به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ کربلایی 110 نوشت:
زنده نگه داشتن یاد و نام و راه شهیدان راهبرد حقیقی ملت ایران برای تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی و عزت و سرافرازی ایران عزیز است.
از بیانات امام خامنه ای (۱۳۸۳/۰۴/۱۶)
بعد از شهدا چه کرده ایم … ؟؟؟
می دانیم که شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند .
می دانیم که شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقون اند .
می دانیم که چهره های برجسته شهدا همچون ستاره درخشان راه انقلاب را نشان می دهند .
می
دانیم که علیرضا قزوه سروده :
شب امشب شور شیرینی است در من /
نماز گریه
تسکینی است در من /
به جوش آمد دوباره خون مردی /
تو اما ای دل غافل چه
کردی؟ /
بخوان امشب به آهنگ جدایی / "کجایید ای شهیدان خدایی”
می دانیم که …
یادواره می گیریم و کنگره شهدا ، پاسداشت می گیریم و به مادران و پدران شهدا نشان ملی اعطا می کنیم و به خیال خام می خواهیم یاد شهدا را زنده نگه داریم که کمتر از شهادت نیست .
این
دانستن ها و این مراسمات بسیار زیبا و صد البته مورد نیاز است تا بلکه
مقداری از نابسامانیهای فرهنگی را کاهش دهد .
اما برای ترویج فرهنگ شهادت و
ایثار چه کرده ایم ؟؟؟
برای شناخت انگیزه رهبر سیزده ساله چه کرده ایم ؟؟؟
بارها نام او را بر زبان آورده ایم به گونه ای که تمام ایرانیان نامش را
شنیده اند ،
اما چند نفر می دانند که پس از شهادت او چه شد ؟؟؟
پس از
انفجار آن تانک ، چه بر سر بقیه نیروهای تجاوز گر آمد ؟؟؟
و آیا می دانیم
راوی این حادثه کیست ؟؟؟
می دانیم شهادت چیست و به چه کسی شهید می گویند .
نه ، نه ، نه … به خدا قسم که نمی دانیم …
که اگر می دانستیم مقام و جایگاه شهدا را نردبان رسیدن به اهداف حقیر و دنیوی خود نمی کردیم .
که اگر می دانستیم جانبازان ، این شهیدان زنده را به حال خود رها نمی کردیم .
که اگر می دانستیم فقط در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی از خانواده شهدا و جانبازان یاد نمی کردیم .
که اگر می دانستیم برنامه روایت فتح نیمه شبها پخش نمی شد،
آن هم برای پر کردن کنداکتور پخش بیست و چهار ساعته .
که اگر می دانستیم سینمای دفاع مقدس به لودگی و دلقک بازی تبدیل نمی شد .
که اگر می دانستیم یک ویژه نامه چاپ نمی کردیم که در تمام صفحاتش عبارت جنگ و برادر کشی باشد و با غرور می گفتیم دفاع مقدس .
که اگر می دانستیم یک نیم صفحه مقاله نمی نوشتیم تا مذمت کنیم شهید امر به معروف و نهی از منکر را .
که اگر می دانستیم اختلاس هزار میلیاردی نمیکردیم در جاییکه یک جانباز شیمیایی برای کرایه دستگاه تنفسی منتظر وام قرض الحسنه است .
که اگر می دانستیم اطرافمان پر نبود از خواص بی خاصیت .
که اگر می دانستیم هرگز فریاد ” اَین عمار ” بر نمی خواست .
که اگر می دانستیم تمام تلاشمان برای زنده نگه داشتن فرهنگ شهادت منحصر نمی شد به چند عکس و کلیپ در سایتها و و بلاگهایمان
که اگر می دانستیم …
تا
به حال چند وصیت نامه از شهدا خوانده ایم ؟؟؟
با بسیجی ها هستم ، کسانی که
خود را سرباز ولایت می دانند ،
با حزب اللهی ها ، با و لایتی ها ، به
بیرون از این وادی که ایرادی وارد نیست ،
به خودمان ایراد می گیرم که می
دانیم اما به آنچه می دانیم ، ایمان نداریم .
ما چه کرده ایم ؟؟؟
ما برای
ترویج و تبیین فرهنگ مجاهدت و ایثار چه کرده ایم ؟؟؟
برای زنده نگه داشتن
یاد شهدا که کمتر از شهادت نیست چه کرده ایم ؟؟؟
بعد از شهدا چه کرده ایم … ؟؟؟
بعد از شهدا سازندگی کرده ایم، بنیاد شهید و امور ایثارگران افتتاح کرده
ایم.
تمام خیابان ها و کوچه هایمان را با نام شهدا تزیین کرده ایم.
یادگاران جنگ (جانبازان) را در موزه هایی با نام "آسایشگاه جانبازان ..."
