به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، حیطه برنامهسازی در تلویزیون از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا برنامهسازان علاوه بر بهره بردن از عناصر جذابیت باید به گونهای عمل کنند تا مخاطب تلویزیون که در اقصی نقاط کشور بخشی از زمان روزانه خود را به دیدن برنامههای تلویزیونی اختصاص میدهد را دربرگیرد. برنامهسازان با هوشمندی و درایت باید به گونهای آثار را خلق و به آنتن بسپارند که علاوه بر برقراری ارتباط با مخاطب چند میلیونی از تکنیک و اجرا غافل نشوند تا مخاطب امروز که امکان بهره بردن از برنامههای ماهواره را دارد، به خود جذب نمایند.
در برخی از برنامههای تلویزیونی که گفتوگو محور است، با حضور یک بازیگر جذابیت برنامه دوچندان میشود زیرا نفس حضور بازیگر در برنامه برای مخاطب جذاب است. برنامه تلویزیونی «گپ» که مدتی است از شبکه «آی فیلم» پخش میشود، از فاکتور جذابیت به خوبی بهره برده است و به بهانه نزدیک شدن به زندگی خصوصی بازیگران توانسته مخاطب جذب کند، اما در این برنامه متاسفانه به بیننده توهین میشود. «جوان» وارد زندگی شخصی و کودکی بازیگران میشود و با موشکافی آن را مورد بررسی قرار میدهد و هوشمندانه در لابلای صحبتهای خود به سختیهای کار بازیگری اشاره دارد که کاملاً صحیح است. بر هیچ کس کار سخت هنر هفتم که شامل ساخت آثار نمایشی برای تلویزیون و فیلم برای سینما است، پوشیده نیست و دوستان هم اکثرا در گفتوگوهای متعدد خود رمز حضور در این حرفه را عشق و علاقه به هنر میدانند البته شب گذشته «امین تارخ» برخلاف دیگر دوستانش به این اشاره داشت که باید کار فرهنگی سودآور باشد زیرا هنرمند باید بتواند هزینه خانوادهاش را تامین کند.
در میان سوالها توقع هنرمند از مردم مطرح و در برنامههای مختلف نظرات متفاوتی در این باره ارایه میشود اما در تمام برنامههایی که پخش شده به این نکته اشاره شده که هنرمند هم مانند افراد عادی در شرایط مختلف ممکن است واکنشهای متفاوت نشان دهد. در برنامه شب گذشته «امین تارخ» در پاسخ به این سوال از خاطراتش در برخورد با مردم سخن گفت و آن را اجرا کرد که با تایید و همراهی رامبد جوان و اشکان خطیبی (مجریان برنامه) این بخش دیدنیتر شد!
اینجا این سوال مطرح است اگر این توهین به بیننده نیست پس چیست؟ احساسات و عواطف مردم را باید اینگونه پاسخ گفت؟ همین مخاطبی که آقای تارخ آن را در بخشی از سخنانش سرمایه ملی میداند، چگونه است که در بخش دیگر با ریاکشنهای اشکان خطیبی و رامبد جوان در اثر نوع روایت آقای تارخ مورد تمسخر قرار میگیرد؟
تارخ در بخشی از صحبتهایش به حضور در رستوران و جمع علاقمندان در کنار میز و ابراز احساسات آنها سخن میگوید، سوال دیگری این جا مطرح میشود در رستورانی که آقای تارخ برای استراحت و حضور در جمع خانواده به آنجا میرود چند درصد از این مردم که بیننده برنامه هستند میتوانند حضور داشته باشند و تمکن مالی آنها اجازه حضور در این مکان را میدهد؟ آن تعدادی هم که در رستوران حضور دارند و ابراز علاقه میکنند از طبقه اجتماعی خودتان (مرفهین جامعه) هستند که اکثرا برنامههای ماهواره را به برنامههای رسانه ملی ترجیح میدهند!
