به گزارش صراط به نقل از
عصرایران، واقعیت این است که طی چند سال اخیر، حوزۀ فرهنگ و هنر و سینما در حصار تنگ تندروهایی مثل مجتبی امینی بوده که از قبیلۀ سفارت نوردانی است که از دیوار سفارت بالا میروند و به میز ریاست میرسند.
او مدتی مدیریت مؤسسه آوینی و همچنین سرپرستی معاونت فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را برعهده داشته است.
رسانههای خبری در ۶ خرداد ۱۴۰۰ از انتصاب امینی به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی هنرمندان (مرحوم) سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران خبر دادند هرچند این خبر را سخنگوی شورای هماهنگی ستادهای مردمی (مرحوم) ابراهیم رییسی تکذیب کرد.
با این حال او در دوران دولت تمام شدۀ فعلی به یکی از بازیگران قدرت در حوزه فرهنگ و هنر تبدیل شد. از دبیری جشنواره فیلم فجر تا مشاور وزیر ارشاد.
مجتبی امینی که به سبب ساخت کارهای امنیتی شهرت دارد حالا با ظهور دولت پزشکیان احساس ناامنی میکند و آنچه گفته را میتوان بیشتر تهدیدی ناشی از ترس و نگرانی و اظهار وفاداری برای ادامه کار در جاهای دیگر دانست تا این که واقعا بخواهد انجام دهد.
خود همین اظهار نظر البته به وضوح نشان میدهد «گاندو» بیش از آنکه سریال به معنی هنری کلمه بوده باشد، سناریویی بوده که رسانه رسمی صدا و سیما) بر علیه دولت روحانی طراحی کرده بود.
پنچ سال پیش محمود واعظی رئیس دفتر هفتمین رییس جمهوری ایران هم به این نکته اشاره کرد و ضمن اینکه این سریال را سناریوسازی سیاسی خواند، گفته بود:
«وقتی در سریالی مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسنده آن ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا در ابتدا به مردم میگویند سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنه سازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند؟»
او همچنین گفته بود: «با وزارت خارجهای که امروز در خط مقدم جبهه مقابله با دشمنان است در سریال گاندو برخورد بدی شده است. همچنین این اتفاق درباره وزارت اطلاعات کشور نیز افتاده است؛ در این سریال مطالب دروغ و تهمت بسیار زیاد است. دولت و مسئولین و بخشهای مختلف این حق را دارند که شکایت کرده، برخورد و روشنگری کنند.»
جواد ظریف وزیر وقت خارجه هم در واکنش و انتقاد از گاندو نامهای به رهبری نوشت و در بخشهایی از گلهمندی خود گفت: «حتی اگر بخشی از این حجم تخریب درست باشد، ادامه خدمت وی در سمت وزارت امور خارجه شرعا جایز نیست.»
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور وقت نیز در قالب توییتی اظهار داشت: «دولت نه اجازه و نه پول دارد سریال بسازد؛ صدا و سیما هم پول ندارد سریال بسازد؛ ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش کند؛ با گاندو، گنده نمیشوید.»
صالحی امیری وزیر وقت فرهنگ و ارشاد هم نوشته بود: «کارنامه کشور در رسانه رسمی در قالب خبر، گزارش، مصاحبه، فیلم مستند، سریالهای سریالی چنین است: مسئولان چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند! آیا با این سطح از تبلیغات منفی در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟!»
همچنین محسن حاجی میرزایی، وزیر وقت آموزش و پرورش در ادامه سیر انتقادیِ دولتیها (در دولت روحانی) به گاندو در توئیتر خود نوشت:
«چگونه میتوان اعتماد ملی و امید به آیندهرا در نسل نو تقویت کرد وقتی که رسانه ملی چنین تصویری از اداره کنندگان کشور ارائه میدهد؟ در رسیدن به مقاصد کوتاه، به اهداف بلند آسیب نرسانیم.»
البته به جز سویههای سیاسی سریال، ضعفهای فیلمنامهای، نداشتن وجوه دراماتیک و از هم گسیختگی در را هم باید به ضعفهای این سریال افزود.
به نظر میرسد با ظهور دولت مسعود، کارگزاران دولت سایه در سینما سنگر بگیرند و توپخانه نمایش را علیه دولت آتش کنند.
حالا که سعید جلیلی در سیاست شکست خورده، آیا وحید جلیلی در سینما و صدا و سیما میخواهد سنگر را نگه دارد تا گاندوسازان سنگ اندازی علیه دولت پزشکیان را آغاز کنند یا به طریقی دیگر میخواهند دنبال کنند؟