دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۶

ماجرا‌های شکستن ۴ رکورد گینسی توسط بانوی شناگر ایرانی

ماجرا‌های شکستن ۴ رکورد گینسی توسط بانوی شناگر ایرانی
یک بانوی شناگر ایرانی به‌تازگی موفق شده است که برای چهارمین بار نام خود را وارد کتاب رکورد‌های جهانی گینس کند.
کد خبر : ۶۲۲۸۲۶

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از باشگاه خبرنگاران، «الهام اصغری» شناگر زن پرافتخار ایرانی، سال‌هاست که با رکوردشکنی‌هایش خبرساز می‌شود. او در جدیدترین رکوردشکنی خود یک قایق کایاک ۱۵ کیلویی همراه با وزنه ۴۰ کیلوگرمی را حمل کرد و توانست رکورد مرد انگلیسی را بیش از ۴۰ دقیقه ارتقا دهد. اما این اولین بار نبود که «اصغری» یک رکورد جهانی را به نام ایران ثبت می‌کرد و نامش وارد کتاب گینس می‌شد. او سه بار دیگر هم با رکوردشکنی شنا در آب‌های آزاد با دست‌های بسته و ... موفق به کسب این افتخار شده بود. «الهام اصغری» متولد سال ۱۳۶۰ در تهران و دارای مدرک کارشناسی در رشته معماری است. به همین بهانه با او درباره رکورد‌های گینسی‌اش، تمرینات، نگاه جالبش به دریا و تاثیرات شنا بر سبک‌زندگیش گفتگو کردیم.

همیشه به رکورد‌های جدید فکر می‌کنم
به عنوان اولین سوال از او می‌پرسم که آیا این رکوردشکنی‌ها و ثبت اسم‌تان در کتاب گینس باز هم ادامه خواهد داشت که می‌گوید: «شنا برای من فقط جذاب نیست، در واقع برای من عشق است. شما وقتی عاشقانه یک هدفی را دنبال می‌کنید، تمام زندگی‌تان همان هدف می‌شود و زمانی که به آن می‌رسید، سر از پا نخواهید شناخت و خیلی خوشحال خواهید شد. من برای شکستن هر رکوردی که تا امروز موفق به ثبت آن شدم، خیلی تلاش می‌کنم. بیشتر هم دوست دارم رکورد آقایان را بشکنم تا قدرت بانوان ایرانی را به رخ جهانیان بکشم. هر وقت لینک قبولی رکوردم در کتاب گینس می‌رود، هیچ‌وقت به این فکر نکردم که این رکوردشکنی‌ها را تمام کنم. برعکس، به این فکر بودم که یک اتفاق جدید را مجدد دنبال کنم و از فردایش دوباره شروع می‌کنم؛ بنابراین از فردای شکستن هر رکوردی به این فکر می‌کنم که چه رکورد جدیدی بزنم و برنامه تمرینی‌ام برای رسیدن به هدف جدید را تنظیم می‌کنم. خیلی برایم مهم است که هدف‌هایم را دنبال کنم. خیلی‌ها به من گفتند که دیگر این رکوردشکنی‌ها را تمام کن، اما وقتـی می‌بیـنم که دارم این راه را باز می‌کنم که هـمـه جـهـانیان بگویـند بـانـوان ایرانی در زمینه‌های مختـلف مـوفـق هستند، بیشتر عاشق شنا می‌شوم.»

از ۵ سالگی شناگر شدم
از او می‌پرسم چه شد که به شنا و شناگری علاقه‌مند شدید؟ از چند سالگی و چطور استعدادتان را کشف کردید؟ «اصغری» در پاسخ می‌گوید: «من از ۵ سالگی شنا می‌کردم و از ۱۸ سالگی، مربی شنا و غریق‌نجات شدم. وقتی برای اولین بار به دریا رفتم، ساعت طولانی در آن شنا کردم و سپس به پیشنهاد پدرم به دنبال این رفتم تا رکورد شنای دریایی را بزنم. اولین بار، یک کیلومتر، ۲ کیلومتر، ۳ کیلومتر و کیلومتر‌های مختلفی شنا کردم. من صبح به دریا رفتم و ظهر برگشتم. وقتی برگشتم این ایده را پدرم به من داد و گفت وقتی این همه توانایی داری، چرا نمی‌روی این‌ها را ثبت کنی؟ حالا سال‌های زیادی است که به آموزش شنا می‌پردازم. سال‌های طولانی هم در ذهنم بود که رکورد‌های جهانی در رشته شنا به نام یک ایرانی ثبت کنم.»

