به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از همشهری آنلاین، بسیاری از افراد سالمند به دلیل داشتن بیماریهای زمینهای یا سایر بیماریها ناچارند که روزانه و به طور مرتب دارو مصرف کنند. بعضی از سالمندان از صبح تا شب گاهی تا ۱۰ قرص هم مصرف میکنند و همین وابستگی به دارو و احساس عدم آزادی، گاه آنها را دچار استرس، اضطراب، افسردگی و حتی ناامیدی میکند.
خیلی از آنها میگویند گاهی پنهانی از فرزندان یا همسرشان مصرف تعدادی از داروها را قطع میکنند و این گونه احساس سبکی میکنند. چراکه حس وابستگی به داروها برایشان کلافهکننده و آزاردهنده است. موضوعی که میتواند سلامت و حتی حیات آنها را به خطر بیندازد.
روانشناسان معتقدند که بین مصرف مرتب دارو و برخی اختلالات روانی مثل اضطراب و افسردگی در سالمندان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. به طوری که هم مصرف روتین داروها میتواند منجر به افسردگی فرد سالمند شود و هم افسردگی میتواند باعث خستگی فرد سالمند از داروهایش شود. ضمن این که بیشتر داروها نیز خود به دلیل داشتن خواص شیمیایی، عوارضی دارند که منجر به بروز برخی اختلالات روانی در فرد سالمند میشود.
طهورا جربان، روانشناس و مشاور میگوید: سالمندان جزو اقشار آسیبپذیر جامعه هستند و یک دلیل مهمش ضعف جسمانی و بیماریها و عارضههای مختلفی مثل زانودرد، کمردرد، تحلیل رفتن مفاصل و استخوانها، ضعف عمومی بدن، مشکلات غدد، قلبی و عروقی ... است. دلیل دیگر به مشکلات روحی آنها برمیگردد. مشکلاتی مثل احساس ناکامی و شکست، ترس از مرگ، از دست دادن همسر، حس تنهایی، تغییر الگوی خواب که خیلی آزاردهنده است، کاهش فعالیتهای جسمی، اختلال در انجام کارهای روزمره که قبلا خیلی خوب میتوانستند آنها را انجام دهند، از دست دادن آزادی عمل، ضعف حافظه، رفتن فرزندان و .... حتی بعضی از آنها به نوعی افکار خودکشی هم دارند.
جربان ادامه میدهد: در کنار همه اینها مجبورند به طور مرتب و روزانه چندین قرص و کپسول مصرف کنند که پزشک به دلایل مختلف ازجمله فشارخون، دیابت، تیروئید و ... برای آنها تجویز کرده و سالها است که مصرف میکنند. این باعث میشود که میزان استرس و اضطراب در آنها بالا برود.
به گفته این روانشناس، سالمندی به تنهایی و به خودی خود برای افراد اضطرابآور است و وقتی چندین قرص و کپسول هم به زندگی روزمرهشان اضافه میشود، تعدادی از آنها دچار اختلالات روحی جدی میشوند. چراکه مصرف دارو برایشان خستهکننده، عذابآور، اضطرابآور و کلافهکننده میشود. ضمن این که بعضی داروها خودشان عوارض ایجاد اضطراب و سایر اختلالات را دارند. مصرف مرتب دارو که قرار هم نیست آنها را خوب کند و به دوره جوانیشان برگرداند، به بروز هیجانات منفی در آنها منجر میشود. هیجاناتی منفی مثل این که من دیگر مثل قبل نیستم، دیگر پیر شدهام، دارم به مرگ نزدیک میشوم و از این قبیل.
یک چالش جدی در زندگی سالمندان
سالمندان با مشکلات متعددی جسمی و روحی مواجهاند و تصورات مختلفی از شرایط خود دارند که ممکن است درست باشد، ممکن است اغراقآمیز باشد و ممکن است نادرست باشد. داروهایی هم که مصرف میکنند، این سوالات را برایشان به وجود میآورد که پس چرا خوبم نمیکنند؟ چرا باید هر روز این داروها را مصرف کنم؟ چرا داروهایم عوارض دارند؟ حتی بعضی از آنها دور از چشم فرزندان، برای مدتی کوتاه یا طولانی داروهای خود را کنار میگذارند و مصرف نمیکنند. چراکه مصرف داروها آنها را به مرز افسردگی رسانده است.
