جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰

«شیخی» که تبریز را سنگر دفاع از ایران کرد+عکس

«شیخی» که تبریز را سنگر دفاع از ایران کرد+عکس
واکنش شیخ محمد خیابانی به قرارداد استعماری ۱۹۱۹ امری قابل پیش‌بینی بود و به همین خاطر وثوق‌الدوله از قبل به فکر چاره‌ای برای آن افتاده بود. وثوق‌الدوله می‌دانست که ورود خیابانی به مجلس به معنای ناکام ماندن این قرارداد خواهد بود.
کد خبر : ۶۳۴۲۷۳

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از ایرنا، بعد از ظهر ۲۲شهریور ۱۲۹۹ وقتی که پس از مقاومت ۶ماهه در تبریز نهایتا به تیر جور مخبرالسلطنه به شهادت رسید، نام و راهش بیش از زمان حیات بر روی زبان‌ها افتاد تا آنجا که ملک‌الشعرای بهار در یکی از ترجیع‌بندهای مشهورش سرود: «گر خون خیابانی مظلوم بجوشد؛ سرتاسر ایران کفن سرخ بپوشد». بهار شهادتش را چنین توصیف کرد: «در سایهٔ قانون سر قانون‌طلبان را؛ از تن ببریدند و نکردند تحاشی». شهادت شیخ محمد خیابانی روحانی حامی مشروطه اما بیش از هرچیز در ارتباط با مقاومت شیخ با سلطه اقتصادی و سیاسی انگلستان بر ایران بود.

در مرداد ۱۲۹۸ انتخابات مجلس چهارم شروع شد. خیابانی با داشتن نه هزار رای ، حایز اکثریت آراء بود. اما در صحنه بین‌المللی حوادثی در حال رخ دادن بود که استقلال و حاکمیت ملی ایران را در کوران روزهای بی‌دولتی تهدید می‌کرد. با پایان جنگ جهانی اول، انگلستان قدرت مسلط خارجی در ایران به شمار می‌آمد، زیرا نه تنها نیروهای عثمانی و حامیان آلمانی آن‌ها شکست خورده و از خاورمیانه بیرون رانده شده بودند، بلکه روسیه هم به علت بروز انقلاب بلشویکی دچار آشفتگی و جنگ داخلی بود.

در این موقعیت انگلیسی‌ها نیروهای خود را تا شمال ایران پیش رانده و از طریق مرزهای جنوبی روسیه به نیروهای مخالف رژیم کمونیستی جدید روسیه کمک می‌کردند. لرزد کرزن، وزیر خارجه وقت بریتانیا برای تثبیت نفوذ کشورش در ایران، در نهم اوت ۱۹۱۹ برابر با هفدهم مرداد ۱۲۸۸ در شرایطی که احمدشاه قاجار در آخرین ماه‌های حکومت خود فاقد هرگونه نفوذ سیاسی در کشور بود و سلسله قاجار در آستانه انقراض قرار داشت‌، قراردادی طراحی کرد که به قرارداد ۱۹۱۹ شهرت یافت. به موجب این قرارداد کلیه تشکیلات نظامی و مالی ایران تحت نظارت انگلیسی‌ها قرار می‌گرفت و امتیاز راه‌آهن و راه‌های شوسه ایران نیز به آن‌ها واگذار می‌شد.

157844785.jpg

میرزا حسن خان وثوق الدوله

طرح این قرارداد با ریاست میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله بر دولت ایران همزمان بود. گفته می‌شد وثوق‌الدوله و دو تن از وزرای کابینه‌اش برای بستن این قرارداد پول هنگفتی نیز از دولت انگلستان به عنوان رشوه دریافت کردند.

در پی انتشار متن قرارداد، موجی از اعتراضتن در ایران پدید آمد. فرقه دموکرات در تبریز که رهبری آن را خیابانی برعهده داشت علیه قرار داد ۱۹۱۹ وارد عمل شد و در روزنامه تجدد نوشت :«تا زمانی که قرارداد به تصویب مجلس نرسیده ، ورق پاره ای بیش نیست و اعتباری ندارد».

واکنش شیخ محمد خیابانی به این قرارداد امری قابل پیش‌بینی بود و به همین خاطر وثوق‌الدوله از قبل به فکر چاره‌ای برای آن افتاده بود. وثوق‌الدوله می‌دانست که ورود خیابانی به مجلس به معنای ناکام ماندن قرارداد استعماری ۱۹۱۹ خواهد بود. آنچنان که سابقه خیابانی روشن بود و او ۸سال پیش نیز مقابل اولتیماتوم روس‌ها ایستادگی کرده بود.

در این موقعیت وثوق‌الدوله با اعزام ۲ نفر خارجی به همراه چند مزدور از تهران به تبریز، بسیاری از کارمندان و مسوولان ادارات را به دلیل اینکه نتوانسته بودند در انتخابات خواسته های او را بر آورند، اخراج و افراد مزدور و خود فروخته ای را جایگزین آنان کرد و در واقع انتخابات آذربایجان را به هم زد.

خیابانی در این شرایط به دنبال ایجاد ائتلاف سیاسی با رجال دیگر شهرهای ایران و به ویژه تهران بود. او هرچه بیشتر پیگیری می‌کرد کمتر نشانه روشنی می‌یافت. به همین خاطر تمام تلاش خود را معطوف به یاران تبریزی‌اش کرد و با تشکیل «مجلس محلی تبریز» آزادیخواهان این شهر را دور خود جمع کرد. تشکیل چنین مجلسی در شرایطی که وثوق‌الدوله عملا تبریز را از مجلس شورای ملی حذف کرده بود تاکتیکی برای فعال نگه داشتن تبریز در کوران حوادث به حساب می‌آمد.

