در برابر اين موج از تخريبها و اهانتها نسبت به مقدسات اسلامي چه بايد کرد؟ اين سوالي است که بسياري از مومنان و متدينان در داخل و خارج کشور بارها با آن مواجه شدهاند. هنوز هم با وقوع يکي ديگر از اين اهانتهاي غيرانساني و تبليغاتي که بر روي آن صورت ميگيرد، شاهد آن هستيم که خيل عظيمي از مومنان و متدينان دچار حالتي از سردرگمي و حيرت ميشوند. بخشي از اين حيرت و سردرگمي و حيرت مومنان و متدينان از اين روست که باور نميکنند که کسي اين چنين در مراتب انسانيت نزول کرده باشد و به درههاي ضد انساني سقوط نموده باشد که حاضر باشد به مقدسترين و پاکترين جلوههاي ارزشهاي الهي و انساني اهانت کند. اما بخش ديگري از اين حيرت و سردرگمي حاصل آن است که اين مومنان و متدينان نميدانند که در چنين شرايط بغرنجي چه بايد بکنند و وظيفه آنها چيست. متن حاضر ميکوشد تا با بررسي برخي از حرکتهاي صورت گرفته در برابر توهين به مقدسات به بررسي وظيفه مومنان در چنين حالتي بپردازد:
1. مساله اهانت مساله تازهاي نيست
اولين نکتهاي که بايد به آن توجه نمود اين است که مساله اهانت به اولياء الهي و پيامبران خدا و مقدسات اديان توحيدي امري تازه و جديد نيست. اهانت و استهزاء و تکذيب سه شيوه رايج در ميان اقوام سابق در مقابله با هدايت پيامبران بوده است. اهانت به پيامبران و دروغگو و ساحر و مجنون و قدرتطلب و سفيه و ... خواندن پيامبران و مسخره کردن ايشان و در نهايت دروغگو خواندن پيامبران خدا از جمله روشهاي رايج ميان امتهاي منحرف گذشته و دشمنان پيامبران بوده است که قرآن کريم اين موارد را گزارش ميکند. پس اگر اهانت کردن به مقدسات امري جديد نيست بايد انتظار داشت که دين و اولياء دين نيز در برابر آن روش و روندي خاص را پيروي کرده باشند که بتوان از اين روش و روند خاص الگو گيري کرد.
2. انواع رويکردها
پيش از آن که بخواهيم به سيره پيامبران و اولياء دين در اين باره بپردازيم و از آن الگويي براي مقابله با اهانت به مقدسات استخراج کنيم شايسته است که برخي از شيوههاي کنوني و رايج در مقابله با اهانتها را نيز مورد توجه قرار دهيم. اين شيوهها که چنان که نشان داده خواهد شد غالبا ناقص و داراي نتيجه عکس هستند نه تنها در برابر اهانت به مقدسات اثر مثبت چنداني ندارند بلکه باعث ميشوند که دشمنان مقدسات به اهداف خود دست يابند و هدف و غرض اصلي آنها از اهانت به مقدسات ديني تقويت شود. برخي از اين شيوهها که امروزه رايج شدهاند عبارتند از:
2-1 رويکرد وادادگي:
افرادي که در اين شيوه قرار ميگيرند به طور معمول به بهانه پيشگيري از اهانتها دعوت به دست برداشتن از اهداف ديني ميکنند. اين افراد علت اهانتها را اقدامات دينداران معرفي نموده و مدعي ميشوند که عمل و رفتار متدينان و انجام برخي از دستورات ديني باعث اصلي و تحريک کننده ديگران به اهانت است و از اين رو براي اين که از هر اهانتي جلوگيري شود بايد دست از انجام آن دستورات ديني خاص و يا به طور کلي اجراي دستورات ديني برداشت.
به عنوان مثالي در اين باره محمد هدايتي مدير شبکه به اصطلاح شيعي و مذهبي سلام در برابر آخرين مورد از اين اهانتها به صراحت مدعي ميشود که کار شاهين نجفي نتيجه فشارهاي حکومت ايران است و بر مبناي تحليلهاي او براي جلوگيري از چنين اهانتهايي اين حکومت اسلامي و اجراي احکام اسلامي است که بايد تعطيل شود.
