به گزارش صراط به نقل از جوان، او مدتهاست گفتگو نکرده است، همین را هم ابتدای مصاحبه یادآوری میکند و میگوید بعد از مدتها تصمیم گرفتم با روزنامه جوان گفتگو کنم. یکی از بنبستهای خیابان ستارخان در غرب تهران محل گفتوگوی ما با الیاس حضرتی است؛ سالنی کوچک در همکف ساختمانی که تابلوی روزنامه اعتماد و تعادل بر سردرش نصب شده، اما این سالن مزین به نام حزب اعتمادملی است. محقری سالن، کمرمقی احزاب در ایران را بیش از پیش به چشم میآورد. مصاحبه با او به سختی و بعد از مدتها پیگیری هماهنگ شد. ساعت ۸ صبح یکی از روزهای زمستان که به معنی واقعی کلمه هوای تهران زمستانی شده بود- آن روزهایی که برف و بارانی آمد تا مردم تهران در حسرت برف و باران زمستان ۱۴۰۲ را سپری نکنند- مقابل او نشستیم در مورد انتخابات دوازدهمین دوره مجلس سخن بگوییم. حضرتی نقدهای کلاسیک جریان اصلاحات به فرایند برگزاری انتخابات را در این مصاحبه تکرار و از نظارت استصوابی گلایه کرد، اما با این حال اصل شورای نگهبان را با این گفته که در همه کشورها نهادی همانند شورای نگهبان وجود دارد، تأیید کرد. دبیرکل حزب اعتمادملی معتقد است باید فضای انتخابات بیشتر باز میشد و انتخابات امسال بهترین فرصت برای عبور از زخمهای ۱۴۰۱ و ناامیدی در جامعه است. او تحریم انتخابات را قبول ندارد و رد میکند و اصلاحطلبی را ناهمسان با تحریم صندوق رأی میخواند. عملگرایانهترین حرف حضرتی که همچنان خود را «پاسدار» میداند، این جمله است که در انتخابات فهرست خواهیم داد؛ راهبردی که به مذاق رادیکالهای اصلاحطلب خوش نخواهد آمد.
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۱ اسفند برگزار میشود. نهاد پارلمان در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران نهاد مهمی است، اما برخی معتقدند جایگاه این نهاد تضعیف شده است. در مقابل گروه دیگری هم معتقدند جایگاه این نهاد وابسته به کارنامه نمایندگانی است که وارد آن میشوند و مسئله ساختاری نیست بلکه مرتبط با فعالیت نمایندگان به عنوان کارگزاران پارلمان است. نظر شما در مورد جایگاه فعلی مجلس در ساختار سیاسی کشور چیست؟
بلاشک خیلی با تأکید میگویم که انتخابات و موضوع تشکیل پارلمان و مجلس از طریق آرای مستقیم مردم و در معنای کلان عزل و نصب مقامات با رأی مستقیم و غیرمستقیم مردم در جمهوری اسلامی ایران جزو مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. در واقع یکی از موضوعات مهم که ما را با نظام پهلوی متمایز میکند، همین مسئله انتخابات است. ممکن است ما در کار عمرانی و آبادکردن روستاها در این ۴۵ سال اقدامات مختلفی انجام داده باشیم، در مقابل افرادی هم میتوانند بگویند که در زمان رژیم گذشته هم اقداماتی در صنعت و اقتصاد انجام شد، ولی هیچ کس نمیتواند بگوید انتخابات قبل از انقلاب و بعد از انقلاب قابل مقایسه است. به نظر من اصلاً قابل مقایسه نیست. من که اینجا نشستهام و با شما در حال مصاحبه هستم، در زمان انقلاب ۱۷ ساله بودم، از ۱۵ سالگی وارد مبارزات سیاسی و انقلابی شدم. در روستای ما که از توابع هشترود آذربایجانشرقی در دامنه کوههای سهند است، شاهد بودم که چگونه انتخابات برگزار میکردند. روستای ما جزو بزرگترین روستاها در آن منطقه بود و حدود ۳۵۰ خانوار و هزارو ۵۰۰ نفر جمعیت داشت. زمان انتخابات کدخدای روستا، شناسنامه اهالی را در خورجین خود جمع میکرد و به مرکز بخش میبرد، در مرکز بخش با فرماندار و فرمانده ژاندارمری باهم مشخص میکردند که کاندیدای مدنظر حکومت چه کسی است و رأیها را به اسم او مینوشتند و شناسنامهها را یکییکی مهر میزدند. حکومت پهلوی حداقل به خود زحمت نمیداد، یک صندوق سیار برای روستا بفرستد تا مردم خود رأیهایشان را بنویسند. سال ۱۳۵۷ مردم انقلاب کردند که انقلابی بزرگ و بیهمتا در دنیا بود. حالا عملکردها مخصوصاً عملکرد مقامات فعلی باعث شده است برخی انتقاداتی نسبت به اصل انقلاب بکنند و اصل انقلاب را زیر سؤال ببرند. ما شاهد مخالفت جریان سلطنتطلب و براندازان هستیم و در کنار این دو جریان تعدادی از مردم هم نسبت به اصل انقلاب دچار تردید شدهاند، در حالی که اصل انقلاب بسیار خوب و عالی بود.