با این حال مخالفان شهید خیابانی در دهه‌های بعد تلاش کردند تا تاسیس «مجلس محلی تبریز» را نشانه‌ای از میل وی به تجزیه سرزمینی ایران تعریف کنند. اما به گواه شعارهای شیخ و فعالیت سیاسی‌اش هیچ نشانه‌ای از تمایل به چنین امری در وی وجود ندارد. آنچنان که محسن معتمدالتجار نماینده تبریز در مجلس شورای ملی در دومین سالگرد شهادت محمد خیابانی درباره این اتهام گفت: « شیخ محمد خیابانی و یارانش (موسوم به تجددیون) خوب ملتفت بودند که در قفقاز چه زمزمه‌ها برپا شده و چه خیالات خشک بی‌معنی در کله بعضی جایگیر و می‌خواستند آذربایجان ایران را وجه المصالحه قرار داده و در تحت نفوذ خود بیاورند. این بود که حاضر به همه فداکاری و حتی به کشته شدن هم شدند که نگذارند اجنبی دخالت به امورات ایران کرده و آذربایجان ایران را تجزیه نماید. خیابانی و رفقایش بودند که به شعبه فرقه خود در بادکوبه دستور دادند که در مقابل آن نشریات عجیب و غریب و مضحک محمد امین رسول‌زاده و مساوات‌چیان جریده‌ای به اسم آذربایجان که در کلیشه لفظ آذربایجان با خط برجسته (جزء لاینفک ایران) نوشته شده بود نشر کرده و در آن تبلیغات و نشریات را نموده بفهمانند که آذربایجان جزء مهم ایران و اهالی‌اش از عنصر ایرانی است نه تورانی… جریده تجدد که ارگان رسمی تجددیون تبریز بوده در نمرات متعدد خود با حروفات برجسته آذربایجان را جزء لاینفک ایران نوشت».

 

156630444.jpg

نهایتا در نوروز ۱۲۹۹ بود که کمیته مجلس محلی تبریز با انتشار بیانیه‌ای خطاب به آزادیخواهان سراسر کشور همگان را به اتحاد و ائتلاف دعوت کرد. اقدام این مجلس در برابر دولت مرکزی که از قدرت پارلمان در برابر قرارداد استعماری با انگلیس هراس داشت به مثابه آغاز یک نبرد جدی بود.

۱۷ فروردین همان سال بود که شیخ محمد خیابانی آزادیخواهان مسلح را برای آزاد کردن «میرزا باقر» که به سبب مخالفت رئیس خارجی شهربانی تبریز دستگیر شده بود بسیج کرد. این اقدام نخستین گام جدی قیام علیه حکومت مرکزی بود. ۱۸فروردین دانش‌آموزان مدارس نیز در خیابان شعارهای تندی را علیه وثوق‌الدوله و مزدورانش سر دادند. این اعتراضات به تصرف ادارات شهر منتهی شد. خیابانی همان روز به مزدوران وثوق‌الدوله هشدار داد که تا روز چهارشنبه باید تبریز را به مقصد تهران ترک کنند.

اخراج نیروهای وثوق‌الدوله آغاز اداره تبریز به دست شیخ خیابانی به حساب می‌آمد. این حکومت ۵ماه طول کشید. دشمنان خیابانی در تمام این مدت به دنبال سرکوب قیام وی در تبریز بودند. در این مدت وثوق الدوله از نخست وزیری احمد شاه عزل و مشیر الدوله به جای او منصوب شد. مشیر الدوله برای شکست قیام خیابانی ، مهدی قلی خان هدایت ، معروف به مخبر السلطنه را که چهره‌ای موجه و ملی داشت را به تبریز فرستاد. وی مدتها سعی کرد از طریق صحبت با دوستان خیابانی او را از ادامه نهضت باز دارد، ولی خیابانی اعتنایی نکرد و از طرفی گمان نمی کرد که مخبر السلطنه قصد خیانت داشته باشد. مخبر السلطنه چون از راه تزویر و فریب و مذاکره نتوانست خیابانی را از راهی که در پیش گرفته منصرف سازد، با رئیس قزاقخانه تبریز - که یک کلنل روسی بود - گفتگو و تبانی و نقشه سرنگونی قیام تبریز را طرح ریزی کرد.

سرانجام در سپیده دم یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۲۹۹، که بسیاری از نیروهای مسلح خیابانی برای بر چیدن اشرار محلی به اطراف تبریز رفته بودند و نیروی اندکی در شهر و اطراف عالی قاپور (مقر حکومت خیابانی و مرکز قیام) مانده بود، قزاقهای مسلح به دستور کلنل روسی و مخبر السلطنه به شهر ریختند و تمام نیروهای قیامی را یا کشتند یا خلع سلاح کردند و همه مراکز آزادیخواهان و ادارات را به تصرف خود در آوردند و عالی قاپور را در اختیار خود گرفتند.

قزاقها به فرمان مخبر السلطنه به خانه خیابانی ریختند، ولی قبل از اینکه به او دست بیابند خیابانی از راه پشت بام به خانه همسایه‌اش شیخ حسنعلی میانجی رفت. شیخ حسنعلی اصرار کرد که پیش مخبر السلطنه برود و وساطت کند، ولی خیابانی نپذیرفت . تا اینکه بعد از ظهر ۲۲ شهریور ۱۲۹۹/۲۹ ذیحجه ۱۳۳۸، مخفی گاه شیخ پیدا شد و با شلیک چند تیر به دست اسماعیل قزاق در زیر زمین خانه شیخ حسنعلی میانجی به شهادت رسید. پیکرش را بیرون آوردند و در گورستان «سید حمزه» تبریز به خاک سپردند.