چنين رويکردي مانند آن است که گفته شود عامل اصلي اهانت به پيامبران دعوت آنها بوده است و چون پيامبران به دين و خداپرستي دعوت ميکردند از سوي اقوام منحرف به ايشان اهانت ميشد و راه حل مقابله با اهانتها نيز اين بود که پيامبران دست از تبليغ و دعوت خويش بردارند و خود را در معرض اهانت قومشان قرار ندهند. مشخص است که اين رويکرد هر چند در ظاهر ضد اهانت کنندگان است اما درعمل حامي آنهاست و تکميل کننده کار اهانت کنندگان به مقدسات است؛ زيرا هدف اصلي اهانت کنندگان به مقدسات، از ميان رفتن راه حل و متروک شدن عمل به آن است که اين گروه نيز در اين هدف با آنها مشترک هستند.
2-2 رويکرد مقابله جويانه
رويکرد دوم اين است که در مقابل اهانت اهانت کنندگان ما نيز دست به مقابله بزنيم. وقتي آنها به مقدسات ما اهانت ميکنند ما نيز به مقدسات آنها اهانت کنيم. در اين رويکرد افراد عصباني شده و اختيار از کف ميدهند و با ورود به برنامه از قبل تعيين شده دشمنان دين به اصطلاح در تله آنها ميافتند و يک «دور بسته اهانت» را ايجاد ميکنند. در اين روش اهانت با اهانت پاسخ داده ميشود و روند اهانتها در دور بعدي به سطح بالاتر و بالاتري کشيده ميشود. در تاريخ اسلام شاهد آن هستيم که اولياء دين و رهبران الهي از ورود به چنين روشي نهي کردهاند و به عنوان مثال حضرت علي عليه السلام در جنگ صفين وقتي که سپاه معاويه شروع به اهانت به حضرت کردند و سپاه حضرت نيز خواستند که پاسخ بدهند فرمودند: « إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» من دوست ندارم که شما اهانت کننده و دشنام دهنده باشيد.
در حال حاضر نيز شاهد اين روند هستيم و اصولا به نظر ميرسد که يکي از خواستهاي اهانتکنندگان به مقدسات نيز همين است که مومنان و متدينان را وارد چنين روندي کنند و با برافروخته کردن آنها اقداماتي را پديد آورند که در مجموع به ضرر دين و آبروي دين در عرصه بين المللي شود و منطق دين را ضعيف نشان دهد. البته بايد توجه داشت که بسياري از مومنان غيور و متدين گاه بدون توجه به عوارض چنين رويکردي اولين گام در جهت مقابله با اهانت کنندگان را مقابله به مثل ميبينند. اين در حالي است که به طور معمول اهانت کنندگان افرادي هستند که نه تنها از مقابله به مثل ناراحت نميشوند بلکه از آن استقبال نيز ميکنند. مثالهايي براي اين مورد را ميتوان در لينکهاي زير ديد؛ البته بايد توجه داشت که نيت اين دوستان انشاءالله خير است و نميخواهند که به سناريوي دشمن خدمت کنند اما چنين اتفاقي در حال رخ دادن است:
شاهین که نه ، تولاشخور سفره غربی شده ای
پاسخ علیرضا قزوه به شاهین نجفی
و ...