آقای تارخ بیننده جوانی که به دلیل جذابیت برنامه و حضور شما پای برنامه مینشیند علاقمند به بازیگری است و در کلاسهای شما و دوستانتان ثبت نام کرده و برای آموزش آکادمیک پول پرداخت میکند، چگونه راضی میشوید احساسات و عواطفش را زیر سوال ببرید؟
در این برنامه در فواصل مختلف به این نکته اشاره میشود که بازیگر مانند تمام افراد جامعه حقوقی دارد و نیاز به استراحت، آرامش و ... دارد، این جا این سوال مطرح است اگر بازیگران هم مانند تمام افراد جامعه هستند چرا باید در یک برنامه تلویزیونی که از رسانه ملی پخش میشود تنها به تبلیغ خود بپردازند و چگونه امکان دارد که تبلیغ آموزشگاه بازیگری تارخ هم در خلال صحبتها و در قالب گفتوگو صورت گیرد؟ و امین تارخ سوال رامبد جوان را به دلخواه خود تغییر میدهد که: «سوالی که اخیرا از من شده این است که چگونه اینجا (منظور آموزشگاه بازیگری تارخ) اینقدر خروجی دارد؟» چگونه این امکان برای بازیگران فراهم میشود که با صحبت از آموزشگاه و رمز موفقیت، آموزشگاه خود را تبلیغ کنند اما افراد دیگر جامعه از جمله بازیگران دیگر که صاحب آموزشگاه هستند برای تبلیغ محصولات و کالاها و برنامههای فرهنگی در راستای اهداف انقلاب و نظام، دقیقهای به رسانه ملی پول بدهند؟
پول بیتالمال هزینه تبلیغ برای بازیگران و حضور در زندگی آنها میشود؛ در حالی که بسیاری از این دوستان رعایت شرعیات و عرف جامعه را نکرده _ با علم به این که رفتارها و پوشش آنها الگویی است برای جوانان جامعه _ با لباسهای نامتعارف در محافل و جشنها حاضر میشوند اما هیچگاه رعایت قوانین و موازین جامعه اسلامی را نمیکنند. چگونه است که بیننده باید در رفتارهای خود با بازیگران دقت نظر لازم را داشته باشد که در جای جای برنامه «گپ» به آن و سختیهای کار بازیگری اشاره میشود اما بازیگران رعایت قوانین و عرف جامعه را نکنند؟ چگونه وقتی دوربین تلویزیونی در یکی از برنامههای تخصصی هنر هفتم در خانه بازیگر زنی که وضعیت جسمی خوبی ندارد حاضر شد تمام اهالی این هنر دست به قلم شدند و اعتراض کردند اما به خود اجازه میدهند در برنامه تلویزیونی که اتفاقا برای مخاطب عرب زبان هم پخش میشود بیننده و مردم نجیب و با محبت ایرانی را زیر سوال برده و انگشت اتهام به سمت بیننده نشانه بروند.
رسانه ملی که از پول بیتالمال این گونه وسعت و گسترش یافته است، در ساخت برنامهها و این نوع آثار باید دقت نظر بیشتری داشته باشد. هنوز تبعات حضور بازیگر زن ایرانی و عریان شدن آن جلوی دوربین تنها برای حضور در یکی از بخشهای جشنواره فرانسه را در جامعه شاهد هستیم و بسیاری از این موارد وجود داشته و دارد که در این مقال نمیگنجد. اگر قرار است به این هنر بپردازیم بهتر نیست با حضور کارشناسان و صاحبنظران مشکلات و معضلات آن را ریشهیابی کنیم.
شبکه «آی فیلم» در راستای اهداف نظام و ترویج فرهنگ اسلامی همزمان با عید سعید فطر در سال 89 افتتاح شد قرار بود برنامههایی در این شبکه ساخته و روانه آنتن شود که تفکر انقلابی را به جامعه و مخاطب عرب زبان خود منتقل کند. آقایان پول بیتالمال را هزینه برنامهای میکنید که مخاطب ایرانی را تحقیر میکند. این برنامه چگونه مردم ایران را به مخاطب عربزبان معرفی می کند؟ متاسفانه تا برخی از مدیران سیما در پشت دربهای بسته جلسه دارند و پاسخ پرسشهای متعدد خبرنگاران را از طریق ایمیل میدهند آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
در برخی از برنامههای تلویزیونی که گفتوگو محور است، با حضور یک بازیگر جذابیت برنامه دوچندان میشود زیرا نفس حضور بازیگر در برنامه برای مخاطب جذاب است. برنامه تلویزیونی «گپ» که مدتی است از شبکه «آی فیلم» پخش میشود، از فاکتور جذابیت به خوبی بهره برده است و به بهانه نزدیک شدن به زندگی خصوصی بازیگران توانسته مخاطب جذب کند، اما در این برنامه متاسفانه به بیننده توهین میشود. «جوان» وارد زندگی شخصی و کودکی بازیگران میشود و با موشکافی آن را مورد بررسی قرار میدهد و هوشمندانه در لابلای صحبتهای خود به سختیهای کار بازیگری اشاره دارد که کاملاً صحیح است. بر هیچ کس کار سخت هنر هفتم که شامل ساخت آثار نمایشی برای تلویزیون و فیلم برای سینما است، پوشیده نیست و دوستان هم اکثرا در گفتوگوهای متعدد خود رمز حضور در این حرفه را عشق و علاقه به هنر میدانند البته شب گذشته «امین تارخ» برخلاف دیگر دوستانش به این اشاره داشت که باید کار فرهنگی سودآور باشد زیرا هنرمند باید بتواند هزینه خانوادهاش را تامین کند.
