به گزارش صراط به نقل از مهر نقش ایران در رویدادهای بین المللی و موقعیت منحصر به فرد کشورمان در ژئوپلیتیک خاورمیانه، بیش از هر زمان، نگاه ها را به سوی معرفی وزیر خارجه دولت چهاردهم که از سوی دکتر پزشکیان به مجلس معرفی شده، متمرکز کرده است. چه آنکه وزیر خارجه در جمهوری اسلامی کارگزار سیاست های رهبری و مجموعه نهادهای تصمیم سازی است که الزاما در قوه مجریه نیستند و سیاست های کلی وزارت خارجه را تعیین می کنند. از این رهگذر انتخاب فردی شایسته برای چنین مسئولیتی، نیازمند دارا بودن تخصص و تجربه ای است که طی سال ها حضور در وزارت خارجه و بزنگاه های دیپلماسی ایران به دست آمده و تجربه انباشت شده در سال های گذشته خواهد توانست، گزینه معرفی شده به مجلس را در مرحله رای اعتماد و سپس در اجرای مسئولیت هایش موفق کند.
از این چشم انداز، صاحب نظران دیپلماسی اتفاق نظر دارند که وزیر خارجه باید به صفات عقلانی و جسمانی ممتاز متصف، و از موهبتی طبیعی برخوردار باشد که در انجام وظایف و اقدام به تکالیف او را مساعدت کند. عدم استعداد لازم در یک دیپلمات، بزرگترین عامل مخرب سیاست خارجی است.
اگرچه رییس یک دولت قادر است تمام وسایل لازم را در اختیار یک مامور بگذارد ولی هرگز نمیتواند هوش و استعداد را به کسی بدهد که از آن بهرهای خداداد ندارد. یک وزیر خارجه، جنگجو یا قهرمان نیست بلکه دیپلماتی است که باید بتواند به جای تزریق ترس، اعتماد دیگران را جلب کند. کسی که باید وفای به عهد داشته باشد و به وعدههایی که میدهد پایبند باشد. فردی که محتاط باشد و تمام هم و غم خود را معطوف وظایف دیپلماتیک خویش نماید و از پرداختن به امور غیرمرتبط با شغل دیپلماتیک خودداری کند. چنین وزیر خارجه با ویژگی های ممتاز، اهل تعامل، اهل گفتوگو و اهل معاشرت است، او در برابر مشکلات یا راهی مییابد یا راهی میسازد.
هوش و استعداد، شم سیاسی، قوه تجزیه و تحلیل و استدلال، قوه ابتکار و اتکای به نفس، آیندهنگری، صبر و بردباری، کنترل احساسات، پرهیز از جزم اندیشی، اجتماعی بودن، توانایی نفوذ بر دیگران، میهماننوازی، برخورداری از علو طبع، سنخیت خانواده با شؤون دیپلماتیک، اخلاق نیک، اعتدال روانی، تعلق خاطر به سرزمین و کشور و مردم خود، وجدان کاری، روحیه همکاری، پرهیز از خودنمایی و ظاهرسازی، قدرت بیان و نگارش، آراستگی، آگاهی از تشریفات، تجربه و سابقه کار دیپلماتیک که بعضا از دانش دیپلماتیک نیز مهمتر است، آشنایی با کشور خود، موقعشناسی، تحصیلات عالیه، آشنایی با ماهیت نظام بینالملل و تحولات بینالمللی، آگاهی از فن مذاکره، قدرت دیده بانی، توانایی شخصی برای حل و فصل کردن معضلات در روابط دوجانبه و مسائل بینالمللی و بالاخره توانایی ایفای نقش، از جمله ویژگیهای یک وزیر خارجه ایده آل است.
رفتارهای احساسی، دمدمی مزاج و غیرقابل پیشبینی در روابط بینالملل از یک سو و سرعت در قضاوت، تعجیل در واکنش و شتاب در سخن گفتن از سوی دیگر، اجازه فهم منافع و تجزیه و تحلیل آن را نمیدهد. در چنین موقعیتی، درک درست از منافع ملی و اجماع بر سر آن نیازمند یک سیستم فکری منسجم در میان گروههای سیاسی و کانونهای قدرت حول فردی است که به عنوان وزیر انتخاب می شود. فقدان چنین اجماعی میان افراد و گروهها، تفرقه شدید سیاسی، ضعف در دریافتهای منفعت جمع و کشور، و از همه مهمتر منجر به غلبه مسائل فراوان شخصی میان تصمیمگیرندگان و نخبگان سیاسی می شود.
