اول اینکه محمد اسلامی، به عنوان غیرمتخصصترین و ضعیفترین رئیسسازمان انرژی اتمی از بدو تاسیس این سازمان تا امروز هم خودش تخصص نداشت، هم تعداد زیادی افراد فاقد دانش و تخصص را برای اداره یک سازمان تخصصی از وزارت راه با خود آورد.
عدم درک و شناخت دقیق محمد اسلامی از محیط کار، موجب شد متخصصانی که در سالهای گذشته با چنگ و دندان دستاوردهای هستهای را نگهداشته بودند، یا خود را بازنشسته کنند و از سازمان بروند و یا با نگاه سیاسی او از محیط علمی و آزمایشگاهی و فنی حذف و بهگوشهای در اتاقهای اداری رانده شدند.
حذفهای افراطی اسلامی تصوری ایجاد کرد که او میخواهد سازمان انرژی اتمی را تعطیل کند. رئیسسازمان انرژی اتمی در دولت شهید رئیسی متاسفانه تصوری از هزینههای ساخت نیروگاه نداشت و از ساخت ۵ نیروگاه هستهای در ۵ منطقه ساحلی مشهور سخن گفت، نکته جالب اینکه در همان مصاحبه اعلام کرد ۲نیروگاه از این ۵ نیروگاه در همان سایت بوشهر و سواحل همان سایت ساخته خواهد شد. او حتی نمیداند معنای آن ساخت نیروگاه در ۵ ساحل نیست. چرا توقع داریم بداند که با تورم وحشتناک، قیمت سرمسامآور ارز و ناتوانی در خرید تجهیزات، فعلا توان مالی ساخت آنها در کشور وجود ندارد.
از سوی دیگر حذف نیروهای متخصص و استخدام بیش از ۱۰۰۰ نیروی کفخیابانی در سازمانی که دانشمحور است، خیانت بزرگی به دستاوردها و شهدای هستهای بود. رئیس جدید سازمان چگونه باید با این چالش بزرگ، سازمان را اداره کند؟
علیاکبرصالحی اگرچه بهترین و محتملترین گزینه و انتخاب رئیسجمهور پزشکیان برای سازمان انرژی اتمی است، اما او هم در شرایطی میتواند در مذاکرات آتی از حقوق ملت ایران دفاع کند که زخم خنجرهای فرو رفته در قلب سازمان را با حمایت مقامات عالی کشور، مداوا و این بیمار محتضر را نجات دهد.
این روزها به نظر میرسد مهمتر از هر چیزی، بازگشت عقلانیت و مدیریت کارآمد به سازمان انرژی اتمی است.