به گزارش صراط به نقل از تسنیم، حضرت فاطمه زهرا (ع) بانوی جلیل القدری است که برای حیات طیبه و زیبای همه انسانها، الگوی تمام عیاری است. این انسان معصوم، سرمنشأ همه نیکیها و «کوثر» هدایت و رستگاری است.
با همین ویژگیهاست که مطالعه زندگانی و سیره او برای همه آدمیان درس آموز و حیات آفرین است و کتاب «فاطمه (ع) الگوی حیات زیبا» با همین انگیزه در فصلهای متعددی، گذری بر زندگانی این بانوی بزرگوار دارد. به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) مروری بر چند مطلب خواندنی در این کتاب داریم که در ادامه میآید:
شخصیت فاطمه از دیدگاه پیامبر
شأن و منزلت فاطمه زهرا را همین بس که پیامبر خدا دربارهاش زیباترین سخنان را بیان فرموده که درباره هیچ یک از زنان عالم چنین چیزی نفرموده؛ حتی دربارهٔ همسر و سایر دختران خود اینک از میان دهها روایتی که درباره این شخصیت بی نظیر نقل شده به چند روایت بسنده کرده سپس به نکاتی در این جهت اشارهای خواهیم داشت.
فاطمه پاره تن پیامبر
بخاری در صحیح خود از پیامبر صلی الله علیه وسلمه نقل کرده که فرمود:فاطمة بضعةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبها أغضبنی!فاطمه پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده.
یا علی! إن فاطمة بضعةٌ مِنّی و هی نور عینی و ثَمَرةُ فؤادی؛ علی جان! فاطمه پاره تن من و نور چشم و میوه دلم است.
فاطمه مایه سرور پیامبر
امام حسین از پیامبر روایت کرده است که فرمود: فاطمه بَهْجَةُ قلبی و إبناها ثَمَرةُ فُؤادی وبعلها نورُ بَصَری فاطمه مایه سرور و خوشحالی من است همچنین دو فرزندش میوه دلم و همسرش نور چشمم هستند.
فاطمه برتر از آسمانها و زمین
و در حدیثی دیگر درباره خلقت فاطمه فرمود: پس خداوند از نور دخترم فاطمه آسمانها و زمین را آفرید، پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور دخترم فاطمه از نور پروردگار است و دخترم فاطمه برتر از آسمانها و زمین است.
فاطمه برگزیده خداوند
خطیب بغدادی ضمن اشاره به معراج پیامبر از آن حضرت چنین روایت کرده که فرمود: همان شبی که مرا به آسمان بردند دیدم که بر درب بهشت چنین نوشته بود: «لا إله إلا الله محمد رسول الله، علی حبیب الله، والحسن و الحسینُ صَفوةُ اللهِ، فاطمة خیرَةُ الله و علی باغِضِهم لعنه الله».
فاطمه یکی از حجّتهای خدا
طبری در بشارة المصطفی به سند خود از امام زین العابدین از پدرش از امیر مؤمنان از رسول خدا نقل کرده که فرمود: أنا و علی وفاطمة و الحسن و الحسین و تسعةٌ مِن وُلْدِ الحسین حجج الله علی خَلْقِه أعداؤنا أعداء الله و أولیاؤنا أولیاء الله؛
من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه فرزند از فرزندان حسین حجّتهای خداوند بر بندگان او هستیم دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.
فاطمه بهترین زنان امت
انس بن مالک از رسول خدا صلی الله روایت کرده که فرمود: بهترین زنان امتم فاطمه دختر محمد است.
برترین زنان اوّلین و آخرین
و در روایت دیگری که از پیامبر رسیده چنین آمده: برترین مردان عالم در زمان من علی است و برترین زنان اولین و آخرین فاطمهها است.
اگر تمام خوبیها مجسم شود
هم چنین درباره شخصیت بی مانند فاطمه فرمود و لَوْ کانَ الحُسْنُ شَخصاً لکانَ فاطمةَ بَلْ هی أعظم اگر تمام خوبیها و فضایل اخلاقی مجسم شود، شایسته است که فاطمه باشد؛ بلکه فاطمه والاتر از همه آنها است.