اگر بخواهیم از انتخابات به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی یاد کنیم، مختصات آن کدام است؟
یکی از مهمترین دستاوردهای این انقلاب بزرگ، انتخابات بود، به نحوی که ۱۳ ماه اول انقلاب چهار انتخابات بزرگ انجام شد. رفراندوم نوع نظام سیاسی، انتخابات خبرگان قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس، این در حالی است که در آن زمان خیلی از روشنفکران به امام انتقاد میکردند که نیازی به عجله نیست و کدام انقلاب سال اول خود این همه انتخابات برگزار میکند، البته انتقادات دوستانه بود. میگفتند که حداقل شما خودتان باید محکم بدون انتخابات چند سالی حکومت کنید تا نظام تثبیت شود، بعد انتخابات برگزار کنید. فلسفه نظامی که امام تشکیل داد، حضور مردم بود و هر چیزی که باعث و مانع مردم بود، از دید امام مطرود بود. در پاریس از امام پرسیدند که بعد از سقوط حکومت پهلوی چه نظامی میخواهید تشکیل دهید، امام فرمودند که نظام جمهوری اسلامی، این در حالی بود که دو گروه پیشنهادات دیگری داشتند؛ برخی معتقد بودند باید حکومت اسلامی تشکیل داد و برخی هم از جمهوری دموکراتیک اسلامی سخن میگفتند. کسانی که بحث حکومت اسلامی را مطرح میکردند، معتقد بودند نباید کار را به آرای مردم متکی کرد چراکه تکیهگاه خوبی نیستند. مردم حالی به حالی هستند و هر لحظه ممکن است نظرات متفاوتی اتخاذ کنند، اما در اندیشه امام خمینی (ره) جمهوری اسلامی اساس خود را بر نظر و رضایت مردم قرار داده است، آن هم عامه مردم یعنی فقیر، ثروتمند، عرب، فارس و ترک، همه حضور داشته باشند و هیچ کس بر کسی قیمومیت نداشته باشد، حتی همان اوایل انقلاب موجی ایجاد شد که مسائل سیاسی امر پیچیدهای است و، چون سیاست ما عین دیانت ماست، مردم عادی نمیتوانند تشخیص صحیح دهند و فقط مراجع اعلم در این زمینه تشخیص دارند و مردم صلاحیت ندارند و مراجع باید افراد صاحب صلاحیت را معرفی کنند و مردم فقط رأی دهند. امام به شدت با این مسئله مخالفت کردند و فرمودند این مسئله از مسئله جدایی دین از سیاست خطرناکتر است چراکه در جدایی دین از سیاست تنها تعدادی از علما از سیاست کنار گذاشته میشوند، اما در این رویکرد مردم از سیاست کنار گذاشته میشوند. تعبیر امام این بود که ۵۰۰ پیرمرد نمیتوانند سرنوشت مردم را تعیین کنند. امام اعلام کردند حتی شعبات شهرستانی احزاب هم باید با اقتضای شهرستان خود کاندیدا معرفی کنند و وابسته به شعبات مرکزی در تهران نباشند. این رویکرد تبدیل به یک عامل بازدارند و قویتر از سلاح اتمی در نظام جمهوری اسلامی ایران شد. ما تقریباً هر دو سال تصویری زیبا از حضور مردم به دنیا مخابره کردهایم. این حضور مردم عامل امنیت و همبستگی ملی در کشور است، اما به نظر میرسد متأسفانه رفتهرفته کسانی که به دنبال حکومت اسلامی بودند، قدرت بیشتری پیدا میکنند؛ جریانی که در پاریس به دنبال حکومت اسلامی بود از رو نرفت و بعد از انقلاب تشکیلات خود را قویتر و سعی کرد به انحای مختلف به انتخابات تبصره بزند و محدود کند. آنچه به عنوان نظارت استصوابی مطرح شد، وصله ناچسبی به