانیم که در سال ۱۳۷۶ به همراه کاملیا انتخابی‌فر و ارغنده‌پور و برخی از اعضای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در آمریکا صورت گرفت، می‌توانیم نهایت آن را در ملاقات مستقیم خاتمی همراه با محمد‌جواد ظریف با جورج سوروس ببینیم که در سال ۱۳۸۶ در نیویورک صورت گرفت و یک ارتباط مستمر بود».

آقای خاتمی! جنابعالی که اگر بخشدار یک منطقه دور‌افتاده کشور سخنی علیه شما

بر زبان آورد، تمام صفحات روزنامه‌های زنجیره‌ای را از پاسخ به او پُر می‌کنید! چرا این اعتراف صریح آنهم از سوی نماینده رسمی بنیاد سوروس در ایران را هرگز تکذیب نکردید؟!

ب: «کنت تیمرمن» رئیس میز امور خاورمیانه و مسئول میز ایران در پنتاگون، رئیس میز ایران در سازمان جاسوسی «سیا»، نویسنده کتاب معروف «معمای ایران»، مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی برای ایران، نظریه‌پرداز موسسات «امریکن اینترپرایز» و «قرن جدید آمریکا» و همکار مایکل لدین و‌... یک روز پس از ملاقات شما با جورج سوروس در یادداشتی برای نشریه نیوزمکس (NEWSMAX) از انجام این ملاقات خبر می‌دهد. او درباره یک معامله بزرگ! که قرار است از طریق خاتمی با ایران انجام بپذیرد خبر می‌دهد و می‌نویسد؛ سوروس در همین هفته و در یک مراسم خصوصی صرف شام در بوستون درباره این «معامله بزرگ» با محمد خاتمی رئیس‌جمهور سابق ایران گفتگو کرد. یک ایرانی که در آن مراسم شام حضور داشت اظهار داشت «خاتمی به ما گفت که آمریکا باید مذاکره با ایران را آغاز کند».

تیمر‌من می‌نویسد: «استیون کلمنز مدیر برنامه راهبرد آمریکا در «بنیاد آمریکای نوین» هم در مراسم شام خاتمی با سوروس شرکت داشت و سخنان مقام ایرانی را تصدیق کرد. هومن مجد، روزنامه‌نگار آزاد هم که در طول اقامت خاتمی در آمریکا، مشاور و مترجم او بود، گفت سفر خاتمی به آمریکا از چند ماه قبل برنامه‌ریزی شده بود».

خُب جناب خاتمی فعلاً همین چند سند کافی است و فقط برای یادآوری جنابعالی عرض می‌کنیم اگر خاطرتان باشد -که حتماً هست- بعد از دومین ملاقات با جورج سوروس با نگرانی به همراه خود گفتید: «مثل این که کار خوبی نکردیم»! به یاد می‌آورید؟!

۲- شما به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ بعد از انتخابات ادعا کردید در انتخابات تقلب شده است! و هشت ماه کشور را به آشوب و کشتن افراد بی‌گناه کشیدید! اما بعد‌ها که تیر فتنه به سنگ خورد، به صراحت اعلام کردید که تقلب در انتخابات ایران امکان‌پذیر نیست و در انتخابات بعدی به وادان در منطقه دماوند رفتید و رای خود را به صندوق انداختید. به بیان دیگر از ابتدا می‌دانستید که ادعای تقلب یک ادعای دروغ است! آیا این اقدام شما خیانت به ملت و حمله به جمهوریت نبوده است؟! چرا این ادعای دروغ را مطرح کردید؟! ما می‌دانیم، بخوانید!

۳- روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۸ (۱۱ ژوئن ۲۰۰۹) یعنی دقیقاً روز قبل از انتخابات، جورج سوروس در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی. ان. ان (CNN) آمریکا می‌گوید: فردا در ایران یک انتخابات نیست! یک انقلاب رنگی است. شبیه آنچه در اوکراین و گرجستان انجام دادیم. فردا ایران و بعد، نوبت سوریه است!