روزی که لقب «بانوی دریا» را به من دادند
از او درباره اولین رکوردی که در ورزش شنا به نام خودش ثبت کرده، می‌پرسم که می‌گوید: «من زمانی که وارد آب شدم نه از لحاظ ذهنی و نه از لحاظ فیزیکی فکرش را نمی‌کردم که یک روز بتوانم رکورددار جهان و آن‌هم رکورددار رشته‌های آقایان شوم و در ضمن تبدیل به اولین زن ایرانی شوم که در کتاب رکورد‌های گینس چهار بار اسمم ثبت شود. با این حال، تقاضای اولین رکورد شنای دریایی‌ام در سال ۸۷ برای مسافت ۱۰ کیلومتر بود که این رکورد را زدم و ۲ کیلومتر هم بیشتر شنا کردم و رکوردم ۱۲ کیلومتر شد. در ضمن با این رکوردشکنی اولین شناگر آب‌های آزاد استقامتی ایران شدم. زمانی که این رکورد ثبت شد، خبرنگار‌های زیادی ماجرا را پوشش دادند و به من لقب بانوی دریا را دادند.»

ماجرا‌های شکستن ۴ رکورد گینسی
«رکورد اخیری که از من در گینس ثبت شد، حمل قایق کایاک با وزنه ۴۰ کیلویی برای مسافت ۵ کیلومتری در زمان ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه بود که تا قبل از آن در اختیار «واتسون» مرد انگلیسی قرار داشت. من رکورد او را ۴۴ دقیقه جابه‌جا کردم یعنی من این مسیر را در یک ساعت و ۵۸ دقیقه شنا کردم و چهارمین رکورد گینسی خودم را به نام یک ایرانی ثبت کردم.» از او درباره اولین، دومین و سومین رکورد گینسی‌اش هم می‌پرسم که این‌طور توضیح می‌دهد: «اولین رکوردم را در سال ۲۰۱۷ ثبت کردم. البته از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ دنبال این بودم که چطور رکوردم را در گینس ثبت و مراحل آن را پیگیری کنم یعنی اگر شرایط مهیا بود، اولین رکوردم را در همان سال ۲۰۱۳ ثبت می‌کردم. تمام آن مدت به صورت تک و تنها، تلاش کردم و تقریبا همه دارایی‌هایم را فروختم تا بتوانم پیگیر این علاقه‌ام باشم. در سال ۲۰۱۷ رکورد یک آقای ایتالیایی را شکستم که ۱۰ سال رکورددار شنا با دست‌های بسته بود. من رکورد او را در کیلومتر بالاتر و زمان کمتر شکستم. در سال ۲۰۱۹ برای بار دوم توانستم با ارتقای این رکورد، نامم را در گینس به ثبت برسانم. برای ثبت رکورد گینسی سومم هم از کنارک تا چابهار با یک کتف بسته شنا کردم که در اختیار یک مرد بلغارستانی با ۵ ساعت و ۱۳ دقیقه بود که من ۱۵ دقیقه آن را کاهش دادم.»

بار‌ها خطر مرگ در دریا از بیخ گوشم گذشته است
از او می‌پرسم که تا حالا تجربه‌ای داشتید که خطر غرق‌شدن در دریا شما را تهدید کند؟ از چالش‌های شنا در آب‌های آزاد چه مواردی یادتان مانده که «اصغری» می‌گوید: «خاطرات زیادی در دریا داشتم. چون من تنها به دریا می‌روم و در آن جا تمرین می‌کنم، بدون هیچ پلاژ اختصاصی و ...، هربار که به دریا می‌روم نمی‌دانم که برمی‌گردم یا نه. هیچ قایقی همراهم نیست که از من مراقبت کند. بار‌ها خطر مرگ در دریا از بیخ گوشم گذشته است. مثلا قایق‌ها و جت‌اسکی‌هایی که در دریا هستند، نمی‌دانند من آن جا هستم.

