هفته نامه یالثارات نوشت: ماجرای استخر مختلط شهر برازیلیا تا آن اندازه داغ بود که توجه همه را به خود جلب کند، اما شاید نتواند تا آن اندازه مهم تلقی شود که وزارت خارجه دولت جمهوری اسلامی ایران را به پاسخگویی وا دارد.
در واقع پاسخگویی وزارت خارجه دولت احمدینژاد شاید به رخدادی بسیار بسیار مهمتر از این نیاز دارد تا اندکی گوشه لب واکند و به انتقادات صریح پیرامون خود پاسخ دهد.خبر که اعلام شد خیلی از ما ترجیح دادیم دوباره به این فکر کنیم که حتماً کاسهای زیر نیمکاسته است و رسانههای دنیا بعد از افشای رسوایی اخلاقی محافظان اوباما خواستهاند انتقادات را به سمت دیگری هدایت کنند و لذا توطئه خنده داری شبیه تصمیم ایران برای ترور سفیر عربستان در آمریکا را تدارک دیدهاند.اما چند روز گذشت و متأسفانه اینبار بهجای آنکه حدس ما درست باشد، صحت خبری که دوستش نداشتیم درست از آب درآمد و مشخص شد که کارشناس سفارت ایران در برزیل برای شنا به یک استخر مختلط در برازیلیا رفته است که ماجرا بعد از شکایت یک خانواده آرژانتینی از او درز میکند و ادامه ماجرا...
این تخلف انضباطی!
سخنگوی وزارت خارجه نیز که در ابتدا به صورت رسمی و در گفتوگو با ایرنا این خبر را تکذیب کرده بود، مجبور شد در یک کنتفرانس مطبوعاتی به صحت این خبر اشاره و تأکید کند که دیپلمات خاطی را به کشور فرا خواندهایم.
رامین مهمانپرست به خبرنگاران گفته بود: «اقدام این دیپلمات یک تخلف انضباطی بوده و او به همین دلیل، هماکنون به ایران فراخوانده شده است.»اما کاری که این دیپلمات ایرانی کرد در عین آنکه سخنگوی وزارت خارجه به راحتی میگوید یک تخلف انضباطی بیشتر نبوده است ولی وزارت خارجه را در مقابل سؤالات بیشماری قرار داد.
سؤالات بیشماری که سالهاست ذهن دلسوزان انقلاب و چشمان بیدار جامعه حزبالله را به خود معطوف داشته است و در وهله اول پرده از این حقیقت برمیدارد که در وزارت خارجه فریادها برای امر به معروف و نهی از منکر دیپلماتها ضعیف است. در ادبیات سیاسی دنیا، همه میدانند که «وزارت خارجه یعنی دولت». در واقع وزارت خارجه، اعضایش، فعلالیتهایش و سفرایش در تمام کشورهای دنیا جملگی نماد کاملی از جمهوری اسلامی محسوب میشوند.و البته این قانون برای تمام کشورهای جهان نیز صادق است.
ماجرای برازیلیا تنها تخلف انضباطی گزارش شده نیست
خبرهایی وجود دارد مبنی بر اینکه نظارت چندانی بر اقدامات و رفتارهای عوامل دیپلماتیک ایران در کشورهای جهان صورت نمیگیرد؛ خبرهایی که البته دسته گل به آب دادن اخیر دیپلمات ایرانی در برزیل نیز بر آنها صحه بزرگی گذاشت.
چندی قبل شنیدیم که آقازاده یکی از دیپلماتها در یکی از کشورها به کلاس رقص میرود.فلان سفیر ایرانی در یک کشور به وبلاگنویسی شهره شده و حتی برای وبلاگنویسهای آن کشور میهمانی شام هم تدارک میبیند تا ساعتی گرد هم بنشینند و گویا درباره مسائل روز دنیا با هم اختلاط کنند.البته درد واقعی نه این رفتارهای زشت که بیماریهای بزرگتری است که این رفتارها تنها نشانه کوچکی از ریشه دواندن آن است.بیماریهایی مثل کمکاری وزارت خارجه ما در مباحث بیداری اسلامی، در مواجهه با تهدیدات و در پیشگامی در اقدامات ضروری دیپلماتیک.
آیا این جای تعجب ندارد که کنفرانسهای بینالمللی بیداری اسلامی و شعبههای مختلف آن باید توسط دفتر مقام معظم رهبری برگزار شود و وزارت خارجه ما بهجای پرداختن به مسائلی تا این اندازه مهم، ترجیح میدهد کنفرانس بینالمللی مبارزه باتروریسم را برگزار کند؟!
آیا بس نیست که این همه باید شاهد باشیم که وزیر خارجه ایران پس از اردوغان به سومالی میرود. وزیر خارجه پس از مقامات اروپایی به لیبی میرود. حضور ما در کشورهای خیزش کردهای مثل تونس و مصر به هیچوجه ه پرنگی حضور سایر قدرتها نیست و غیره...
آیا وزارت خارجه کشور ما به عنوان قلب تپنده بیداری اسلامی در جهان توانسته است همانند وزارتخانههای امور خارجه کشورهایی مثل آمریکا، روسیه و حتی ترکیه عمل کند و در حد آنها در اذهان عمومی ایران و جهان مطرح باشد؟!
و صد البته وقتی وزیر خارجه ما در مقابل دیکتاتور عربستان تا کمر خم میشود، به او اظهار تسلیت برای مرگ ولیعدش میکند؛ نباید هم انتظاری جز این داشت.
واقعا خوب بود