انتخابات بود، چون ما از اول نقصی پیدا کردیم و آن نقص این بود که نظام انتخاباتی را از دنیا گرفتیم، این دستاورد بشری بود، اختراع ما که نیست، اما نظام حزبی را نگرفتیم. نظام حزبی تبدیل به نقص ما شد، در حالی که نظام انتخاباتی با نظام حزبی باید توأمان و مکمل هم باشند، چون در سطح کشور حزب به عنوان اصل مکمل انتخابات عمل میکند. باید به نحوی عمل میشد که از مجموعه کلان تفکرات در جامعه پنج حزب شکل میگرفت، اما در کشور ما احزاب تبدیل به ستادهای انتخاباتی شدند. در حالی که حزب باید تلاش و کادرسازی کند و بتواند مدیریت کشور را به دست گیرد. در خیلی از کشورها حتی قوه قضایی هم به دست حزب پیروز اداره میشود تا احزاب بهانهای برای کار نکردن نداشته باشند. در کشور ما این نقص نظام حزبی وجود داشت که نظارت استصوابی هم این مسئله را بدتر کرد.
پس این مهندسی انتخابات که شما میگویید سیستمی نبود بلکه به صورت سلیقهای و از سوی افراد محلی ممکن است انجام شده باشد.
بالاخره افرادی بودند که ارتباطات با نهادهای مختلف داشتند. در همان سالهای اول انقلاب در خمین در یک انتخاباتی خواهرزاده امام هم کاندیدا شده بود، در مقابل او یک معلم گمنام هم ثبتنام کرده بود. بعد از انتخابات معلوم شد مردم به آن معلم رأی دادند. بزرگان خدمت امام رسیدند که آنجا یک جوسازی علیه شما انجام شده است. انتظار داشتند امام دستور دهند که انتخابات باطل شود، اما امام گفته بودند شما صحنه به این زیبایی را کجا میخواهید پیدا کنید که خواهرزاده رهبر انقلاب ثبتنام کرده و شکست خورده و انتخابات به این درستی و خوبی برگزار شده است. امام به دنبال رشد مردم بودند، امام مردم رشید را قبول داشتند؛ همان حرفی که شهید مطهری هم مطرح کردند، اما در حال حاضر محدودیتهایی در این زمینه ایجاد شده است. دستاورد مهم انقلاب اسلامی در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ به خوبی متجلی نشد. در انتخابات ۱۴۰۰ همه کاندیداهای جبهه اصلاحات را رد کردند. برخی تلاش کردند با برخوردهایی که با خروجی صندوق رأی انجام دادند، نهادهای انتخاباتی را بیخاصیت کنند. نکته دیگر اتفاقاتی است که سال پیش در کشور رخ داد. این اتفاقات خیلی بد بودند. اتفاقات سال پیش را نباید مثل داستان بنزین و مسائلی مشابه در نظر گرفت، این داستان بسیار مهم بود و به این آسانی هم تمام نمیشود. با توجه به همه این موارد، ما فکر میکردیم برای اینکه تجدید امید و آینده مثبتی برای مردم کشور ترسیم شود، انتخابات مجلس دوازدهم را بهترین فرصت تلقی خواهد شد. در واقع بعد از دو انتخابات نارس و بعد از کلی مشکلات اقتصادی و مسائل سال قبل و انتخابات رقابتی ترکیه، ما فکر میکردیم نظام این فرصت تاریخی عالی را از دست نمیدهد، بنابراین به سمت برگزاری یک انتخابات پرشور میرود که ما شاهد مشارکت ۷۰ تا ۷۵ درصدی خواهیم بود. ذهن ما اینگونه بود که رهبری هم اول امسال مهمترین موضوع امسال را انتخابات مجلس اعلام کردند. خب خیلی خوشحال شدیم و از سخنان ایشان هم استقبال کردیم، اما مقامات مسئول پاسخی به این مطالبه رهبری ندادند. ما