بنابراین، با توجه به ملاقات‌های خود با جورج سوروس، می‌دانستید که قرار است در ایران به بهانه انتخابات، یک کودتای رنگی کلید بخورد و ادعای دروغ تقلب در انتخابات که جنابعالی مطرح کردید لازمه آن بود! به بیان روشن‌تر شما و میر‌حسین (و نه کروبی که از میانه راه فریب شما را خورد) دستورالعمل آمریکا و اسرائیل را که از طریق جورج سوروس، سرمایه‌دار صهیونیست به شما دیکته شده بود، به اجرا درآوردید و می‌دانستید که خیانت می‌کنید. آیا غیر از این است؟! آیا تمامی اسناد یاد شده که فقط اندکی از بسیارهاست، ساختگی و یا اتفاقات مستندی که به آن اشاره شد، تصادفی بوده است؟!

۴- «جان کین» نظریه‌پرداز کودتا‌های مخملی در اروپای شرقی و مدیر مرکز مطالعات دموکراسی در دانشگاه وست مینستر انگلستان و مشاور ارشد MI۶ (بخش اطلاعات و امنیت خارجی سازمان جاسوسی انگلیس-اینتلجنس سرویس) است. او قبل از انتخابات ۸۸ دو بار در پوشش‌های آکادمیک به ایران آمده و با تعدادی از اصلاح‌طلبان که بعد‌ها در فتنه ۸۸ نقش داشتند ملاقات‌های چند ساعته داشته است. جان کین تاکید می‌کند که انقلاب‌های رنگی «انتخابات محور» هستند و... یعنی همان دستورالعملی که جنابعالی در فتنه ۸۸ به کار بستید!

حتماً می‌دانید که بعد از حماسه ۹ دی که بساط فتنه آمریکایی-اسرائیلی شما را بر باد داد، «ریچارد‌هاوس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا به شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! اشاره کرده و با تاسف گفت؛ دوستان ما در ایران (یعنی شما و سایر فتنه‌گران) خیلی زود به سراغ نقطه پایان رفته و هدف نهایی را آشکار ساختند!

۵- آقای خاتمی جنابعالی اولین کاندیدای جبهه اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بودید و بعد از اعلام نامزدی خود تمامی گروه‌های مدعی اصلاحات رسماً و با صدور بیانیه‌های جداگانه از نامزدی شما حمایت کردند، ولی ناگهان جای خود را به میر‌حسین موسوی دادید! نمی‌فرمایید چرا؟! خُب ما علت را می‌گوییم.
الف- بعد از اعلام نامزدی شما، نگارنده در یادداشتی که تعجب همگان را برانگیخته بود اعلام کردم که شما نامزد اصلی جبهه اصلاحات نیستید! چرا که مدتی قبل از آن در دانشگاه استنفورد آمریکا نشستی با عنوان آینده ایران برپا شده بود و خانم «گیل لاپیداس» پشت تریبون قرار گرفته و به شرکت‌کنندگان گفته بود؛ می‌دانم از حضور من تعجب می‌کنید، زیرا تخصص من درباره سال‌های منجر به فروپاشی شوروی سابق است. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در انتخابات آینده ایران نیز به «یلتسین» نیاز داریم و نه «گورباچف».

خاتمی گورباچف است و باید جای خود را به یلتسین بدهد. نگارنده از آنجا که به هویت شما پی‌برده بود و می‌دانست که از نظر دیکته شده آمریکا سرپیچی نمی‌کنید و دقیقاً به همین علت بود که می‌دانستیم شما نامزد اصلی نیستید و همان نیز اتفاق افتاد و جنابعالی جای خود را به میر‌حسین موسوی دادید! و فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ کلید خورد. بعد‌ها خبرنگار روزنامه نیویورکر به کیهان آمد و با تعجب پرسید: شما از کجا می‌دانستید که خاتمی نامزد اصلی جبهه اصلاحات نیست؟! و ماجرای یاد شده را برایش بازگو کردم. او می‌گفت مأموریت من پاسخ این پرسش از شما بود!