نشانده ایم
و به بهانه های مختلف (انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوری،
روز جانباز، تهیه فیلم مستند و ...) در موزه ها حاضر می شویم از آنها تقدیر
می کنیم!
ما موزه های جانبازان را در نقاط با کلاس شهر (ولنجک، نیاوران،
سعادت آباد و ...) قرار داده ایم.
به خانواده های شهدا عزت و احترام می کنیم؛
برای فرزندان شاهد و جانباز و
ایثارگر سهمیه ورود به دانشگاه تعریف کرده ایم.
ما فرزندان شاهد را آنقدر
دوست داریم که برای آنها اسامی منحصر بفرد انتخاب کرده ایم.
ما فرزندان
ایثارگران را با نام "سهمیه ای" در دانشگاه ها صدا می زنیم.
از همه مهمتر،
در وانفسای ترافیک کلان شهرها، برای جانبازان مجوز طرح ترافیک صادر کرده
ایم.
ما برای ایثارگران و خانواده های شهدا "کارت جانبازی" صادر کرده ایم
تا
بتوانند با درصد تخفیف به شهربازی و سینما بروند.
ما حتی در اتوبوس های
شرکت واحدمان هم،
پشت صندلی آقای راننده، بزرگ نوشته ایم: "مخصوص جانبازان"
ما بعد از شهدا فیلم هایی با مضمون جنسی ، عشق و عاشقی و مردهای 2 زنه نمی
سازیم.
ما فقط "روایت فتح" آوینی را می بینیم.
ما آنقدر "آژانس شیشه ای"
ها داریم که مجبوریم نیستیم سالی بیست بار "آژانس شیشه ای" ببینیم.
ما به "جدایی مردم از شهدا" اسکار می دهیم،
ما به زنان بیگانه دست می
دهیم، ما حتی با آنها روبوسی هم می کنیم!
ما تازه به این کارمان افتخار هم
می کنیم! ما از ایران فرار نمی کنیم.
ما از جایزه اسکار استقبال می کنیم.
هر کس استقبال نکند "امّل" است،
پس ما از "آقای اسکار" در فرودگاه امام
خمینی (ره) استقبال می کنیم تا "امّل" نباشیم.
مااگر چاره داشتیم نام
فرودگاه "امام " را نیز به فرودگاه اسکار" تغییر می دادیم تا باز هم
"امّل" نباشیم.
ما "بیت المال" را دوست داریم.
ما دیگر در سال "جهاد
اقتصادی"، "اختلاس" نمی کنیم.
ما حرف چندین سال پیش آوینی را تعبیر نمی کنیم:
«در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها»
ما برای شهدا خیلی کارها کرده ایم.
ما دیگر قبول نداریم که مدیون خون شهدا هستیم!!!
اصلا شهدا مدیون ما هستند!
ما برای خانواده شهدا و ایثارگران کلاس می
گذاریم!
برای ورود به دفترمان باید با مسئول دفترمان هماهنگ کنند.
جانباز
هست که هست، شیمیایی هست که هست.
اینهمه کار برایشان کرده ایم.
اینکه دلیل
نمی شود ما حق و ناحق کنیم!!!!
ما عدالت را رعایت می کنیم.
ما بین جانباز و
مردم عادی فرقی قائل نیستیم.
لطفا با وقت قبلی وارد شوید، حتی شما جانباز
عزیز!!
ما حتی برای رسیدن به پاسخ سوال "بعد از شهدا چه کرده ایم" مسابقه می گذاریم،
وعده جایزه می دهیم و ....
از
خودمان شروع کنیم .
ما که ادعا داریم در این وادی قدم می زنیم ولی تا
مناسبتی نباشد و یا سفارشی ،
همین قلم رقصانی را نداریم و اگر داریم ،
خدا
می داند در پشت آن چه اهداف و آرزوهایی وجود دارد .
قطعاً
شهدای ما که از بطن همین مردم و امثال شما برخواسته اند ،
مریدان حسین بن
علی (علیه السلام) بودند و نهایت آمال و آرزویشان آن بود که در راه ایشان
سیر سلوک کنند و اگر بگوییم و ادعا کنیم مسیر شناخت اندیشه و تفکر سرور و
سالار شهیدان نیاز به شناخت تفکر شهادت طلبی یاران روح الله دارد ، سخنی به
گزاف نگفته ایم .
دوستی به کنایه می گفت این روزها رنگ قرمز پرچم کمرنگ شده است .
گفتم رنگ قرمز پرچم از خون شهداست ، کمرنگ نمی شود …
اما از سستی ما است که گرد و غبار فراموشی بر آن نشسته …
آن هم برای پر کردن کنداکتور پخش بیست و چهار ساعته .
واقعا زیبا نوشته شد