انتظار داشتیم بعد از ۱۵ فروردین تمام مقامات مربوط از وزارت کشور تا شورای نگهبان، احزاب و صنوف را دعوت کنند که بهترین افراد خود را وارد انتخابات و اعلام کنند نگاه بازی خواهند داشت، عین مجلس اول که همه سلایق بودند، اما همه روزه سکوت گرفتند، بعد هم با عجله در مجلس قانونی را تصویب کردند که قرار بود چیزی دیگر شود، اما به ضد خود تبدیل شد. بلافاصله هم آقای وزیر کشور شبانه این قانون را بدون اینکه زمینههای آن فراهم شده باشد، اجرایی کرد. هر کاری زمینه میخواهد؛ باید گفتگو و رفع ابهام کنید تا بسترسازی انجام شود نه اینکه شبانه بخواهید مسئلهای را عملیاتی کنید. یک ماه پیش رئیسجمهور از فعالان سیاسی دعوت کردند، اما موقعی این دعوت انجام شد که کار از کار گذشته بود. هیئتهای اجرایی امسال عملکرد خوبی نداشتند. آدمهای اصلی اصلاً ثبتنام نکردند، نتیجه این فرایند این شده که در این زمان اندک به انتخابات نگران مشارکت هستیم.
شما به قانون اصلاح انتخابات مجلس اشاره کردید که مجلس یازدهم آن را تصویب کرد. نمایندگان معتقد هستند اتفاقاً این قانون کمک به روند برگزاری عادلانه انتخابات و در مسیر عدالت انتخاباتی است.
هیچ کسی همینطور که در انتخابات ثبتنام نمیکند. یک سابقهای در کشور مبنی بر بیاعتمادی و ناامیدی ایجاد شده است، فضایی ایجاد شده است که فعالان سیاسی تصور میکنند شورای نگهبان همه را قطعاً رد میکند، چون ذهنیت هم دارند و تصور غیرواقعی و بدون دلیل هم نیست؛ دو انتخابات قبلی فعالان سیاسی را به این تصور رسانده است. در انتخابات ۱۴۰۰ جبهه اصلاحات کلی جلسه گذاشت و در نهایت به ۹ نفر رسید که شورای نگهبان همه آن نفرات را رد کرد. همه که از تغییر ساختاری حرف نمیزدند و فقط آقای تاجزاده این حرف را میزد، بقیه را چرا رد کردید. مثلاً آقای پزشکیان چرا رد شد. کسی هم توضیح نمیدهد. این ذهنیتها باعث شد امسال افراد اصلی زیادی ثبتنام نکنند. من به قانون مجلس کاری ندارم، مسئله من این است که عملکردهای نهادهای مسئول در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ فعالان سیاسی را دلسرد کرده است. موقعی که رهبر معظم انقلاب اول امسال اعلام کردند مشارکت مهم است، مسئولان باید به سمت بسترسازی جهت تحقق این هدف میرفتند، اما این کار را نکردند. در مقابل افراد را میبرند شورای نگهبان، میپرسند که فلان توییت را چرا زدی؟
خب در قانون مجلس بازه بررسی صلاحیتها افزایش پیدا کرده است تا خطاها در این زمینه به کمترین حد ممکن برسد.
نه اینطوری نیست. مسئله من بیشتر نبود بستر انتخاباتی و مشارکت سیاسی در کشور است. ردصلاحیتهای گسترده اصلاحطلبان، ذهنیتی را ساخته است که افراد دلسرد شدهاند. حزب اعتمادملی برای ثبتنام افراد فراخوان داد، اما زمینه این مسئله در کشور موجود نبود.
بر اساس این فراخوان شما چه تعداد افراد در انتخابات ثبتنام کردند؟
نفرات دست چندم اصلاحطلب ثبتنام کردند. برخی هم اصلاً ثبتنام نکردند. از ثبتنامیها هم اکثریت رد شدند و تک و توک تأییدصلاحیت شدند. در جایی مثل تهران با ذرهبین در حال پیدا کردن افراد خود هستیم.