در میان سوالها توقع هنرمند از مردم مطرح و در برنامههای مختلف نظرات متفاوتی در این باره ارایه میشود اما در تمام برنامههایی که پخش شده به این نکته اشاره شده که هنرمند هم مانند افراد عادی در شرایط مختلف ممکن است واکنشهای متفاوت نشان دهد. در برنامه شب گذشته «امین تارخ» در پاسخ به این سوال از خاطراتش در برخورد با مردم سخن گفت و آن را اجرا کرد که با تایید و همراهی رامبد جوان و اشکان خطیبی (مجریان برنامه) این بخش دیدنیتر شد!
اینجا این سوال مطرح است اگر این توهین به بیننده نیست پس چیست؟ احساسات و عواطف مردم را باید اینگونه پاسخ گفت؟ همین مخاطبی که آقای تارخ آن را در بخشی از سخنانش سرمایه ملی میداند، چگونه است که در بخش دیگر با ریاکشنهای اشکان خطیبی و رامبد جوان در اثر نوع روایت آقای تارخ مورد تمسخر قرار میگیرد؟
تارخ در بخشی از صحبتهایش به حضور در رستوران و جمع علاقمندان در کنار میز و ابراز احساسات آنها سخن میگوید، سوال دیگری این جا مطرح میشود در رستورانی که آقای تارخ برای استراحت و حضور در جمع خانواده به آنجا میرود چند درصد از این مردم که بیننده برنامه هستند میتوانند حضور داشته باشند و تمکن مالی آنها اجازه حضور در این مکان را میدهد؟ آن تعدادی هم که در رستوران حضور دارند و ابراز علاقه میکنند از طبقه اجتماعی خودتان (مرفهین جامعه) هستند که اکثرا برنامههای ماهواره را به برنامههای رسانه ملی ترجیح میدهند!
آقای تارخ بیننده جوانی که به دلیل جذابیت برنامه و حضور شما پای برنامه مینشیند علاقمند به بازیگری است و در کلاسهای شما و دوستانتان ثبت نام کرده و برای آموزش آکادمیک پول پرداخت میکند، چگونه راضی میشوید احساسات و عواطفش را زیر سوال ببرید؟
در این برنامه در فواصل مختلف به این نکته اشاره میشود که بازیگر مانند تمام افراد جامعه حقوقی دارد و نیاز به استراحت، آرامش و ... دارد، این جا این سوال مطرح است اگر بازیگران هم مانند تمام افراد جامعه هستند چرا باید در یک برنامه تلویزیونی که از رسانه ملی پخش میشود تنها به تبلیغ خود بپردازند و چگونه امکان دارد که تبلیغ آموزشگاه بازیگری تارخ هم در خلال صحبتها و در قالب گفتوگو صورت گیرد؟ و امین تارخ سوال رامبد جوان را به دلخواه خود تغییر میدهد که: «سوالی که اخیرا از من شده این است که چگونه اینجا (منظور آموزشگاه بازیگری تارخ) اینقدر خروجی دارد؟» چگونه این امکان برای بازیگران فراهم میشود که با صحبت از آموزشگاه و رمز موفقیت، آموزشگاه خود را تبلیغ کنند اما افراد دیگر جامعه از جمله بازیگران دیگر که صاحب آموزشگاه هستند برای تبلیغ محصولات و کالاها و برنامههای فرهنگی در راستای اهداف انقلاب و نظام، دقیقهای به رسانه ملی پول بدهند؟
پول بیتالمال هزینه تبلیغ برای بازیگران و حضور در زندگی آنها میشود؛ در حالی که بسیاری از این دوستان رعایت شرعیات و عرف جامعه را نکرده _ با علم به این که رفتارها و پوشش آنها الگویی است برای جوانان جامعه _ با لباسهای نامتعارف در محافل و جشنها حاضر میشوند اما هیچگاه رعایت قوانین و موازین جامعه اسلامی را نمیکنند. چگونه است که بیننده باید در رفتارهای خود با بازیگران دقت نظر لازم را داشته باشد که در جای جای برنامه «گپ» به آن و سختیهای کار بازیگری اشاره میشود اما بازیگران رعایت قوانین و عرف جامعه را نکنند؟ چگونه وقتی دوربین تلویزیونی در یکی از برنامههای تخصصی هنر هفتم در خانه بازیگر زنی که وضعیت جسمی خوبی ندارد حاضر شد تمام اهالی این هنر دست به قلم شدند و اعتراض کردند اما به خود اجازه میدهند در برنامه تلویزیونی که اتفاقا برای مخاطب عرب زبان هم پخش میشود بیننده و مردم نجیب و با محبت ایرانی را زیر سوال برده و انگشت اتهام به سمت بیننده نشانه بروند.
