جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۷

«دستکش‌سفید‌های آمریکا» چگونه در جهان براندازی می‌کنند؟

«دستکش‌سفید‌های آمریکا» چگونه در جهان براندازی می‌کنند؟
گروه موسوم به «موقوفه ملی دموکراسی» خودش را یک سازمان مردم‌نهاد معرفی می‌کند، اما کارنامه این سازمان از واقعیت‌های دیگری پرده برمی‌دارد.
کد خبر : ۶۶۹۵۱۶

به گزارش صراط به نقل از باشگاه خبرنگاران، وزارت خارجه چین به تازگی با انتشار گزارشی از نقش یکی از موسسات آمریکایی که زیر لفافه ترویج حقوق بشر و دموکراسی در حال دخالت در امور داخلی کشور‌ها و تلاش برای براندازی است پرده برداشته است.

وزارت خارجه چین در این سند از سازمان «موقوفه ملی دموکراسی» (NED) به عنوان «دستکش سفید‌های دولت آمریکا» یاد کرده و نوشته این سازمان، سال‌های طولانی درگیر براندازی دولت کشور‌های مختلف، دخالت در امور داخلی کشور‌های دیگر، دامن زدن به درگیری‌ها و اختلافات، منحرف کردن افکار عمومی و نفوذ‌های ایدئولوژیک بوده و تمامی این کار‌ها را تحت پوشش ترویج دموکراسی انجام داده است.

طبق این گزارش، موقوفه ملی دموکراسی ادعا می‌کند یک سازمان غیردولتی است که وظیفه ترویج دموکراسی در دنیا را به عهده دارد، اما در عمل آنها دستکش سفید‌های دولت آمریکا در اجرای عملیات‌های خرابکارانه، نفوذ و براندازی هستند. 

در این گزارش با اشاره به افزایش فعالیت‌های نِد برای نفوذیابی به سایر کشورها، سرنگون کردن حکومت‌ها و تحریک فعالیت‌های خرابکارانه در دیگر کشور‌ها اشاره شده است که، دخالت بنیاد ند در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس ملی و شورا‌های محلی صربستان در آوریل ۲۰۲۲ و دسامبر ۲۰۲۳ و اعلام حمایت از مخالفان حکومت صربستان و طرفداران آمریکا؛ حمایت‌های مالی این بنیاد از سایت خبری راپلر (Rappler) فیلیپین که باعث تاثیرگذاری بر اذهان عمومی در روند انتخابات ۲۰۲۲ فیلیپین به نفع نفوذ آمریکا نمونه‌هایی از این دخالت‌ها است.

در این گزارش همچنین افشا شده است: نِد که خود را یک سازمان غیردولتی معرفی می‌کند، در واقع مجری عملیات مخفی سیا است و توسط دولت ایالات متحده تامین مالی می‌شود.

گزارش‌های موجود حاکی از آن است که در سال ۱۹۸۳، زمانیکه سیا تاسیس شد، کنگره ایالات متحده ۱۸ میلیون دلار به نِد اختصاص داده است. داده‌های USAspending.gov نیز نشان می‌دهد که نِد در سال مالی ۲۰۲۳ مبلغ ۳۱۵ میلیون دلار بودجه دریافت کرده است.

NED چگونه تشکیل شد؟

 بعد از آشکار شدن نقش «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (سیا) در براندازی دولت‌های منتخب کشور‌های مختلف دنیا در دهه ۱۹۸۰ هیئت حاکمه آمریکا در صدد آن برآمد تا دخالتش در امور داخلی کشور‌ها را با روش‌هایی غیرعلنی‌تر و مخفیانه‌تر پیگیری کند.

از سال ۱۹۸۳ به بعد، با راه‌اندازی سازمانی به‌نام «موقوفه ملی دموکراسی» کودتا‌های خشونت‌باری که قبلاً توسط «سیا» در کشور‌های مخالف با سیاست آمریکا انجام می‌شدند، به‌نحوی خاموش‌تر و با تلاش برای نفوذ به معادلات قدرت در داخل کشور‌ها و تلاش برای استحاله آنهاپیگیری شد. در این دسته از تلاش‌ها که تحلیلگران بعد‌ها به آنها نام‌هایی، چون «براندازی نرم» یا «انقلاب‌های مخملی» دادند، یک نخبه سیاسی، بدون خشونت و خونریزی با مهره‌ای دیگر در رأس قدرت که قرار است مجری سیاست‌های اقتصادی و خارجی آمریکا باشد، عوض می‌شود.