این مطلبی است که جربان به عنوان روانشناس میگوید و ادامه میدهد: افسردگی در سالمندان، یک اختلال خُلقی جدی است که میتواند در تصمیمگیریها، افکار و رفتارهایشان تاثیر زیادی بگذارد. البته همه سالمندان افسردگی ندارند و از زندگی رضایت خاطر دارند، اما آنهایی که دچارش هستند، با یک چالش خیلی جدی مواجهاند. انواع افسردگی هم در هر سالمند متفاوت است؛ اختلال افسردگی اساسی، اختلال افسردگی مداوم، اختلال افسردگی ناشی از ابتلا به بیماریها یا ناشی از مصرف دارو ازجمله اختلالات افسردگی در سالمندان به شمار میروند.
علائم افسردگی در سالمندان
خیلی از سالمندان به دلیل تصوری که از خود و زندگیشان دارند، کیفیت زندگی و رضایتمندیشان از زندگی کاهش پیدا میکند و همین میتواند موجب شود که دیگر حاضر به مصرف داروها نباشند. جربان با بیان این موضوع مهم، به این نکته هم اشاره میکند که البته گاهی نیز فرد سالمند، مصرف داروهای خود را فراموش میکند و همه را نمیتوان به افسردگی مرتبط کرد.
این روانشناس و مشاور درباره علائم افسردگی در سالمندان توضیح میدهد: حالتهای اضطرابی، احساس پوچی، ناامیدی و درماندگی، احساس گناه، زودرنجی و بیقراری بخشی از علائم افسردگی در این افراد است. از دیگر علائمی که میتوان به آنها اشاره کرد این است که این افراد دوست ندارند کارهایی را که قبلا انجام میدادند و لذت میبردند، الان انجام دهند، انرژیشان کم میشود و بیشتر از قبل خسته میشوند، در تمرکز مشکل پیدا میکنند، کمتر یا بیشتر از حد معمول غذا میخورند، افکار خودکشی دارند یا ممکن است حتی دست به خودکشی بزنند. نکته خیلی پراهمیتتر این است که حتی ممکن است داروهای خود را کنار بگذارند. چون امید به زندگیشان کاهش پیدا میکند. چراکه همیشه تصورشان این بوده که مصرف دارو برای این است که شرایطشان را بهتر کند و، چون شرایطشان با مصرف دارو بهتر نشده، مصرف داروها را قطع میکنند که همین میتواند بسیار خطرناک باشد.
برای بهبود احوال این سالمندان چه کنیم؟
دارو برای بعضی از سالمندان مثل اکسیژن است و اگر آنها را قطع کنند، قطعا برایشان خطرآفرین خواهد شد. اما چه باید کرد که هم فرد سالمند داروهای خود را قطع نکند و هم با مصرف آنها احساس افسردگی نداشته باشد و تصور نکند که در اسارت قرصها است؟
جربان میگوید: خوشبختانه با پیشرفت علم روانشناسی و حوزههای مرتبط با آن میتوان این موضوع را تا حد زیادی کنترل و درمان کرد. البته ابتدا لازم است تشخیص دهیم که چرا فرد سالمند مصرف دارو را گاهی کنار میگذارد. آیا از روی ناامیدی این کار را میکند؟ آیا مصرف داروها را فراموش میکند؟ آیا این رفتار ناشی از افسردگی است؟ وقتی این دلایل مشخص شود، میتوان کمک تخصصیتری به سالمند کرد. درمجموع بهتر است که فرد سالمندی که دچار افسردگی شده، تحت نظر روانشناس سالمندان قرار گیرد و به هیچ عنوان به حال خود رها نشود.
این روانشناس تاکید میکند: غیر از این، سالمند اگر احساس خوبی از زندگی داشته باشد، ارتباطش با فرزندانش قطع نشود، احساس سربار بودن و زیادی بودن نکند، با همسالانش در ارتباط باشد، نحوه استفاده از اپلیکیشنها را در موبایل بلد باشد تا ارتباطش با جهان مدرن قطع نشود، هر چند ماه یک مهارت ساده، اما لذتبخش یاد بگیرد، خواب تقریبا مناسبی داشته باشد، تغذیهاش سالم باشد، دیگر اجبار مصرف روتین داروها به چشمش نمیآید یا کمتر اذیتش میکند. پس مهم این است که افراد سالمند را به هیچ عنوان تنها و به حال خود رها نکنیم و حس ارزشمند بودن به آنها بدهیم. چراکه حقیقتا ارزشمند هستند.
این مدل افسردگی در سالمندان را جدی بگیرید
روانشناسان معتقدند که بین مصرف مرتب دارو و برخی اختلالات روانی مثل اضطراب و افسردگی در سالمندان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.