2-3 رويکرد هيجان زده و شتابآلود:
رويکرد ديگري که در مواجهه با اهانت به مقدسات رايج است هيجان زدگي و شتابزده عمل کردن است. در اين رويکرد مومنان ضمن ناراحت شدن شديد از ماجراي اهانت وظيفه خود را اطلاع رساني و آگاه کردن همگان از اين ماجرا ميبينند و با شتابزدگي و هيجان شروع به تبليغ اين اهانت و به گوش همگان رساندن آن ميکنند. به طور معمول اين تبليغ و همگاني کردن با عصبانيت و بغض و ناراحتي و سرخوردگي نيز همراه است و متاسفانه دشمن را در جهت هدف خود که همان علني کردن و به اطلاع عموم رساندن آن اهانت است ياري ميکند. حتي در برخي از موارد شاهد آن هستيم که اطلاع رساني شبکهاي و نفر به نفر مومنان از اهانت صورت گرفته نتيجهاي گستردهتر و بيشتر از تلاشهاي تبليغاتي دشمن براي علني کردن و همگاني کردن آن اهانت دارد. البته نميتوان مدعي شد که هر گونه اطلاع رساني در اين زمينه منفي است اما بايد توجه داشت که شتابزدگي و هيجانزدگي حاکم بر اين رويکرد باعث ميشود که گاه در نهايت امر تعداد کساني که آن اهانت را از مومنان و متدينان مخالف با اهانت شنيده و دريافت کردهاند از کساني که آن را از اهانت کننده و مبلغان آن دريافت کردهاند، بيشتر است. اين امر خصوصا در عرصه رسانههاي کنوني که هر فردي ميزاني از توان اطلاع رساني را در عرصه مجازي دارد بيشتر اهميت پيدا ميکند. به راستي آيا دشمن از اين اطلاع رساني ما لااقل در مواردي از آن خوشحال نميشود؟
به نظر می رسد ورود شتاب آلود می تواند منجر به گسترش دامنه توهین شود
(این آمار به نقل از گوگل و در صدد تبیین موضوع است لذا
تأکید می گردد فقط در حوزه تکمیل پژوهش درج گردیده است)
3. سنت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام
بررسي سيره و سنت اهل بيت عصمت و طهارت در برخورد با اهانتکنندگان نيازمند مجالي واسع و فرصتي مفصل است که در آن بايد به همه موارد نقل شده در تاريخ در اين زمينه دست يافت و سپس به تحليل و بررسي و درس گرفتن از آن پرداخت. اما اگر بخواهيم با توجه به مجال حاضر به ذکر برخي از نکات اين سيره شريف اشاره کنيم ميتوان موارد زير را در سيره و سنت اهل بيت عصمت و طهار در مقابله با جريان اهانت مشاهده کرد:
3-1 اولين وظيفه ما اين است که به اهانت دشمن دامن نزنيم. کاري نکنيم که دشمن به دست ما اهانتها و تخريبهاي خود را به گوش مومنان برساند. به تعبير قرآن کريم «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ» (سوره مبارکه نور آيه 15) گاه بيان و رساندن يک امر غلط که دشمن براي آن برنامه ريزي کرده است خود گناه بزرگي است.
3-2 عامل اهانت و بخشي از برنامه اهانت کردن نشويم. دشمن اهانت ميکند تا از سوي جبهه حق نيز اهانتکردن صورت بگيرد و در يک «دور بسته» برنامه اهانت به مقدسات رايج شود. به اين بخش از بيان حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه در باب اهانتهاي دشمن که بخشي از آن قبلا بيان شد توجه کنيد: إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ، وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ، وَ قُلْتُمْ مَکَانَ سَبِّکُمْ إِیَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّی یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْجَهِلَهُ وَ یَرْعَوِیَ عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ. (نهج البلاغه خطبه 206) «خوش ندارم که شما بدزبان و دشنام گویان باشید. اگر عملکرد دشمن و چگونگی شرایطشان را منطقی توصیف کنید ویادآور شوید، گفتارتان به صواب نزدیکتر است، و خود از توجیهیرساتر بهرهمنداید. بهتر است به جای دشنام، بگویید: بار خدایا! تو خود خون ما و جبهه مقابلمان را حفظ نما، روابطمان را اصلاح فرما و اینان را، که گرفتار گمراهیاند هدایت کن. تا آنانکه حق را نمیشناسند، بازش شناسند و آنان که به گمراهی و تجاوزآلودهاند، باز ایستند.»
3-3 تفکيک ميان اهانت کنندگان نادان و مغرض. يکي از اصلي ترين مطالبي که در سيره اهل بيت عليهم السلام ديده ميشود و شواهد فراواني براي آن موجود است اين است که ايشان ميان اهانت کنندگاني که نادان و جاهل بودهاند و آنها که مغرض و دشمن بودهاند تفکيک قائل ميشدند. برخورد امام حسن مجتبي عليه السلام با مرد شامي اهانت کننده به ايشان که از دسته اول بود و برخورد با اهانت کنندگان به پيامبر از مشرکين که در دسته دوم بودند تفاوت داشت. بي توجهي به اين تفاوتها ميتواند باعث شود که عکس العمل نامناسبي نشان داده شود.