فاطمه مریم کبراست
و از جمله بیانات و سفارشهایی که رسول خدا در حال احتضار به علی داشت این بود: علی جان، فاطمه امانت خدا و رسولش در نزد تو است پس از این امانت خوب نگه داری کن و می دانم که چنین خواهی کرد، بدان که او مریم کبری است.
چرا از فاطمه (س) احادیث کمی بر جای مانده؟
این امر ممکن است چند جهت داشته باشد. یکی این که ایشان نمیتوانستند همانند سایر معصومان آزادانه به نقل حدیث بپردازند. بدین جهت احادیث نقل شده از ایشان کم است ولی این احتمال به دو جهت صحیح نیست زیرا اولاً راویان مرد از حضرتش روایت کردهاند و ثانیاً، مگر روایت فقط به مردان منحصر بوده و زنان حق روایت نداشتهاند. علت دیگر همان ظلم آشکاری است که پس از پیامبر به اهل بیت آن حضرت شد بزرگترین مانع از نشر و گسترش احادیث اهل بیت به ویژه فاطمه زهرا بود تا آنجا که آنهایی هم که از او روایتی شنیده بودند، به خاطر ترس و وحشتی که حاکم بود از نقل آنها خودداری کرده در سینههای خود پنهان کردند.
ابو هریره در این باره میگوید تا زمانی که عمر زنده بود ما جرئت نداشتیم یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و سلم نقل کنیم و ممکن است چون بسیاری از این احادیث در فضل اهل بیت خاصه علی بن ابی طالب بوده آنها را شنیدهاند، اما از روی دشمنی و کینهای که با اهل بیت و علی داشتند از بیان آن احادیث خودداری کردند.
راویان حدیث از حضرت فاطمه
عده نسبتاً زیادی از حضرت زهرا حدیث نقل کردهاند که علاوه بـر امیر مؤمنان، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم علیهم السلام افراد زیر به نقل حدیث از حضرتش پرداختهاند:
1 سلمان فارسی 2. ابوذر غفاری 3. جابر بن عبدالله انصاری 4. عبدالله بن مسعود 5. یحیی بن جعده، 6. حکم بن ابی نعیم، 7. عمرو بن الشرید 8. حذیفة بن الیمان 9 ربعی بن حراش 10. انس بن مالک 11. ابوسعید خدری 12. ابن ابی ملیکه 13. ابو ایوب انصاری 14. ابوهریره، 15. بشیر بن زید 16 سهل بن سعد انصاری، 17. شبیب بن ابی رافع، 18 عباس بن عبدالمطلب 19. عبدالله بن عباس 20. عوانة بن الحکم، 21. قاسم بن ابی سعید خدری 22 هشام بن محمد، 23. زینب دختر ابو رافع، 24. عایشه، 25 ام سلمه، 26 اسماء بنت عمیس، 27. سلمی ام رافع و غیر از اینها که میتوان به روایات این عده در دلائل الإمامه بشارة المصطفی، امالی شیخ طوسی، کفایة الاثر، مسند فاطمه و دهها کتاب دیگر دست یافت.
چرا به خانه فاطمه هجوم آوردند؟
این بی حرمتی به خانه وحی میتواند علتهای گوناگونی داشته باشد اما مهمترین آن بیعت گرفتن از علی بود که اگر این کار را نمیکردند بسا در آینده برای خودشان ایجاد مشکل میکرد و این مسئله به روشنی دلالت دارد اگر نگوییم هدف آنان به انزوا کشاندن اهل بیت از صحنه سیاست و خلافت اسلامی بود به این که نه تنها حق ادعای خلافت و رهبری مسلمانان را ندارد بلکه به عنوان یک مسلمان باید با خلیفه مسلمانان بیعت کند و شاید این مسئله مهمتر از اصل بیعت کردن بود زیرا در همان زمان بسیاری از مردم همانند سعد بن عباده و دیگران بیعت نکردند، اما نه تنها به خانهشان هجوم نشد بلکه مورد اعتراض هم قرار نگرفتند اینجا است که باید عدهای اعرابی و خشونت طلب و به دور از عاطفه و اخلاق اسلامی همانند مغیرة بن شعبه را پیدا کرده و از آنها در جهت شکستن حریم اهل بیت استفاده کرد.
کتاب «فاطمه (ع) الگوی حیات زیبا» اثر محمدجواد مروجی طبسی در 147 صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ هفتم رسیده است.