با این ذرهبین تا حالا چند نفر را پیدا کردهاید؟
در مجموع در کل کشور به ۳۰ تا ۵۰ نفر رسیدهایم. آیا یک جریان قوی مثل اصلاحطلبی باید با ذرهبین دنبال کاندیداهای خودش باشد؟
خب وزارت کشور و برخی فعالان سیاسی مثل آقای باهنر اعلام کردند بیش از هزار نفر کاندیدا دارید.
اینها که سخنگوی اصلاحطلبان نیستند. نکته جالب داستان این است که افرادی مثل بادامچیان و باهنر باید بگویند چند نفر اصلاحطلب است و منی که دبیرکل یک حزب اصلاحطلب هستم، خبر ندارم. خب اشکال ندارد، دوستان زحمت بکشند جای ما هم فهرست بدهند!
خب با این تحلیلی که شما ارائه دادید، تقصیرات را بیشتر بر گردن شورای نگهبان انداختید. با این وصف بالاخره شما شورای نگهبان را نهاد مفیدی میدانید یا خیر؟
شورای نگهبان در قانون اساسی وجود دارد و فلسفه وجودی این نهاد لازم و درست است. همه کشورها شورای نگهبانمانندی دارند. هیچ کجای دنیا هم نیست که نهادی مثل شورای نگهبان نداشته باشد. من زمانی رئیس گروه دوستی ایران و فرانسه بودم. جلسهای در این کشور داشتم، فرانسویهای حاضر در جلسه از من میپرسیدند شما که شورای نگهبان دارید، دیگر اصلاحطلبی چه معنایی دارد. من در پاسخ گفتم که شما هم شورای نگهبان دارید، با قاطعیت رد کردند. گفتم اگر من امروز در فرانسه کاندیدا شوم و اعلام کنم یک نژادپرست هستم، شما چه واکنشی نشان میدهید؟ گفتند شما را رد میکنیم. گفتم چه نهادی این کار را انجام میدهد، گفتند شورای دادگاه قانون اساسی، گفتم خب اسمها فرق میکند و این همان شورای نگهبان ماست. میخواهم بگویم در دنیا هم این نهادها هستند، اما اصولی بر آنها حاکم است. این ضوابط مشخص است. مثلاً بحث تابعیت مهم است. یک بخشی هم محتوایی است که بیشتر مربوط به احزاب است، اما اینجا شورای نگهبان دنبال این است که فرد نماز صبح میخواند یا خیر. در حالی که اصل امکان تشخیص این مسئله را ندارد، اما من حزب امکان دارم، چون سالها با فرد آشنا هستم و جزو کادرهای من است، این مسائل را باید به احزاب بسپارند. ما معتقد هستیم عملکرد شورای نگهبان جریانی و سیاسی است.
مگر خود شما در همین سازوکار تأیید و نماینده نشدید؟
چرا شدم.
مگر اصلاحطلب نیستید؟
چرا هستم و تأیید شدم، ولی خیلیها هم رد شدند. تأیید من دلیلی بر این نیست که مسیر شورای نگهبان درست است.
اگر شورای نگهبان جریانی عمل میکرد که شما باید رد میشدید، چون یکی از اصلاحطلبان شناختهشده هستید.
عملکرد شورای نگهبان فرازونشیب داشته است. مثلاً در مجلس ششم خیلی با دست باز عمل کردند، اما در مجلس هفتم خیلی محدود رفتار کردند، یعنی سلیقهای عمل میکنند. اصولاً شورای نگهبان باید شرایط را تطبیق دهد و فلسفه وجودی شورای نگهبان داوری است، یعنی هر کس از هیئتهای اجرایی شکایت داشت به شورای نگهبان رجوع کند.
منتقدان معتقد هستند شما اصلاحطلبان هر وقت رد میشوید، مخالف شورای نگهبان میشوید، در حالی که خود شما در همین سازوکارها مسئولیت گرفتید و کار کردید.
موقعی که شما یک مسابقهای بین استقلال و پرسپولیس برگزار میکنید، نمیشود نفرات اصلی یک تیم را کنار بگذارید، بعد بگویید مسابقه دهید یا افراد ذخیره خودتان را بیاورید. نمیشود مقابل یک تیم با نفرات اصلی یک تیم فرعی و با نفرات ذخیره گذاشت.
مگر در دهه ۶۰ خود همین جریان چپ از موافقان و اعمالکنندگان نظارت استصوابی نبود؟
جریان چپ همیشه با مسئله نظارت استصوابی مسئله داشت.
