محمد ایمانی در یادداشتی نوشت: اردوگاه رسانهای معاند چنین تصویرسازی میکند که انتخابات مجلس اهمیتی ندارد و تزیینی و تشریفاتی است. آنها درباره راهپیمایی 22 بهمن هم عملیات چند لایهای ترتیب دادند تا در کنار به هم ریختن ثبات در بازار و ایجاد شوک تورمی، راهپیمایی 22 بهمن را از اهمیت و اعتبار بیندازد. اما اگر نقشآفرینی مردم در انتخابات مجلس و راهپیمایی 22 بهمن -آنگونه که تبلیغات پرحجم رسانههای معاند القا میکند- مهم نیست، اساسا چرا مرتکب این حجم گسترده از تخریب میشوند؟!
این خط تحریف و تخریب، ادامه خط تحریم است که به ویژه از 14 سال قبل، با سرشکستگی جریان غربگرا در ایجاد آشوب علیه جمهوریت و اسلامیت، در دستور کار آمریکا گرفت و گرای آن را با عنوان «تحریم فلجکننده»، همین جریان وطنفروش دادند. روزنامه لسآنجلس تایمز، ۲۸ مهر ۱۳۸۸ از زبان جان هانا مقام آمریکایی نوشت:
«مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن... برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این نگرانی، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هستهای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت به دست مخالفان را تسریع خواهد کرد»!
اکنون در اوج جنگ ترکیبی دشمنان ملت ایران در قالب تحریم و فشار اقتصادی و تحریف و تخریب، روزی نیست که چند عملیات ترکیبی «میدانی» و «مجازی» برای منفعل کردن افکار عمومی و پس راندن ملت ایران (عقبه مستحکم جمهوری اسلامی) انجام نشود.
همین روزها در حالی که افراطیون غربگرا، برای تحریم انتخابات توجیه میتراشند، تخریب و ترور شخصیت مجلس مستقر با دستاویزهای مختلف در جریان است و از دیگر سو، عملیات اخلال و خرابکاری (مانند انفجار خط لوله گاز/ هک چند ماه قبل پمپ بنزینها/ و...) پیگیری میشود. ریشه ماجرا را باید در به هم ریختگی بیسابقه اردوگاه دشمن دید.
تحلیلگران بسیاری در آمریکا بارها در طول سالهای اخیر تصریح کردهاند که برخلاف پروپاگاندای همیشگی علیه جمهوری اسلامی، مردم و انتخابات در این نظام «نقش واقعی» دارند و جمهوری اسلامی، عمیقا «مردم بنیاد» است. گفتهاند این واقعیت، هم نقطه قوت و مایه پایداری جمهوری اسلامی است، و هم نقطه حساسی که باید هدف گرفت و آسیب زد تا نظام از پا در آید. همچنین، گفتهاند و طی چهار ماه اخیر پس از جنگ غزه با صدای بلندتری اذعان کردهاند که هر چه بدبختی در منطقه میکشند، زیر سر اقتدار و نفوذ بلامنازع ایران در خاورمیانه است.
هفتهای نیست که رسانههایی مانند فارین پالیسی، فارین افرز، واشنگتن پست، بلومبرگ، سیانان، اکونمیست، یا نیویورک تایمز و...، تحلیلی با مضمون «سیبلشدگی و آسیبپذیری شدید نظامیان آمریکا، ضرورت خروج از باتلاق منطقه و تمرکز روی بحران روسیه و چین، و فشار برای توقف جنگ غزه به عنوان تنها راهحل توقف بحران پر هزینه فعلی برای آمریکا» منتشر نکنند. همین روزها، نشریه معروف تایم اذعان کرده که نیروی دریایی آمریکا در منطقه درمانده شده و در حال نابودی است.
مجموعه واقعیتهای که اجمالا گفته شد، مسئله انتخابات 11 اسفند را برای دشمنان ملت ایران، «بسیار پر اهمیت» میکند. هر قدر هم کارگزاران عملیات روانی دشمن بخواهند این رویداد را بیاهمیت و بیارزش وانمود کنند، اما عملیات تخریبی پر حجم آنها نشان میدهد که در واقع امر، چقدر تعیینکننده و مهم میدانند.
بر این مبنا اولا باید انتخابات را بسیار جدی گرفت و زرادخانه مردمی و معنوی و سیاسی جمهوری اسلامی را از رای مؤثر و مبارک مردم انباشت تا مسیر امنیت و ثبات و پیشرفت کشور، هر چه هموارتر شود، و ثانیا طیف نیروهای انقلابی را از گلاویز شدن و فرسایش و تخریب یکدیگر که بازی در زمین دشمن است، پرهیز داد. انتخابات، اینگونه میتواند برای ملت ما یوم اللهی مبارک باشد و موجب سرخوردگی دشمنان تاریخی ملت ایران شود.