رسانه ملی که از پول بیتالمال این گونه وسعت و گسترش یافته است، در ساخت برنامهها و این نوع آثار باید دقت نظر بیشتری داشته باشد. هنوز تبعات حضور بازیگر زن ایرانی و عریان شدن آن جلوی دوربین تنها برای حضور در یکی از بخشهای جشنواره فرانسه را در جامعه شاهد هستیم و بسیاری از این موارد وجود داشته و دارد که در این مقال نمیگنجد. اگر قرار است به این هنر بپردازیم بهتر نیست با حضور کارشناسان و صاحبنظران مشکلات و معضلات آن را ریشهیابی کنیم.
شبکه «آی فیلم» در راستای اهداف نظام و ترویج فرهنگ اسلامی همزمان با عید سعید فطر در سال 89 افتتاح شد قرار بود برنامههایی در این شبکه ساخته و روانه آنتن شود که تفکر انقلابی را به جامعه و مخاطب عرب زبان خود منتقل کند. آقایان پول بیتالمال را هزینه برنامهای میکنید که مخاطب ایرانی را تحقیر میکند. این برنامه چگونه مردم ایران را به مخاطب عربزبان معرفی می کند؟ متاسفانه تا برخی از مدیران سیما در پشت دربهای بسته جلسه دارند و پاسخ پرسشهای متعدد خبرنگاران را از طریق ایمیل میدهند آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
(رامبد جوان در دهه 70شمسی با بازی در سریال خانه سبزمطرح شد و با اولین کار راهی چند هزار ساله را یک شبه طی کرد!این توفیق ناشی از خصیصه اصلی بازی اش است که اصطلاحا actبالا نامیده میشود وبه مفهوم بازی پرجنب و جوش و پر تحرک است .
از طرفی هم به دلیل فقر همیشگی سینما وتلوزیون مان در تنوع و سبک بازیگری او در ان دوره توانست گزینه ی این نوع بازی روشفکر پسند شود و فرصتی باریش مهیا شود که باری تازه کاران تقریبا محال است
ان فقر همیشگی سبک بازی در هنرهای نمایشی مان که باعث مقبولیت و رشد ضعیف بنیان او شده بود سبب شد مانند اغلب هنرمندانی که بارسیدن به "نوع خاصی"در اثارشان به ....... مؤلف گری دچار میشوند اوهم به سرعت با .... کارگردانی و نویسندگی به ساخت اثار سینمایی رو اورد که به غیر اخرین انها یعنی ورود اقایان ممنوع هیچ کدام با اقبال عمومی و حتی روشنفکران مواجه نشدند
علت اصلی همه ناکارامدی های او در تولید و مؤلف بودن این است که او فقط یک بازی گر است و سبک بازی اش ..... روشنفکرانه ی بی بدیلی دارد ونه چیز دیگر.فقر سبک بازیگری و بی رقیب بودن در بازی act بالا دلیل بها گرفتن . مطرح شدن اوست.
هفته نامه 9 دی )
من از تعجب شاخ در اوردم سانسور اون چهار تا کلمه واقعا نوبر بود به خدا
ناشناس عزیز ممنون از توجهت
من اتفاقا کیهان رو خیلی قبول دارم و سعی میکنم تا اونجایی که میتونم خبرهاش رو بخونم در مورد رامبد هم باید بگم همون موقع بازیگر خوبی بود ولی الان نه
راسی تو س .م.م نیستی البته فقط یه حدس بود