به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، مروری بر دو فصل اول «پوست شیر» نشان میدهد که چنین موفقیتی به هیچ وجه اتفاقی نیست. به مناسبت پایان فصل دوم «پوست شیر»، نگاهی انداختهایم به برخی از دلایلی که چنین جایگاهی به این مجموعه بخشیدهاند.
*باورپذیری
مروری بر فیلمها و مجموعههای پلیسی یک دهه اخیر، تغییر مسیری مثبت و امیدوارکننده را نشان میدهد. تا پیش از آن، عموما با تصاویری کاملا مثبت و غیردراماتیک از نیروهای قانون روبهرو بودیم. پلیسها افرادی بسیار پاکدست و پاکدل بودند که نه میلغزیدند و نه دچار تردید میشدند. اما در سالهای اخیر شاهد پلیسهایی هستیم که بیش از گذشته قابلدرک و قابلهمدلی بهنظر میرسند.
این ویژگی در «پوست شیر» هم به چشم میخورد. میتوان تا اینجا پیش رفت که «پوست شیر» در این زمینه از نمونههای قبلی هم فراتر میرود. محب مشکات (شهاب حسینی) پلیسی است که حلکردن یک معمای پیچیده برایش راحتتر از کنار آمدن با زخم روحی بزرگی است که زندگی شخصیاش را دگرگون کرده است.
گاه احساس میکنیم که شباهت محب و نعیم (هادی حجازیفر) بیش از چیزی است که در نگاه اول بهنظر میرسد. به دلیل همین آشفتگی، محب در مواردی تصمیماتی میگیرد که انتظارش را از یک مامور قانون نداریم.
در عین حال، میتوانیم او را بهعنوان یک مامور باهوش و متعهد باور کنیم. بنابراین محب مشکات به یکی از قابلدرکترین پلیسهای سالهای اخیر آثار نمایشی کشور تبدیل شده است.
*تعادل میان شخصیتها
یکی از مهمترین نکات در داستانهای پلیسی/ کارآگاهی، زاویه روایت است. طبقهبندی این قبیل آثار بستگی به این دارد که ماجرا دارد از دید کدام شخصیت روایت میشود.
در «پوست شیر» با دو شخصیت«نعیم» و «محب» روبهروییم که گرچه یک هدف را دنبال میکنند اما از راههای متضادی بهدنبال رسیدن به این هدف میروند. تعادلی که سازندگان «پوست شیر» میان این دو شخصیت ایجاد کردهاند، یکی از دلایل موفقیت این مجموعه محسوب میشود.
شاید یک مقایسه در این میان بتواند مفید واقع شود. در قسمتهای اول مجموعه «خونسرد»، تعادل مشابهی میان دو شخصیت (یک قاتل زنجیرهای و یک مامور پلیس) وجود داشت که به جذابیت کار کمک کرده بود اما بهتدریج کفه روایت به سمت قاتل زنجیرهای سنگینتر شد و تعادل عاطفی موجود در داستان به هم خورد. «پوست شیر» از چنین آفتی در امان مانده و همین، نقش مهمی در کیفیت فعلی این مجموعه ایفا کرده است.
*ترکیب ژانرها
تقسیم بار عاطفی داستان میان دو شخصیت متفاوت، باعث شده که جمشید محمودی و همکارانش بتوانند سویه پلیسی و جنبه ملودراماتیک داستان را همزمان پیش ببرند. این امر، نقش مهمی در جذب گروههای گستردهتری از تماشاگران دارد. یکی از دلایلی که «پوست شیر» بهندرت از نفس میافتد همین جابهجاییهای ژانری است.
هر گاه که غلظت جنبه ملودراماتیک در حال افزایش است، بهسراغ ماجرای پلیسی میرویم (و برعکس). بنابراین دست سازندگان «پوست شیر» آنقدر پر هست که تماشاگر هنگام تماشای این سریال احساس خستگی نکند.
*شخصیتهای قابلدرک
در روایت داستانهای کارآگاهی، مرز میان همدلی یا عدم همدلی با فردی که بهدنبال حل معما است بسیار باریک است. مخاطبان عموما دوست ندارند که زیاد از شخصیتها جلو بیفتند و در عین حال، باهوشبودن بیشازاندازه شخصیتها هم آسیبزا است.
خوشبختانه «پوست شیر» از این جنبه هم اثر موفقی است چون شخصیتهایش نه آنقدر نابغه هستند که همدلی با آنها سخت شود و نه آنقدر ساده که دمدستیترین نشانهها را هم پیدا نکنند.
شاید برخی از گرههای کوچک کمی ساده و دمدستی باز شوند اما این امر مشکلی در راه همدلی با کاراکترهای اصلی ایجاد نمیکند.
*دستودلبازی
اینکه جمشید محمودی در راه تحریک عواطف تماشاگران خست بهخرج نداده نکته مهمی است. در سالهای اخیر با آثار زیادی روبهرو بودهایم که سازندگانشان انگار از احساساتگرایی میترسیدهاند.
گویی سردی و فاصلهداشتن از شخصیتها جنبهای روشنفکرانه و عمیق به اثر میبخشد. با این وجود در «پوست شیر» با انبوه اسلوموشنها و استفاده سخاوتمندانه از موسیقی متن (کار خوب بامداد افشار) روبهروییم.
البته استفاده از تصاویر آهسته در برخی از موارد حالتی افراطی پیدا کرده و از ایجاز دور میشود. با این وجود، در مجموع میتوان چنین گفت که جمشید محمودی از قابلیتهای احساسی موجود در داستان «پوست شیر» بهشکل کموبیش مناسبی برای تحریک عواطف مخاطبان نمایش خانگی استفاده کرده است.
*شخصیتهای مکمل
یکی از مشکلات تکرارشونده بسیاری از آثار شبکه نمایش خانگی، کمتوجهی به شخصیتهای مکمل است. سازندگان این آثار تقریبا تمام توجه خود را معطوف دو یا سه شخصیت کلیدی کرده و از پردازش مناسب دیگر کاراکترها غافل میمانند.
اما «پوست شیر» چند شخصیت مکمل دارد که بهطور مستقل میتوانند توجه تماشاگر را به خود جلب کنند. «پوست شیر» پر از خردهداستانهایی است که نحوه وصلشدن آنها به خط اصلی یکی از جذابیتهای این سریال را تشکیل داده است.
با چنین ویژگیهایی، عجیب نیست که «پوست شیر» به یکی از موفقترین مجموعههای یک سال اخیر شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است.