به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، اپوزوسیون ایرانی تقلّا دارد که از پیادهروی بروکسل تا سِن برلیناله، با هرکس روبرو میشوند، به او اثبات کند که در ایران انقلاب شده است!
اسماعیلیون روز ۱۶ مهر ۱۴۰۱ نوشت: «این یک انقلاب است و دنیای غرب باید به آن تن دهد.» مصی علینژاد روز ۸ آبان گفت: «اکنون زمان آن رسیده که جامعه جهانی انقلاب مردم ایران را به رسمیت بشناسد.» گلشیفته فراهانی بهمن ۱۴۰۱ گفت: «جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد، ما فقط نیاز داریم که همه شما [اروپاییها]به آن اذعان کنید! آن را انقلاب بنامید».
دو نکته وجود دارد: اول؛ اهمیت تایید غرب برای اپوزیسیون. دوم؛ انقلاب نمایی برای غرب. دلیل آن نیز شان پایین سران اپوزیسیون و عدم اقبال مردم به موضوعات اپوزیسیون خارج نشین است. اولویت برای مردم اقتصاد است نه مسائلی مانند هشتگ #حجاب_بی_حجاب.
ایران علیرغم آنکه دشمنان بزرگی دارد، اپوزیسیون بسیار مضحکی هم دارد. علینژاد خبرنگار اصلاح طلبان در مجلس ششم بود که اکنون با تجارت کلیپهای جوانرود و نازی آباد مشغول اروپاگردی است. اوج کارنامه فراهانی نیز حضور سه دقیقهای در سکانسهای مربوط به اتاق خواب رامسس دوم در خروج است. پسر محمدرضا پهلوی هم یک ساعت در طول زندگیاش کار نکرده است. اخیراً موسوی هم خود را وسط انداخت، امّا کسی به او محل نگذاشت.
به همین دلیل، معارضین ادای انقلاب را در میآوردند تا بتوانند در نهادهای غیر رسمی غرب حاضر شوند و آن را به عنوان یک دستاورد اعلام کنند. نمونه آخر آن کنفرانس امنیتی مونیخ است که طی روزهای ۲۸ الی ۳۰ بهمن برگزار شد. اپوزیسیون حضور در این کنفرانس را با رپرتاژ بالا کار کردند و فضا را به نحوی نشان دادند که گویی اتفاق خارق العادهای رخ داده است.
امّا عدم دعوت ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ مهم بود؟
کنفرانس امنیتی مونیخ سال ۱۹۶۳ در آلمان غربی تشکیل شد و صرفاً گعدهای برای هم اندیشی چهرههای رسانهای/ آکادمیک کشورهای عضو ناتو بود. پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ میلادی سرآغاز نظم نوین ادعایی آمریکا در جهان بود.
کنفرانس امنیتی مونیخ هم به دلیل حضور سران غربی و مقامات ارشد سایر کشورهای جهان نظیر اعضای پیمان منحله ورشو (رقیب ناتو) وجهه جهانی پیدا کرد. کنفرانس به طور مستقل (نظیر نشست شورای امنیت سازمان ملل) مهم نیست بلکه اهمیت آن، ناشی از حضور مقامات رسمی کشورهای جهان است.
ایران و روسیه با سیاست ورزی ناشیانه دولت جدید آلمان در نشست ۲۰۲۳ غایب بودند. تهران و مسکو دولتهای اصلی در موضوع پرونده امنیتی شرق اروپا و غرب آسیا هستند. عدم دعوت، یعنی ناتو به عنوان نگهبان "نظمِ نوینِ جهانی" معترف است که نظم جهانی قدیم رو به احتضار است و قدرتهای شرقی در حال براندازی نظام غربی جهان هستند. در غیر این صورت، کنفرانس مونیخ باید در جایگاه کدخدایی منازعات جهانی میبود، نه اینکه خود در یک طرف منازعه قرار بگیرد.
از طرفی، جنگ اوکراین تنها دغدغه دولت-ملت اروپاست. آلمان نیز در اقدامی خام، اپوزیسیون روسیه نظیر خودورکوفسکی، کاسپاروف و یولیا ناوالنایا را جایگزین مقامات کرملین کرد. تقریباً محوریت اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ با جنگ اوکراین بود و اصلاً اسمی از ایران برده نشد. مضاف بر این، کنفرانس مونیخ مثل شورای امنیت نیست که اجرای مفاد آن تبدیل به قطعنامه شود.
اروپاگردی به اسم انقلاب!
حال عدهای تحت عنوان اپوزیسیون دولت ایران در یک نشست حاشیهای حاضر شدند که هیچ ربطی به کنفرانس اصلی مونیخ ندارد و آن را به مثابه یک پیروزی بزرگ معرفی کردند. حاضرین در این جلسه (پسرِ محمدرضا پهلوی، علینژاد و بنیادی) همان جمع حاضر در جلسه ۲۱ بهمن دانشگاه جرج تاون واشنگتن بودند. کریم سجادپور هم نظیر جلسه جرج تاون، مدیر این جلسه در مونیخ بود. در واقع قسمت دوم جلسه جرج تاون بود که در مونیخ برگزار شد.
جلسهای که نه برای اروپا مهم بود و نه جهان. اگر مهم بود، از امیرعبداللهیان برای شرکت در پنجاه و دومین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین نشست کنفرانس خلع سلاح دعوت نمیشد.
اکنون اپوزیسیون ۲ طیف شده است: اول؛ مجاهدین خلق. دوم؛ پهلوی، علینژاد، بنیادی و سایرین. طیف اول بدون سروصدا و زیرکانه در حال فعالیت است و تقریباً نظر نیمی از هرم قدرت در آمریکا را به خود جلب کرده است. امّا طیف دوم بیشتر ادای انقلاب را درمیآورد.
علینژاد در توئیتی نوشت که درب تک تک پارلمانهای جهان را میکوبیم تا نظام را منزوی کنیم. ترجمه دیگر این حرف این است که کلیپهای بیشتری از نازی آباد، جوانرود و مهاباد بفرستید تا او بتواند به کشورهای مختلف بلوک غرب برود و ادعا کند که در حال رهبری یک انقلاب است.
پاریس فرانسه، تورنتوی کانادا، داووس سوئیس، مونیخ آلمان، واشنگتن آمریکا، بروکسل بلژیک و رم ایتالیا هفت کشوری بوده که تاکنون مصی از در وقایع اخیر، از آنجا انقلاب کرده است!
مصی علینژاد در توئیتی دیگر نوشته بود: «از کنفرانس امنیتی مونیخ عازم بروکسل و سپس سنای ایتالیا و حضور در اعتراضات رُم هستم تا در تجمع معترضان ایران علیه جمهوری اسلامی حضور داشته باشم.» او در پایان نوشت که ما مردم (!) از مبارزه با جمهوری اسلامی خسته نمیشویم بلکه حکومت را آنقدر خسته میکنیم تا از پا دربیاوریم.
علینیژاد به خوبی میداند انقلاب کردن ربطی به پارلمانهای اروپایی ندارد، امّا تعدادی جوان و نوجوان ساده لوح را باد میکنند تا از تصاویر و فیلمهای سطل آشغال آتش زدن آنان، دلار، اقامت آمریکا و گردش در اروپا را به دست میآورند. تقسیم کار بسیار جالبی است!