اگر به فرض همه افراد اصلاحطلب هم تأییدصلاحیت میشدند، با توجه به این ریزش شدید بدنه جریان اصلاحطلبی که خود اصلاحطلبان هم به آن اذعان دارند، میتوانستید رأی مردم را جذب کنید. الان مثلاً آقای روحانی به نظر شما از تهران رأی میآورد؟
تأیید میکردید رأی نمیآورد. شورای نگهبان از غصه رأی نیاوردن ما ردصلاحیت کرده است؟
خب وقتی هم رأی نمیآورید، بازی را به هم میزنید، مگر سال ۱۳۹۸ اصلاحطلبان با سرفهرستی آقای مجید انصاری فهرست ندادند و شکست خوردند، اما شما همچنان میگویید که در انتخابات ۱۳۹۸ ما را ردصلاحیت کردند.
در انتخابات ۱۳۹۸ ردصلاحیتهای گستردهای انجام شد، در ضمن علاوه بر نظارت استصوابی مسئله امید یا ناامیدی مردم هم مهم است. وقتی مردم از فضای اجتماعی و سیاسی ناامید هستند، خب در انتخابات مشارکت نمیکنند. بله آقای انصاری بود، اما مردم رغبتی به شرکت در انتخابات نداشتند. در رویداد انتخابات موضوع رقابت به شورای نگهبان مرتبط است. اما موضوع مشارکت مرتبط با فضای عمومی جامعه است، یعنی مردم اولاً ببینند که فرد مورد علاقه و سلیقه مورد علاقهشان در انتخابات هست یا خیر. موقعی که کاندیدای مورد علاقه فرد نیست، دیگر انتظار نداشته باشیم تا نصفشب در خیابان پوستر بچسباند. مسئله دوم نتیجه انتخابات است، یعنی اینکه در نتیجه رأی من تحولی ایجاد میشود یا خیر. در حال حاضر اختیار مجلس محدود و به شوراهای عالی منتقل شده است.
پس اگر وضع اینگونه است، چرا نماینده مجلس شدید؟
برای همین امسال ثبتنام نکردم و خیال شما را راحت کردم. در ضمن من تصوری را که برای مردم ایجاد شده است، عرض میکنم. این تصورات باعث میشود مردم انگیزه خود را برای مشارکت در انتخابات از دست بدهند. مشکلات اقتصادی هم انتخابات را برای مردم از موضوعیت انداخته است، یعنی مردم میگویند من درگیر نان شب خودم هستم، انتخابات کیلویی چند.
برخی اصلاحطلبان از تحریم انتخابات سخن میگویند و برخی دیگر چندان این راهبرد را نمیپسندند. رویکردهای انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات پیش رو چیست؟
اصلاحطلبان که نمیتوانند دنبال تحریم انتخابات باشند. ذات اصلاحطلبی و ناف اصلاحطلبی به انتخابات گره خورده است.
اما آقای تاجزاده از زندان برای تحریم انتخابات نامه نوشت.
عرض میکنم یک فرد و یک حزبی که کلیت یک جریان نیست. من کلیت جریان اصلاحطلبی را عرض میکنم. اصلاحطلبی نمیتواند با انتخابات فاصله داشته باشد. اصلاحطلبی و انتخابات رابطه مستقیم باهم دارند. مگر اینکه انتخاباتی به معنای دقیق کلمه شکل نگیرد. در حال حاضر انتخابات در کشور ما یک شکل نارس پیدا کرده است. نمیگوییم شکل نگرفته، اما نارس است. اصلاحطلبان هم به گذشته نگاه میکنند و تصمیم میگیرند. در آخرین انتخابات تمام افراد ما رد شدند، خب ما شدیم تماشاگر دیگر و چارهای نداریم. در حال حاضر که زمان کمی به انتخابات باقی مانده است، بخشی از اصلاحطلبان در حال تلاش برای فهرستدادن هستند. گفتم به دنبال پیداکردن افراد هستیم. در تلاش هستیم اگر تعداد کافی نبود، در کل کشور یک فهرست بدهیم و اگر افراد بودند در هر شهری که به حدنصاب برسد، فهرست میدهیم، اما افراد بالاخره با شاخصهای ما باید همخوانی داشته باشند. بقیه اصلاحطلبان هم انتخابات را تحریم نکردهاند.