اولین تلاش برای انقلاب رنگی در سال ۱۹۸۹ در چین انجام شد، اما ناکام ماند. هدف آن براندازی دولت رئیس‌جمهور «دنگ ژیائوپینگ» با استفاده از یکی از معاونان نزدیکش به‌نام «ژائو ژیانگ»، دبیرکل حزب کمونیست چین و باز کردن دروازه‌های بازار چین به‌روی سرمایه‌گذاران آمریکایی بود. هواداران ژائو به «میدان تیان آن من» حمله کردند. رئیس‌جمهور چین بعد از نادیده گرفتن تحرکات در ابتدا، سرانجام تصمیم به استفاده از زور گرفت و در نهایت ماجرا با بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ کشته به پایان رسید.

یک سال بعدتر بلغارستان اولین کشوری بود که براندازی نرم در آن به ثمر نشست. همزمان با فروپاشی شوروی سابق، جیمز بیکر، وزیر خارجه وقت آمریکا برای شرکت در تبلیغات انتخاباتی یک حزب طرفدار آمریکا در بلغارستان راهی این کشور شد. حزب طرفدار آمریکا در انتخابات بلغارستان شکست خورد، اما علی‌رغم تأیید فرآیند رأی‌گیری توسط ناظران انتخاباتی، اوپوزوسیون طرفدار آمریکا مدعی تقلب انتخاباتی شده به خیابان‌ها ریختند. ظرف ۶ ماه بعد بلغارستان درگیر بحران بود تا اینکه سرانجام پارلمان «ژلیو ژلف» را به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کرد.

از آن زمان به بعد واشنگتن به‌جای توسل به کودتا‌های خشن و پرسروصدا، سیاست نفوذ در معادلات داخلی کشور‌ها و براندازی‌های نرم را به‌عنوان سیاست خود در دستور کار قرار داده است.

اهداف NED

«ویلیام بلوم»، تاریخدان و نویسنده آمریکایی در کتابی به‌نام «دولت یاغی» انگیزه‌های آمریکا از راه‌اندازی موقوفه ملی دموکراسی را این‌طور توضیح می‌دهد: «هر روز تیتر جدیدی درباره یک کار وحشتناک و یک اقدام مجرمانه افشا می‌شد که سیا سال‌ها درگیر آن بوده است. سیا، روز به روز بدنام‌تر و اسباب شرمساری فراوان برای آمریکا می‌شد، بایستی کاری انجام می‌شد، اما این کار متوقف نکردن این اقدامات مخرب نبود بلکه این بود که تمام آن فعالیت‌های مخرب به یک سازمان جدید، با نامی که مثبت به نظر می‌رسید، محول شد: «موقوفه ملی دموکراسی». قرار بر این بود که موقوفه ملی دموکراسی به‌نحوی آشکارتر همان کاری را انجام دهد که سیا برای چندین دهه در حال انجام آن به‌صورت مخفیانه بود و بدین نحو، ننگ‌های مربوط به فعالیت‌های مخفیانه سیا را از بین ببرد».

«آلن واینتاین» یکی از بنیان‌گذاران بنیاد «موقوفه ملی دموکراسی» در مصاحبه‌ای با واشنگتن‌پست اظهارات این تاریخدان درباره اهداف تشکیل این سازمان را تأیید می‌کند. او سال ۱۹۹۱ گفت: «بخش زیادی از کار‌هایی که ما امروز انجام می‌دهیم همان کار‌هایی هستند که سیا ۲۵ سال پیش به‌طور مخفیانه انجام می‌داد». (واشنگتن‌پست، ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۱)

«موقوفه ملی دموکراسی» خود را یک سازمان خصوصی و غیرانتقاعی معرفی می‌کند که در تلاش برای ترفیع و تقویت نهاد‌های دموکراتیک در سراسر دنیا است. (وب‌سایت موقوفه ملی دموکراسی)، اما «ویلیام بلوم» که در مورد این سازمان مطالعات زیادی انجام داده نظر دیگری دارد:

«در تصویری که این سازمان از خودش ارائه می‌دهد بخش «غیردولتی» آن یکی از افسانه‌سرایی‌ها است. در عالم واقع، ذره ذره منابع مالی موقوفه ملی دموکراسی از طریق دولت فدرال تأمین می‌شود و این موضوع به‌صراحت در اظهارنامه مالی این سازمان هم مورد تأیید قرار می‌گیرد. موقوفه ملی دموکراسی تمایل دارد برای سازمان خودش از عنوان سازمان غیردولتی استفاده کند، زیرا این کار به این سازمان اعتباری می‌دهد که یک سازمان دولتی آمریکا از آن برخوردار نخواهد بود، اما قرار دادنش در رده سازمان‌های غیردولتی نادرست است، موقوفه ملی دموکراسی، یک سازمان دولتی است».

