حال، تکلیف ما با این همه تبلیغ چیست؟ آیا ابزارهای متنوعی که هر چند وقت یکبار، شاهد خلق یک کلاس جدید در آنها و محصولات متنوع در هر کلاس هستیم، به درد ما میخورد؟ یا اینکه اینها هم روشی هستند برای پول درآوردن سرمایهدارها؟ آیا لازم است تا یک یا چندتا از این "گجت"ها را داشته باشیم. (گجت ""gadget به وسایل کوچک مکانیکی یا الکترونیکی گفته میشود که اغلب اندازهای کوچک دارند و دارای کاربرد زیاد و خاص در زندگی هستند. به عبارت دیگر، وسایلی که برای انجام کارها مفید و پرکاربرد هستند را گجت "gadget" مینامند. مثل تلفنهای همراه هوشمند یا همان اسمارتفونها)
جواب به سوالات بالا، (اینکه اصلاً سراغ این گجتها برویم یا نه و اینکه اگر میخواهیم برویم، سراغ کدامیک برویم؟) به این بستگی دارد که هدفتان را از داشتن چنین وسایلی معلوم کنید. احتمالاً برای شما هم پیش آمده که به خانهی کسی رفتهاید و متوجه شدید که وی، کلی وسیلهی مختلف دارد، اما خیلیهایشان را خاک گرفته و تنها در گوشهای افتادهاند. این دسته از افراد، آنهایی هستند که شدیداً تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفتهاند (هر چقدر کالای بیاستفاده بیشتر، شدت تأثیرپذیری هم بیشتر) و نمیدانند که از داشتن این همه گجت، چه هدفی را دنبال میکنند و چه توقعی از کار کردن با این ابزارها دارند.
پس، معیار اصلی در رو آوردن یا نیاوردن به دنیای الکترونیک و انتخاب گجت در میان این همه اسمارتفون و تبلت و لپتاپ، این است که بدانیم "میخواهیم با این وسیله چه کار کنیم؟" و "توقع ما از آن چیست؟" یعنی، کاری که با وسیلهی مدنظر میخواهیم انجام دهیم، به ما نشان میدهد که باید سراغ کدام وسیله برویم و از آن استفاده کنیم.
اگر کارتان جوریست که با نرمافزار خاصی سر و کله نمیزنید، اگر حوصلهی ارتباط زیاد با آدمهای مختلف را ندارید و به همان تلفن و نهایتاً پیامک قانعید، اگر برایتان مهم نیست که هر لحظه در دنیا چه اتفاقاتی میافتد و با یکبار اخبار دیدن از رسانهی ملی ارضاء میشوید، اگر دوست دارید موقع کتاب، روزنامه یا مجلهخواندن، جنس کاغذ را لمس کنید، اگر واقعیت را به تخیل و عالم مجازی ترجیح میدهید، اگر اهل زیاد موسیقی گوشدادن و فیلم دیدن نیستید، اگر راه خانه و محل کار و آدرس دوستانتان را خوب بلدید و به آدرس دیگری نیاز نداشته و با تغییرات مدام راهها و خیابانها، آدرس قبلیتان را گم نمیکنید و اصلاً با نقشه هیچ رابطهای ندارید و دهها اما و اگر دیگر، کلاً قید خرید هر نوع گجتی را زده و پولتان را ذخیره کنید تا شاید پسفردا که اجارهی خانهیتان دو برابر شد، چیزی ته دیگ تان مانده باشد که به صاحب خانه بدهید.
اینگونه افراد که خوشبختانه یا متأسفانه نسلشان در حال انقراض است و جز چند مورد خاص و قابل شمارش، نمونهی دیگری از آنها تا به امروز رویت نشده، لازم است تا نسبتشان را با تبلیغات وسایل الکترونیکی از جنس شتر دیدی ندیدی کرده و دنیای زیبا و محافظهکارانهیشان را با چنین وسایل شدیداً درگیر کنندهای، خراب نسازند.
اما سایر افرادی که جزء دستهی خارقالعادهی فوق نیستند، لازم است بدانند که اولاً؛ قرار نیست از هر کلاس موجود در گجتها، یک نمونه داشته باشند و پُزش را به بقیه بدهند. ثانیاً؛ قرار نیست بهترین گجت موجود در هر کلاس را تهیه کرده و به این طریق ثابت کنند که به روزترین آدم روی زمینند. همانطور که گفتیم، تعداد و نوع گجتهای شما باید متناسب با کار و توقعی باشد که از آن دارید. در غیر این صورت شما حتماً آدم تبلیغات زدهای هستید و هیچوقت به یک کاربر حرفهای تبدیل نخواهید شد.
اما حقیقتاً بین اسمارتفون، تبلت و لپتاپ، کدام را باید انتخاب کرد؟ در جواب باید گفت: در وهلهی اول باید تعیین کنید که قصد شما از حضور در فضای مجازی، تولید محتواست یا مصرف محتوا؟ آیا شما صرفاً میخواهید با دیگران ارتباط برقرار کنید، فیلم ببینید و موسیقی گوش دهید، در اینترنت وبگردی کنید؟ یا اینکه اینها جزء کارهای مدنظرتان نیست و قرار است در روز، تعداد چند صفحه تایپ داشته باشید و یا تدوین فیلم کنید؟ اگر قصد شما در استفاده از گجتها، صرفاً مصرف محتوای الکترونیکیست، حتماً سراغ لپتاپ نروید و آن همه قدرت پردازش را صرف عکس دیدن و آهنگ گوش دادن و وبگردی نکنید.
برای چنین آدمهایی، اسمارتفون و تبلت، بهترین گزینه است. حتی اگر روزی خدای نکرده به ذهنتان زد که نبوغتان را در تولید محتوای الکترونیکی امتحان کنید، این گجتها این امکان را برایتان محیّا میسازند تا در سطوح ابتدایی چنین کاری را انجام دهید. بین اسمارتفون و تبلت هم، اگر تماس از طریق سیمکارت و یا بزرگی صفحه، برایتان مهم نیست، تبلت گزینهی بهتریست.
اما اگر تولید کنندهی حرفهای محتوای سایبر هستید و یا دوست دارید در این عرصه قدم بردارید، خرید گوشهای هوشمند و برادران درشت هیکلترشان را برای وقتی دیگر گذاشته و یک لپتاپ بخرید. آن هم نه هر لپتاپی. اگر صرفاً کارتان با مجموعه برنامهی آفیس هست، نیازی به پردازندههای قوی و لپتاپهای پیشرفته ندارید. اما اگر مثلاً وارد تصویرسازی شدهاید، چارهای جز خرید یک لپتاپ با پردازندهی چهار هستهای ندارید.
اینها مثالهایست برای نشان دادن اینکه، چگونه کاربرد شما از گجتها، تعیین کنندهی انتخاب شما خواهد بود. قطعاً به این مثالها باید موارد دیگری هم اضافه کرد اما هستهی اصلی همهی آنها یک چیز است: "نوع کار ما، مشخص کنندهی گجت ماست".به امید خدا سعی میکنیم در آینده، پیرامون هر کدام از کلاسهای موجود در گجتها، توضیحاتی ارائه داده و کارهایی که از آنها برمیآید و کارهایی که از آنها برنمیآید را کاملاً بیان کنیم تا راهنمایی دقیقیتری در این خصوص انجام داده باشیم.