*روزنامه اعتماد به دلیل مصاحبه با من تعطیل نشد، این را در جامعه منعکس کردند. این روزنامه مرتکب تخلفی شده بود که به واسطه آن تعطیل شد اما آن تخلف و مصاحبه با من، بهطور همزمان اتفاق افتاد. من با بازپرس شعبه4 که پرونده اعتماد در آنجا باز است، صحبت کردم. ایشان جلوی آقای حضرتی تصریح کردند که روزنامه اعتماد به واسطه مصاحبه با من تعطیل نشده است و به آقای حضرتی نیز گوشزد کردند که از بیان این مطلب پرهیز کنند اما متاسفانه آقای حضرتی براساس برداشت غلط خود، گفته بودند که اعتماد به دلیل مصاحبه با من توقیف شده است اما در واقع ربطی به مصاحبه با من نداشت.
من از قبل هیچ انتخابی نکردم که به سراغ این رسانهها بروم. آنها خودشان درخواست مصاحبه دادند و من نیز پذیرفتم. به هر حال من مشاور مطبوعاتی رئیسجمهور هستم و با توجه به جایگاهی که دارم، ناگزیرم با همه رسانهها تعامل و ارتباط داشته باشم؛ البته نسبت به آنها نقد هم دارم اما اینطور نیست که بخواهم تحریم کنم یا برخورد حذفی با رسانهای خاص داشته باشم. در دورهای که من مشاور رسانهای رئیسجمهور بودم، به هیچ وجه چنین رویکردی نداشتم.
*من معتقدم که نباید در برخورد با هر رسانه و روزنامهای بلافاصله دستگاه قضایی را وارد کنیم. دستگاه قضایی نقطه آخر برخورد با یک رسانه است اما الان در نقطه اول قرار گرفته و خیلی بد است. در روزنامه ایران که روزنامه دولت هم هست و خیلی هم با احتیاط مطلب مینویسیم، از وقتی که آمدهام، 15 یا 16 مورد پرونده برای من باز شده است. بر چه اساس؟
*بحث دیدار سیدحسن خمینی با آقای احمدینژاد توسط هر دو طرف تکذیب شد. عدهای مینشینند و آرزوهای خودشان را با خبرسازی و جعل خبر، به جامعه القا کنند. احمدینژاد رئیسجمهوری است که دیدگاهها و برنامههایشان روشن است و مردم میشناسند و به ایشان اعتماد هم کردند و این هیچ سنخیتی با دیدگاههای آقای رفسنجانی ندارد. این کاملا روشن است. تلاش شده که از فیلمهایی که در مجمع گرفته شده، تصویری پیدا کنند و آن تصویر را به عکس تبدیل و منتشر کنند تا چیزی را القا کنند. ایشان در جلسه بودند ولی به این که فیلم را به عکس تبدیل میکنند باید حواسمان باشد. من و شما هم مینشینیم و با هم صحبت میکنیم و با هم میخندیم و لی باهم جدی هستیم. ما حواسمان هست که چه اتفاقی میافتد. نباید القا شود احمدینژاد مثل هاشمی است. به آقای هاشمی احترام میگذاریم اما دیدگاهها و رویکردهایشان متفاوت است. این القا آثار سوء برای جامعه دارد.
*ما گروهی، جناح، جریان و طیف خاصی نیستیم. برخلاف آنچه که برخیها راه انداختهاند و به ناحق هم هست و جریان انحرافی را به بعضی از همکاران رئیسجمهور نسبت دادهاند که این ظلم و جور است. ...افرادی بودند که در رأس امور قرار گرفتند و شروع کردند به حزب و گروه و تشکیلات راه انداختن، برای اینکه آنچه را که به دست آوردند، تداوم ببخشند. ما این کار را نکردیم و دنبال آن نیز نرفتیم. دورهای بود که آمدیم خدمت کنیم. رویکردمان هم، رویکردهای انقلاب بوده است. بهگونهای که مقام معظم رهبری، تصریح فرمودند که در دوره آقای احمدینژاد بوده که قطار انقلاب روی ریل اصلی خودش قرار گرفته. این یک واقعیت است پس مسیری که ما طی کردیم مسیر انقلاب و مسیر درست و مورد تایید رهبری بوده است و همین را نیز ادامه میدهیم. این مساله را شما باید به عنوان یک روزنامهنگار مطالعه کنید که افرادی که در آینده میآیند نیز باید در همین مسیر حرکت کنند. یک مطالبه عمومی و ملی است.
* من در آخرین مطلبی که در وبلاگم منتشر کردم نوشتم که از این رسانه بسیار دلگیر هستم اما اعلام آمادگی کردم که حتی حاضرم با روزنامه کیهان هم مصاحبه کنم. اما این که رسانههایی آمدند مثل شرق و اعتماد و از من درخواست مصاحبه داشتند، من از ظرفیت رسانهای شغلیام استفاده کردم و عقل هم همین را میگوید.
اجازه دهید قسمتی را که اشاره کردید جریانی در انتخابات 84 ما را حمایت کرد، اصلاح کنم؛ واقعا اینها همراه ما نبودند. در انتخابات سال 84، جریان اصولگرایی نامزد خود را داشت، آقای احمدینژاد نامزد آنها نبودند و خودشان را مستقلا نامزد کردند.
