به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از میزان، برنامه «سینما نوستالژی» هر چند در ابتدا با استقبال کم اهالی رسانه و علاقهمندان حوزه فیلمهای کودک و نوجوان و حتی روابط عمومی خود بنیاد سینمایی فارابی و کارکنان این بنیاد ملی سینما همراه بود، اما برگزاری این برنامه نشان داد که میتوان در ادامه و با بررسی چالشهای پیش رو و دیدن عکسالعملهای کودکان در سینما چراغ راهی برای سینمای کودک و نوجوان یافت.
مدیران اجرایی باید بدانند که طرحها فقط روی کاغذ است که نتیجه بخش و عالی است و وقتی به اجرا در میآید کار کمی سخت میشود. طرح سینما نوستالژی با همه کاستیها در شروع، میتواند باعث همافزایی در راه خدمت به سینمای کودک و نوجوان باشد.
سینمای مظلوم کودک و نوجوان که در دهه طلایی خود باعث رونق سینما شده بود، این روزها به کناری رانده شده و حتی جشنوارهای با کیفیت بالا و سبقه طولانی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان هم در سال گذشته برگزار نشده است.
اگر سینماگران و مدیران سینمای کودک و نوجوان در سالن و در کنار کودکان حضور داشتند، کاملا درک میکردند که امروزه ساخت فیلمهایی مثل «کلاه قرمزی و پسرخاله» به درد این نسل نمیخورد و کودکان حاضر در سالن هیچ ارتباطی با فیلم برقرار نکردند و غالبا والدین آنها بودند که به دلیل نوستالژی بودن، این فیلم را دوست داشتند و تا انتها چشم از پرده سینما برنداشتند.
اگر طرح «سینما نوستالژی» ادامهدار بود، باید از سینماگران و مدیران مدعی سینمای کودک و نوجوان دعوت کرد تا در سالن حضور داشته باشند و ببینند که کودکان این نسل ارتباطی با بهترین فیلم دهه طلایی سینمای کودک هم برقرار نمیکنند، پس وای به حال فیلمهایی که بدون هیچ شناختی از کودکان امروز تولید و اکران میشود.
در اولین برنامه «سینما نوستالژی» حدود ۱۰ کودک حاضر در سالن عملا از دقیقه ۲۰ فیلم بیحوصله بودند و فیلم کششی برای آنها نداشت.
در سکانسی از فیلم که کلاه قرمزی و پسرخاله در مراسم خواستگاری حضور دارند و با دیالوگ «پا جان کجا میری؟» کلاه قرمزی در دهه ۷۰ کل سالن به وجد میآمد و میخندید، کودکان دهه ۹۰ هیچ واکنشی به این سکانس و دیالوگ نداشتند و هیچ جذابیتی برای آنها نداشت.
مدیران سینمایی اگر میخواهند که این حوزه بیش از این به قهقرا نرود، باید با کودکان همراه شوند. با پشت میز نشینی نمیتوان این سینما را نجات داد. همچنین سینماگران نیز باید دفترنشینی را کنار بگذارند و با حضور در کنار بچهها بدانند که دیدگاه امروز آنها چیست.
با یک تحقیق ساده میتوان به این نتیجه رسید که بچههای این نسل تشنه فیلمهای انیمیشن هستند و بیشتر آنها این نوع فیلمها را دوست دارند. حال میتوان از این موضوع درست استفاده کرد و فیلمهای انیمیشن خوب تولید و اکران کرد و یا به سادهترین شکل ممکن آنها را به سمت دیدن سگهای نگهبان و دختر کفشدوزکی سوق داد.
سینماگران و فعالان حوزه کودک و نوجوان میتوانند از سینمای رئال به عنوان سینمایی درباره کودک استفاده کنند و سینمای انیمیشن را سینمای برای کودک بدانند.
در سال گذشته، موفقیت فیلمهای انیمیشن «لوپتو» و «پسر دلفینی» در اکران نشانه داده که بچهها تا چه حد به این نوع سینما حتی با قصههای ضعیف و تکراری علاقهمند هستند.
نهادهای حکومتی و دولتی مانند صدا و سیما، سازمان سینمایی، حوزه هنری و سازمان سینمایی اوج هم اگر چه در این سالها حضور نسبتا پررنگی در ساخت فیلمهای انیمیشن برای کودکان داشتهاند، اما باز هم میتوانند سالی چند فیلم را در حوزه انیمیشن و برای کودکان تولید و اکران کنند.
اگر به گفته خود این سازمانها فیلمهایی مثل «پسر دلفینی» و «لوپتو» پرفروش بوده پس بسم الله بگویند و وارد میدان شده و فیلم کودک بسازند و دولت و سازمان سینمایی را در برگزاری هر چه بهتر جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان یاری کنند.
مدیران همه نهادهای فرهنگی باید بدانند که امروز موقع یارکشی نیست و موقع یاری رساندن به یکدیگر است. اختلاف نظرها را کنار گذاشته و به فرموده مقام معظم رهبری کار جهادی در حوزه فرهنگ را آغاز کنید.
عاشقان و علاقهمندان به سینمای کودک و کودکان این سرزمین مشتاق دیدن و شنیدن داستانهای دینی و ملی در سینما هستند. پس به نگاه مخاطب احترام گذاشته و برای کودکان این سرزمین فیلمهای خوب و با محتوای ایرانی و اسلامی تولید کنید.