بار‌ها پیش آمده که اگر مراقب نبودم، یک جت‌اسکی با سرعت با من برخورد می‌کرده و کارم را تمام می‌کرده است. برای همین رکورد آخرم، چون باید در دریا شنا می‌کردم و قایق حمل می‌شد، یادم هست که در زمان اردویم، دریا اصلا آرام نمی‌شد و من رفتم در رودخانه بابلسر تمرین کردم که دیدم بوی بدی می‌آید و بعد متوجه شدم که متاسفانه آب فاضلاب به آن ریخته می‌شود. بعد از ۳ شب، از خواب پریدم و دیدم که گلویم خیس است. گوشم خونریزی کرده بود و من حتی چند روز بیمارستان بستری شدم. گوشم چرک کرده بود و نزدیک مخچه‌ام شده بود که اگر دیرتر به پزشک مراجعه می‌کردم، خطرناک‌تر می‌شد. الان یک سال است که هنوز گوشم سوت می‌کشد و یکی از گوش‌هایم تقریبا نمی‌شنود. بار‌ها هم شده در تور ماهیگیری گیر کردم، به گله عروس دریایی‌ها خوردم وسط دریا و ... که هرکدام خطرات زیادی دارد.»

روزی ۱۰ کیلومتر می‌دوم و ۷ کیلومتر شنا می‌کنم
از «اصغری» می‌خواهم که درباره تمریناتش که پیش‌نیاز اصلی ثبت چنین رکود‌هایی بوده، برای ما بگوید. او که نخستین بانوی ایرانی است که توانسته رکوردی را در شنا به نام خودش ثبت کند، می‌گوید: «من روزانه ۱۰ کیلومتر تمرین دو دارم و یک روز در میان تمرین شنا دارم، ۶ یا ۷ کیلومتر شنا می‌کنم. پنج‌شنبه‌ها یا جمعه‌ها هم قله درکه تا توچال را کوهنوردی می‌کنم. اما وقتی در اردو باشم، برنامه‌ام کلا فرق می‌کند و بیشتر می‌شود. مثلا در رکوردشکنی اخیرم، تمرین وزنه هم داشتم تا دست‌هایم موقع شنا و حمل قایق نگیرد. در اردوها، صبح‌ها ۱۰ کیلومتر دوچرخه‌سواری هم اضافه و بعدازظهر‌ها تمرین‌های شنایم بیشتر می‌شود تا به رکورد مد نظرم نزدیک‌تر شوم. تمرینات خیلی سختی دارم.»

در اردوهایم، روزی ۳ بار ناهار می‌خورم
«درباره تغذیه‌ام هم باید بگویم در زمانی که اردو هستم، روزی ۳ بار ناهار می‌خورم، چون برای اجرای بخش‌های مختلف و به‌طور کلی شنا خیلی کالری مصرف می‌کنم. ما شارژی نیستیم که به برق بزنند و شارژ بشویم بنابراین غذاهایم باید سالم و چندین وعده در روز باشد. این را هم می‌خواهم بگویم که در تمام این رکوردشکنی‌ها و ثبت نامم در گینس، تک و تنها این اتفاقات را رقم زدم. صفر تا صد ثبت رکوردهایم به عهده خودم بوده است. از تمرینات، هزینه‌های مالی، پیگیری‌های اداری، بررسی جدول جذر و مد دریا، ارسال مدارک گینس و ... بر عهده خودم است. البته عزیزانی من را در این مسیر همراهی کردند که حامی مالی من بودند، آقای فنایی، فتح‌اللهی، عطاردیان، سلیمان‌زاده، تیموری، خاکپور و خطیبی که در این مسیر من را حمایت کردند در حدی که کارم راه بیفتد و بخشی از هزینه‌هایم را پرداخت کردند.