* آقای احمدینژاد بارها بهطور شفاف درباره حجاب صحبت کردهاند. چادر بهعنوان حجاب برتر، برای ما ارزش است. اما اگر یک خانمی در خیابان به حجاباش بیتوجهی میکند، باید هدایت شود و برخورد فیزیکی با این افراد کار درستی نیست. جلب اینها به کلانتری کار درستی نیست. چه نتیجهای گرفتیم؟ من میگویم یک مقدار تامل لازم است. مقام معظم رهبری فرمودند اگر خانمی که بدحجاب است و در راهپیمایی شرکت میکند و تمثال امام را به دست میگیرد و در مراسم ادعیه و شبهای مبارک ماه رمضان شرکت میکند. در مورد حجاب توجیه نیست. اینها اتفاقا مسلمان هستند اما باید در مورد حجاب توجیه شوند. بخشی از توجیه هم به رفتارهای ما بازمیگردد اما اگر آدمهای سالمی باشیم دختر جوانی که باید حجاب خود را درست کند به ما اعتماد میکند.
اگر چنین باوری در جامعه شکل بگیرد که عدهای آمدهاند بخوربخور کنند و چند صباحی پست داشته باشند، در این صورت جامعه واکنش دیگری دارد. اگر این طور شد، آن خانم بدحجاب، حجاباش درست میشود اما از برخورد فیزیکی تا به حال چه نتیجهای گرفتهایم.
*مجله خاتون یک مجله ارزشی است و هیچکس این را انکار نمیکند. من حاضرم، مجله خاتون را در یک محفل دانشگاهی یا بیطرف در مورد زنان با نشریهای که مربوط به روزنامه جوان که مربوط به سپاه و رسانه اصولگراست، مقایسه کنم. هر کسی منصفانه قضاوت کند میتواند ببیند که دیدگاه کدام نشریه دیدگاه اصیل اسلامی است.
ما در خاتون همه دیدگاههای ناب و اصیل اسلامی را مطرح کردیم اما ناجوانمردانه در مورد ما قضاوت شد. حرفها و مطالب ما تحریف و در رسانهها فضای خلاف واقع ایجاد شد. و دیگران تحت تاثیر این فضا علیه ما موضعگیری کردند؛ برای مثال، من در سرمقاله ویژهنامه خاتون این مطلب را نوشتم که اگر حجاب و عفاف را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر تعریف کنیم، اشتباه بزرگی است که آن را به یک حوزه خاص مثل نیروی انتظامی محدود کنیم.
اما این دوستان تنها جمله اول را منتشر کردند و با این نوع تحریف کردن مطالب و انعکاس خلاف واقع به جامعه، ناجوانمردانه عمل کردند یا مثلا در مورد چادر مشکی که آقای کلهر نظر عالمانهای داشتند مبنی براینکه مشکی بودن چادر، چهره زن را برجسته میکند و به چشم میآورد و این خلاف فلسفه حجاب است که میخواهد چهره زن را از نگاه نامحرم دور کند. این که نظر علمی ایشان بوده است. اشکالی دارد؟
دیگران این مساله را به فضای خلاف واقع بردند و گفتند آقای کلهر گفتهاند چادر مشکی بهطور خاص خلاف فلسفه حجاب است و بعضی از علما هم شروع به موضعگیری کردند.
در مجلس نیز 192 نفر علیه من بیانیه امضا کرده بودند؛ در حالی که بسیاری از آنها خاتون را نخوانده بودند. من با بسیاری از آنها تماس گرفتم و گفتم چرا علیه من موضع گرفتید؛ مگر شما این نشریه را نخواندهاید؟ آنها گفتند وقتی در مجلس فضایی راه میافتد، همه همینگونه عمل میکنند. در حق من هم ظلم شد. حتی دادگاه نیز تحت تاثیر همین جو تصمیم گرفت و هیات منصفه هم تحت تاثیر خود قضاوت کرد اما من سکوت کردم ولی سکوت من به معنای این نیست که من انحرافی داشتم یا کارم دچار مشکل بوده است.
*پرونده فسادی تشکیل شده است. این پرونده فساد را وقتی به دولت متصل میکنید هدف دارید و آن این است که میخواهید بگویید دولت، دولت فاسدی است. این غلط است. دولتی که در همه رویکردهایاش ضد فساد بوده است. وقتی شما در حکم تنفیذ شده رهبر به آقای احمدینژاد میبینید که تصریح فرمودند: رای مردم به شما رای به ضدیت با فساد است.
نشان میدهد جهتگیری این دولت ضدیت با فساد است و اگر فسادی درون آن رخ میدهد از خودش دور میکند. این اتفاق درباره این پرونده افتاده است و خود دولت اولین کسی است که واکنش نشان داده، اطلاعات داده و منعکس کرده و این مساله را رصد کرده است. اما بالاخره ما میگوییم کسانی که خاوری را خاوری کردند، همانهایی هستند که امروز او را محکوم میکنند و او را موردحمله قرار میدهند. بروید ببینید آنها چه کسانی بودند؟
چه کسانی هر ماه یک مصاحبه اختصاصی از خاوری منتشر کردند؟ ما خودمان، فساد را شناسایی کردیم و حالا خواستار رسیدگی عادلانه هستیم. اول گفتند که نگویید سه هزار میلیارد چون سه هزار میلیارد نیست. افرادی در دستگاه قضایی و نظارتی، اول گفتند: اختلاس. بعد گفتند نه اختلاس هم نیست. آقای جهرمی یکی از متهمان پرونده است. من حتی بهعنوان نماینده رئیسجمهور در صداوسیما، به نحوه خبردهی بخشهایی از خبرهای صداوسیما درباره دادگاه فساد مالی اعتراض داشتم. میگفتم تا وقتی این افراد متهم هستند، چرا در خبرهای صداوسیما به نحوی خبر میدهید که انگار اینها مجرمند یا به نفع کیفرخواست خبر میدهید.
خبر باید به نحوی باشد که هم متهم نظرش منعکس شود و هم نظر دادستان. ما نگاه عادلانه داریم به صحنه و معتقدیم که دستگاه قضایی بیطرفانه و براساس کارشناسی، بررسی و حکم صادر کند.