ب- جناب خاتمی! آیا می‌توانید ارتباط خود با تصمیم مشترک آمریکا و اسرائیل برای انتخابات ۸۸ را انکار کنید و آیا پیروی شما و میر‌حسین موسوی از دیکته‌ای که دشمنان برایتان نوشته بودند وطن‌فروشی و خیانت نیست؟! آیا آشوب هشت‌ماهه در کشور و خون‌هایی که ریخته شد و خسارات فراوانی که به مردم و نظام وارد شد بر گردن شما و دوستانتان نیست؟! شما با اطلاع از این که -به‌قول خودتان- در انتخابات ایران امکان تقلب وجود ندارد، اتهام تقلب را مطرح کرده و جمهوریت نظام را زیر پای آمریکا و اسرائیل قربانی کردید و حالا از جمهوریت دَم می‌زنید؟

۶- آقای خاتمی! در جریان فتنه ۸۸ نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز رئیس‌جمهور رژیم منحوس اسرائیل (که به جهنم رفته است) گفت «اصلاح‌طلبان به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران می‌جنگند». چرا شما و دوستانتان تاکنون حاضر نشده‌اید (و به بیان دقیق‌تر) جرأت نکرده‌اید اظهارات آن‌ها را تکذیب کنید؟! آن‌ها چه سند رسوا و یا چه «گزَک» شرم‌آوری از شما دارند که از تکذیب اظهاراتشان وحشت دارید؟! البته ما همه اصلاح‌طلبان را مشمول اظهارات نتانیاهو و شیمون‌پرز به حساب نمی‌آوریم، ولی شما و میر‌حسین موسوی و برخی دیگر از افراد شاخص جبهه اصلاحات با توجه به کارنامه سیاهتان (که فقط به برخی از آن‌ها اشاره شد) نمی‌توانید این رسوایی بزرگ را انکار کنید!...

۷- جناب خاتمی! کاش به این سؤال که بار‌ها مطرح شده و بی‌جواب مانده است پاسخ می‌دادید. پرسش این است که کدامیک از مواضع جنابعالی و دوستانتان با مواضع اسرائیل و آمریکا متفاوت است؟! اگر به این پرسش پاسخ ندهید، ما به ده‌ها نمونه مستند از همسویی مواضع شما با آمریکا و اسرائیل اشاره خواهیم کرد! تا «معلوم شود که در چه کارند همه»!

جناب خاتمی! با این سوابق و کارنامه‌ای که دارید، گویی خواجه شیراز خطاب به شما و دوستانتان فرموده است:
در خلوت مغانم، دوش آن صنم چه خوش گفت

با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی؟!

۸ - جناب خاتمی حالا یک‌بار دیگر بیانیه اخیری که نوشته‌اید (برایتان دیکته کرده‌اند) را بخوانید! عرق شرم بر پیشانی شما نمی‌نشیند که با آن سابقه سیاه در حمله به جمهوریت و اسلامیت، برای جمهوریت نظام تظاهر به نگرانی می‌کنید؟! متن بیانیه را با آنچه این روز‌ها مقامات آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی، آل‌سعود و رژیم صهیونیستی درباره اغتشاشات شکست‌خورده اخیر بر زبان و قلم آورده‌اند مقایسه کنید. اگر نام خودتان را از زیر بیانیه حذف کنید و امضای نتانیاهو را بگذارید چه تفاوتی پدید می‌آید!
شما و میر‌حسین موسوی به‌گونه‌ای سخن می‌گویید که انگار از انقلاب طلبکارید! بفرمایید کدام سابقه انقلابی را در کارنامه خود دارید؟! حضرت امام (ره) خطاب به افرادی نظیر شما می‌فرمودند «آنان به چیزى کمتر از انحراف انقلاب از تمامى اصولش و حرکت به سوى آمریکاى جهانخوار قناعت نمى‌کنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند. امروز هیچ تأسفى نمىخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده‏‌اند».