به گزارش صراط به نقل از روزنامه جوان، گذشت ۱۰ روز از المپیک پاریس واقعیتهای زیادی را نشان داده است، واقعیتهایی که بعد از خاموش شدن مشعل تمام ادوار المپیکی که ایران در آنها حضور داشته در میزگردها و نشستهای مسئولان ورزش کشور به آنها پرداخته و قرار شده تا از آنها درس گرفته شود، اما دریغ از حتی یک حرکت رو به جلو.
المپیک درسهای زیادی برای آموختن دارد، درسهایی که ما هیچگاه نتوانستهایم به درستی آنها را فرا گیریم. یکی از درسهایی که طی همین ۱۰ روز گذشته باید از المپیک میآموختیم ابن بود که المپیک جایی برای عرضاندام جوانهاست. ورزشکارانی ۱۵ تا ۲۰ ساله که میآیند و اتفاقاً خوش میدرخشند و کسب مدال و افتخار میکنند.
هرچند که این واقعیت به آن معنا نیست که باید قید باتجربهها و میداندیدهها را زد، اما این حقیقت را به ما میگوید که اگر میخواهیم موفق باشیم باید روی نوجوانانمان سرمایهگذاری کنیم، همین نوجوانهایی که امروز طی چهار سال آینده و المپیک بعدی به مرز جوانی میرسند. طی همین ۱۰ روز گذشته حداقل دو ورزشکار ما و چندین ورزشکار از کشورهای دیگر که امید کسب مدال و افتخارآفرینی در المپیک بودند، مغلوب ورزشکاران کمسن و سالی شدند که حتی تصورش را هم نمیکردند.
فراگیری همین یک درس و بهرهبرداری درست از آن برای ورزش ایران کافی است و اصلاً با بقیه درسهایی که میتوان و باید از المپیک گرفت، هیچ کاری نداریم. اینکه بیاموزیم باید میدان المپیک را برای ورزشکاران جوان خالی کنیم. باید اعزام کیفی و بیحاصل را فراموش کنیم. میدانیم که مسئولان ورزش کشور به بهانههای واهی مشکلات مالی فقط شانسهای مدال را به اسم اعزام کیفی به المپیک و بازهای آسیایی میبرند، اما ۱۰ روز گذشته و هیچ خبری از مدال نیست، آن هم کاروانی که به اسم کیفی فقط ۴۰ ورزشکار اعزام کرد، اما ۹۶ نفر را به همراه برد! ۹۶ نفری که میدانیم عدهای از آنها فقطفقط برای خوشگذرانی در پاریس بسر میبرند، اما جوان ورزشکار ایران فرصت رویارویی و کسب تجربه در این آوردگاه را به دست نیاورد.
این روزها جوانهای ورزشکار دنیا در تمام رشتهها خوش میدرخشند. بچههای ایران هم تمام تلاششان را میکنند، اما خب طبیعی است که زورشان نرسد، چون المپیک میدان عمل است، نه شعار دادن. در المپیک به عملکرد ورزشکار مدال میدهند، نه لقبش یا موفقیتهای قبلیش. المپیک میدان جوانهاست و البته نباید فراموش کرد که موفقیت در المپیک آینه تمامنمای رشد یک کشور در عرصههای مختلف است که آن هم ثمره اعتماد به جوانهاست.
چقدر خوب بود که این درسها را میآموختیم تا امروز با گذشت ۱۰ روز از آغاز المپیک هنوز منتظر کسب مدال و راه یافتن به جدول ردهبندی نباشیم. چقدر خوب که این درسها را میآموختیم تا همیشه منتظر شروع مسابقات کشتی و وزنهبرداری و شاید تکواندو باقی نمانیم. باید از المپیک درس گرفت، کاری که ما هیچگاه آن را انجام ندادهایم و این دوره هم مانند بقیه دورهها اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. آش ورزش ایران همان آش است و کاسه آش هم همان کاسه، ما فقط به المپیک میرویم که در آن شرکت داشته باشیم، چگونگیاش اصلاً مهم نیست.
چقدر خوب بود که از المپیک درس میگرفتیم. چقدر خوب بود که میدان را برای افتخارآفرینی جوانان ارزشمندمان فراهم میکردیم تا به جای حسرت ۱۰ روزه، ما هم از همان ابتدا شانه به شانه بقیه پیش میرفتیم، ولی خب ما مدیران عشق سفری داریم که تا هستند جا برای جوانها نیست. پس درسی هم از المپیک نمیگیریم، درست مثل تمام المپیکهای قبلی!