3-4 تحت تاثير جو واقع نشويم. هيجان زده شدن و يا عصباني شدن و مقابله کردن بدون فکر و تدبير، چيزي است که اهانت کنندگان از ما انتظار دارند. به طور معمول برنامههاي کنوني اهانت به مقدسات مسلمين از سوي مراکزي اجرا ميشود که به احتمال قوي با برنامههاي سنگين عمليات رواني و محاسبات دقيق همراه است. از اين رو مطابق جو عمل نکردن يکي از درسهايي است که بايد جدي گرفت. داستان برخورد پيامبر با عرب جاهلي که به حضرتش اهانت کرده بود و عصبانيت اصحاب و آرام کردن اصحاب توسط حضرت رسول در اين زمينه راهگشاست.
3-5 راه اصلي را ادامه دهيم. معمولا هدف از اهانت اين است که با ايجاد وضعيتي ناراحت کننده و جانگزا باعث شوند که ما از چيزي يا راهي منصرف شويم. از اين رو بايد توجه داشت که سيره اولياء دين اين بوده است که در راه حق از هيچ اهانت و ملامتي نميترسيدهاند (لايخافون في الله لومة لائم و لا عتب عاتب) بدانيم که دشمن از دشمني خود دست بر نميدارد و راه صحيح اين نيست که براي اهانت نکردن دشمن به مقدسات ما اجراي احکام دين را تعطيل کنيم. دشمن همواره به اهانت و استهزاء و تکذيب و تخريب خود ادامه ميدهد و اينها نبايد ما را سست و سرخورده و نااميد کند.
3-6 در مبارزه با دشمن سرسختتر شويم. بدانيم اين دشمني که اهانت ميکند نشان ميدهد که به هيچ ارزش و اصلي پايبند نيست و اگر در موارد ديگري به اخلاق و انسانيت و حقوق بشر و ... دعوت ميکند صرفا يک فريب و بازي است. ما بايد ضمن پايبندي به اخلاق و انسانيت و حقوقي که خداي متعال محترم شمرده است در راه مبارزه با دشمن سرسختتر شويم. سيره پيامبران اين بوده است که با آزارها و اهانتهاي قومشان نه تنها خسته و نااميد نميشدند بلکه در راه حق ايستادگي بيشتري ميکردند.
3-7 هدف اصلي دشمن را بشناسيم و خنثي کنيم. دشمن از اهانت به مقدسات هدفي را دنبال ميکند. بايد اين هدف را شناخت و با آن مقابله کرد. نميتوان بدون شناخت آن هدف و بدون توجه به برنامه و طرحي که دشمن در پشت اين کار دارد با آن برخورد کرد. اگر بدون شناخت هدف دشمن دست به اقدام بزنيم ممکن است که دچار اشکالات اساسي شويم و يا با حرکت خودمان برنامه دشمنان اهل بيت عليهم السلام و دشمنان دين را تکميل کنيم. برخي از اهدافي که دشمن ميتواند به دنبال آن باشد چنين است:
7-3-1 ايجاد سرخوردگي و پشيماني در ميان متدينان
7-3-2 مايوس کردن مومنان و جلوگيري از تداوم راه صحيح
7-3-3 گريزان کردن ديگران از راه حق و کريه جلوه دادن مسير هدايت و دور کردن افراد از مسير حق
7-3-4 خراب کردن جلوه مومنان (با وارد کردن آنها به مقابله)
7-3-5 خشونتطلب نشان دادن مومنان با وادار کردن آنها به برخورد عملي
7-3-6 ايجاد درگيري داخلي ميان مومنان خصوصا در اهانت به مقدسات فرقهاي
7-3-7 ايجاد بحرانها و حاشيههايي براي ايجاد انحراف در اذهان عمومي
3-8 با درايت و حزم تصميم بگيريم. در مواردي لازم است که نسبت به مجازات و اجراي حکم الهي در مورد اهانت کننده اقدام شود. در مواردي لازم است که با سکوت و صبر از کنار اهانت و اهانتکننده گذشت و مجازات را به آينده و شرايط ديگري موکول کرد. در مواردي لازم است که با برخورد غير مستقيم نسبت به اهانتها پاسخ داد و در موارد لازم است که حرکتها را به گونهاي اصلاح کرد. اين که دراين مورد خاص کداميک بايد مورد عمل قرار گيرد به اين باز ميگردد که با رعايت موارد ذکر شده در قبل با درايت و حزم تصميم بگيريم. سيره اهل بيت عصمت و طهارت نشان ميدهد که همه اين رفتارها در مورد خاص آن ممکن است.