با این وصف، زمانی میتوان در مورد منافع و مصالح ملی به اجماع رسید که فرد معرفی شده با توجه به سوابق و تجربیات قبلی خود، نسبت به کشور و سرزمین تعلق خاطر داشته باشد و این تعلق خاطر آن گاه معنی پیدا میکند که شهروندان نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سیاسی احساس تعلق کنند و در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود به این نتیجه برسند که جزیی از یک مجموعه جهت دار، منصف و در حال پیشرفت هستند.
این در حالی است تسلط وزیر خارجه به ادبیات تخصصی حوزه کاری خودش که محصول سال ها تجربه اندوزی در دیپلماسی است، از ارزشمندی فوق العاده ای برخوردار است. دکتر عراقچی در کتاب «قدرت مذاکره» (انتشارات روزنامه اطلاعات) که حاصل تجربیاتش در بیش از سه دهه کار در دستگاه دیپلماسی است، می نویسد «آگاهی کامل از ادبیات مذاکره قبل از آغاز مذاکره اهمیت دارد آنچنان که طرف ها باید در خصوص آنچه موضوع مذاکره است آگاهی کامل داشته باشند و با ادبیات موضوع، رموز آن، اصطلاحات تخصصی مخفف ها، نحوه ساده سازی ادبیات تخصصی برای فهم عمومی، تولید مفاهیم جدید و سنخیت آن با مفاهیم تخصصی و... و. آشنا شوند.»
عراقچی در ادامه نمونه ای از مذاکره حول موضوع «آب» را مثال می زند و می نویسد «وقتی مذاکره کنندگان یک کشور وارد مذاکره با کشور همسایه در خصوص مسائل آبی مشترک می شوند باید بر ادبیات حاکم بر این زمینه مانند حقابه، طبیعت بالادست و پایین دست، آبهای فرامرزی وآب های بین المللی، آب مجازی، تجارت آب مجازی و... و. و نیز تمامی معاهده ها کنوانسیون های مرتبط آگاهی کامل داشته باشند»
این دیپلمات با سابقه وزارت خارجه کشورمان در نمونه دیگر با اشاره به نقش آگاهی دیپلمات ها از ادبیات تخصصی مذاکرات به موضوع «خلع سلاح» اشاره می کند و معتقد است «مذاکره کنندگان نه تنها باید بر همه ظرایف پیمان ها و معاهدات بین المللی مسلط باشند که معاهده منع اشاعه سلاح های هسته ای معروف ترین آنهاست ولی موارد متعدد دیگری نیز وجود دارند همچون معاهده منع آزمایش های هسته ای معاهده ممنوعیت تولید مواد شکافت پذیر و... که بعضاً هنوز تحت مذاکره است یا در مباحثی همچون جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در فضا انواع جدید سلاح های کشتار جمعی، مناطق عاری از هنوز لازم الاجرا نشده است»
عراقچی که خود در سه فعالیت دیپلماتیک، از دهه نود در تیم های مذاکره کشورمان حضور فعال داشته و مورد تحسین رهبر انقلاب نیز واقع شده، با اشاره به نقش کارشناسان تخصصی در مذاکرات، تاکید می کند «تسلط بر این ادبیات تخصصی و قواعد حاکم بر موضوعات عملاً عدم مشخص به معنای عدم امکان برقراری مذاکرات است، زیرا نمی توان فرآیند بده بستان را در موضوعی برقرار کرد که به عناصر و ادبیات آن تسلط و آگاهی وجود ندارد. البته آگاهی از ادبیات یک موضوع به معنای متخصص شدن در نیست لذا بهتر است در جریان مذاکراتی که حساسیت بالا و تعهدات الزام آور دارد، متخصصان فن مربوطه نیز حضور داشته باشند، در صورت نیاز در مذاکره شرکت کنند و حتی بسترهایی ایجاد شود که متخصصان مربوطه جلسات جداگانه و تخصصی داشته باشند و مقامات خود را از نتایج ا کنند. این موضوع از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، زیرا این ادبیات هستند که در پروسه گفت و گو مطرح میشوند، در متن توافقنامه ها و تفاهم نامه ها درج می شوند تعهد ایجاد میکنند ملاک ارزیابی رفتار بازیگران در جریان پسا مذاکره میشوند و در نهایت تعیین می کنند که یک توافق موفق بوده است و یا خیر.»