مطابق اطلاعات و اسنادی که در سال‌های گذشته رسانه‌ها منتشر کرده‌اند این مؤسسه تا کنون در وقوع کودتا‌ها و براندازی‌های نرم در بسیاری از کشور‌ها ایفای نقش کرده است. ردپای موقوفه ملی در کودتای سال ۲۰۰۴ هائیتی، کودتای سال ۲۰۰۹ در هندوراس، انقلاب بولدوزر صربستان سال ۲۰۰۰، انقلاب رز گرجستان سال ۲۰۰۴، انقلاب نارنجی اوکراین، سال ۲۰۰۴ و انقلاب گل لاله قرقیزستان ۲۰۰۵ دیده می‌شود. (منبع)

الگوی فعالیت موقوفه ملی همانند دیگر مؤسسات جنگ نرم، رساندن منابع مالی به گروه‌های مخالف در قالب برنامه‌های شهروندی و ظاهراً غیرسیاسی، راه‌اندازی پروپاگاندا‌های رسانه‌ای، تشکیک در نتایج انتخابات، تحریک گروه‌های مخالف به زورآزمایی‌های خیابانی با تظاهرات بدون خشونت و در نهایت براندازی دولت حاکم است.

«موقوفه ملی دموکراسی»، همچنین به‌گفته «جرمی هاموند»، تحلیلگر سیاسی و سردبیر نشریه «فارن پالیسی ژورنال» یکی از بنیاد‌هایی است که با گروه‌های حامی براندازی در ایران همکاری دارد و به آنها کمک مالی رسانده است. (منبع)، سازمون موقوفه ملی دموکراسی چنان که قبلاً در وب‌سایت خود اعلام کرده با افرادی از جمله هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو، شیرین عبادی و برخی افراد دیگر ارتباط دارد. مطابق اسناد این بنیاد بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ مبلغ ۳۴۵ هزار دلار را به یکی از گروه‌های ضدانقلاب به‌نام «بنیاد عبدالرحمن برومند» اختصاص داده است.

مستندات چین

وزارت خارجه چین در گزارش جدید خود به فهرستی از اقدامات و مداخله‌های جدید موقوفه ملی دموکراسی را تشریح کرده است. در این گزارش آمده است وزارت خارجه روسیه روز ۲۹ جولای ۲۰۱۵ با انتشار بیانیه‌ای موقوفه ملی را در فهرست سازمان‌های ممنوعه قرار داد.

همچنین ماه مه سال ۲۰۲۲ خبرگزاری ایتارتاس روسیه گزارش داد موقوفه ملی بیشتر اقشار جوان را هدف قرار می‌دهد و به دنبال از بین بردن حس میهن‌پرستی در میان آنها و تقویت هژمونی آمریکا در جهان است.

فردریک چارپیر، روزنامه‌نگار فرانسوی سال ۲۰۰۸ کتابی به نام «سیا در فرانسه: ۶۰ سال مداخله» افشا کرد که موقوفه ملی برای تأمین مالی از سه منبع تأمین مالی می‌شود: وزارت خارجه آمریکا، USAID و USIA.

سال ۲۰۱۰ هم وب‌سایت فرانسوی «ولتر نتورک» مقاله‌ای به قلم تیری میسان نوشت و توضیح داد که این سازمان دخالت مستقیمی در نهاد‌های اصطلاحاً مردم‌نهاد فرانسه دارد و از جمله در انتخابات این کشور دخالت می‌کند.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که چین آشکار کرده گروه موقوفه ملی دموکراسی «دستکش سفیدهای» آمریکا برای نفوذ، مداخله و براندازی علیه سایر کشورهاست. ایالات متحده با چنین اقداماتی به شدت حق حاکمیت، امنیت و توسعه دیگر کشور‌ها را نقض کرده و قوانین بین‌المللی و هنجار‌های اساسی را زیر پا گذاشته است.

در شرایطی که جهان به سمت چندقطبی شدن حرکت می‌کند هر کشوری حق دارد مسیر توسعه‌ای خود را متناسب با واقعیت‌های ملی و نیاز‌های مردمش دنبال کند. ایالات متحده با توجه به چنین سوابقی در موقعیتی نیست که کشور‌های دیگر را در زمینه دموکراسی و حقوق بشر موعظه کند.