برای ثبت این رکورد‌ها طلا‌ها و خودرویم را فروختم
از او می‌پرسم که آیا ثبت این رکورد‌ها برایش عواید مالی هم داشته یا نه؟ که می‌گوید: «این رکوردشکنی‌ها در شنا هیچ درآمد مالی برایم ندارد. از آن طرف هزینه‌های اردو، مکمل‌ها، تجهیزات و ... بسیار زیاد بوده و گاهی از پدر و مادر و حامی‌های مالی ام گرفتم، اما در این راه همه دارایی‌ها و چیز‌هایی را که داشتم فروختم تا بتوانم به هدفم برسم. همه طلا‌ها و خودرویم را فروختم. البته امیدوارم از لحاظ مالی برایم یک روزی برگشت داشته باشد، اما من، چون عاشق شنا هستم، به برگشت آن پول فکر نمی‌کنم. من از لحاظ معنوی به چیز‌هایی که می‌خواستم رسیدم، این که نامم در تاریخ شنای ایران ماندگار شود، این که رکورد‌هایی در گینس به نام کشورم ایران ثبت شود، این‌که به هموطنانم یادآوری کنم که اگر خودشان را باور کنند می‌توانند موفق شوند و برای رسیدن به هدف، آدم باید از خیلی چیز‌ها بگذرد. من از استراحت گذاشتم، گاهی از کنار خانواده بودن گذشتم، از دارایی‌ها گذشتم، بی‌وقفه تلاش کردم و زمان گذاشتم. الان خوشحالم، چون هیچ بدهکاری به خودم ندارم و یک اتفاق تاریخی را رقم زدم و این ماجرا‌ها برای من صد‌ها میلیون دلار ارزش دارد.»

فیلم زندگی‌ام در زمان رکوردشکنی‌ام ضبط شد
در سال ۱۴۰۰ یک فیلم سینمایی به نام «اورکا» درباره «الهام اصغری» به تهیه‌کنندگی طهورا ابوالقاسمی و مهتاب کرامتی و کارگردانی سحر مصیبی ساخته شد. او در این باره می‌گوید: «من در دریا زمانی که داشتم رکورد شنا با یک کتف بسته را از کنارک تا چابهار می‌زدم، فیلم سینمایی زندگی‌ام در حال ضبط بود. من داشتم رکورد می‌زدم و همزمان فیلم مستند زندگی‌ام داشت ساخته می‌شد و در حال ضبط بود. این فیلم داستان کامل زندگی من است و حتی یک پلان هم به آن اضافه نشده است. داستان به دریا رفتنم و تمام مشکلاتی که من از شروع رکوردشکنی‌ها داشتم، در این فیلم به تصویر کشیده شده است. این فیلم در جشنواره قطر، جایزه بهترین فیلم از نظر مخاطب را گرفت.»

دریا خانه دوم من است
او دریا را بسیار الهام‌بخش دانسته و بار‌ها درباره تاثیرات شناکردن روی سبک‌زندگی و شخصیت اش صحبت کرده است. از او در این باره می‌پرسم که می‌گوید: «من در آب، واقعا آرام هستم و احساس می‌کنم که آن جا خانه دومم است. ایده‌های زیادی در دریا به ذهنم می‌رسد. دریا آرامش زیادی به من می‌دهد، هر وقت یک مشکلی دارم اگر بتوانم در دریا شنا کنم، آرام می‌شوم. حتی همین که به دریا نگاه کنم، یک آرامش خاصی برایم به ارمغان می‌آورد. من در دریا شعر می‌گویم، بعد از این که از آب بیرون می‌آیم یک دفترچه دارم و آن‌هایی را که در ذهنم مانده، یادداشت می‌کنم. هم این کتاب شعر و هم کتاب داستان زندگی‌ام را به زودی می‌خواهم به چاپ برسانم.»

اگر حمایت می‌شدم ۴۰ رکورد گینسی داشتم
این شناگر که تا امروز ۴ رکورد را به نام خودش در گینس ثبت کرده، در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: «اگر من حمایت می‌شدم، این همه سال طول نمی‌کشید که ۴ رکورد بزنم و تا امروز ۴۰ رکورد زده بودم که همه‌اش در گینس ثبت شده بود. تمام رقبای من در جهان، تمام انرژی‌شان را معطوف به شنا و شکستن رکورد می‌کنند، اما من باید انرژی‌ام را به چندین بخش تقسیم کنم از ارتباط با گینس، هزینه‌های مالی و ... بگیرید تا برنامه‌ریزی برای اردو‌ها و تمریناتم. باور کنید این‌ها انرژی بیشتری از من حتی از شنا کردن گرفته وگرنه موفقیت‌های بیشتری در این سال‌ها کسب کرده بودم.»