دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۵

همه چیز درباره مهم‌ترین سریال این روزهای شبکه نمایش خانگی؛ غربت

ماجرای توقیف سریال غربت از آن جایی کلید خورد که ساترا رسماً اعلام کرد این سریال به همراه برنامه جوکر۲ مجوز پخش ندارند و با همکاری معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور و دستور دادستان تهران رسماً توقیف شد. در این مطلب درباره سریال غربت و حواشی اخیرش بدانید.
کد خبر : ۶۷۰۴۳۳

به گزارش صراط به نقل از رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: ظاهراً سریال غربت مشهورترین سریال این روزهای شبکه نمایش خانگی است. سریالی که با توجه به حواشی به وجود آمده پیرامون آن و توقیفش به شدت دیده شده و مورد توجه تماشاگران و کاربران ایرانی قرار گرفته است. ماجرای توقیف سریال غربت از آن جایی کلید خورد که ساترا رسماً اعلام کرد این سریال به همراه برنامه جوکر۲ مجوز پخش ندارند و با همکاری معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور و دستور دادستان تهران رسماً توقیف شد. علی صالحی درباره علت توقیف این سریال گفته است:« این سریال مجوز ساترا را ندارد و پخش آن موجب ناراحتی و گلایه هم‌وطنان عرب زبان ما شده است. پیگیری‌های قضایی در خصوص این سریال با توجه به مسائلی که ایجاد کرده انجام خواهد شد.» البته از مدت‌ها قبل محسن موسوی زاده نماینده مردم اهواز هم به دنبال این بود که این سریال را به واسطه توهینی که به عرب‌های ایرانی انجام داده است توقیف کند. نکته جالب توجه این جا است که پلتفرم نماوا هنوز سه قسمت اول این مجموعه که از اواسط مرداد ماه منتشر شده را از روی سایت خود پاک نکرده است. باید دید دلیل این کار چیست؟ آیا مدیران این پلتفرم پیش بینی می‌کنند که می‌شود با مذاکره با ساترا و قوه قضائیه مجوز ادامه پخش سریال را گرفت؟ کارگردان سریال هم با انتشار ویدیویی صراحتاً از سوءتفاهم به وجود آمده برای مردم عرب ایران عذرخواهی کرده است تا راه برای مذاکره با نهادهای قضایی و انتظامی باز باشد. قدرت‌های فراقانونی در توقیف سریال غربت؟ البته امیر پورکیان کارگردان سریال اعتقاد دیگری دارد و در گفت و گویی اعلام کرده است:« برخی افراد (که به زودی نامشان را خواهم گفت) احساس می کنند قدرت های فراقانونی دارند و با دلایل واهی و سنگ اندازی در روند تولید و انتشار یک اثر، قصد دارند پلتفرم مورد نظرشان در نمایش خانگی را از میدان رقابت خارج کنند. این مهم را از همان چند جلسه که به ساترا رفتم به راحتی دریافتم.» پورکیان دلیل به وجود حواشی پیرامون سریال غربت را هم نه موضوعات قومیتی که چیز دیگری می‌داند:« سریال غربت حاصل تلاش عده زیادی از هنرمندان و عوامل تولید است که طی سه ماه و نیم آماده پخش شده است اما برخی از مدیران با ایجاد ذهنیت منفی و نادرست در حال لطمه زدن به محصولی هستند که به بیان مشکلات و معضلات یک آسیب اجتماعی یعنی حاشیه نشینی می پردازد و این همان خار چشم ماجراست که نباید دیده شود.» این که نویسنده و کارگردان در نوشتن برخی از دیالوگ‌ها سهل انگاری کرده و شائبه توهین قومیتی را ایجاد کرده شکی نیست. اما سوال اصلی این جاست که ساترا چگونه این موارد را پیش از پخش به تهیه کننده و کارگردان تذکر نداده و بعد از پخش سه قسمت از سریال متوجه شده که غربت سریال توهین آمیزی است؟ حقیقت ماجرا این جا است که کسی نمی‌داند و احتمالاً هم نخواهد فهمید که دلیل اصلی توقیف سریال غربت چیست؟ آیا این سریال حقیقتاً به خاطر عدم مجوز و محتوای توهین آمیز آن توقیف شده یا قربانی قدرت نمایی ساترا شده که می‌خواهد خودی نشان دهد و برای هنرمندان فعال در عرصه شبکه نمایش خانگی خط و نشان بکشد که توانایی دارد حتی پس از پخش سه قسمت از یک سریال هم آن را توقیف کند؟ با تمام حواشی که پیرامون این سریال شکل گرفته قضاوت هنری درباره آن کار سختی است. خصوصاً که تنها سه قسمت از این سریال تا به امروز پخش شده و قضاوت درباره یک سریال طولانی براساس سه قسمت کار بسیار دشواری است. تماشای این سه قسمت به ما می‌گوید ما با فیلم شنای پروانه طرفیم که در قالب یک سریال کش آمده است. امیرپورکیان تشخیص داده نمایش فقر و فلاکت در کنار دورهمی‌های لات‌ها و جاهل‌ها در قالب یک داستان غیرقابل باور (چند زن می‌خواهند صندوق کمیته امداد را خالی کنند) برای ساخت یک سریال خوب کافی است. اما حقیقت ماجرا این است که صرف انتخاب چنین سوژه‌ای نمی‌تواند باعث تولید یک سریال خوب شود. به نظرم کمیته امداد به عنوان نهادی که گردش مالی عظیمی دارد انقدر به امنیت خودش اهمیت می‌دهد که چند زن نتوانند به دزدی از آن‌جا فکر کنند. نگاهی به سریال غربت نکته آزاردهنده بعدی سریال هیبت و سر و شکل و رفتار شخصیت‌ها است که بعید است ربط چندانی به حاشیه نشینان حقیقی ایران داشته باشد. فرهاد با آن هیبت عجیب و نخراشیده بیشتر شبیه یک سامورایی آماده رزم است تا خلافکاری در تهران معاصر. به صنم و محبوبه که به زور گریم خلافکار و لات شده‌اند نمی‌آید عرضه سرقتی به این بزرگی را داشته باشند. عشق پسرحاجی به خواهر کوچک‌تر صنم و محبوبه هم که در این سه قسمت بیشتر وصله ناجور به نظر می‌رسد تا یک پیرنگ فرعی برای تکمیل داستان اصلی. از همه این‌ها که بگذریم معضل اصلی سریال بازیگران آن هستند. منهای مهدی حسینی‌نیا که توانسته تا حدی نقش عجیب و غریبش را خوب از کار دربیاورد مابقی بازیگران بازی‌های خوبی از خود ارائه نمی‌کنند. هیچ کس باورش نمی‌شود که آناهیتا درگاهی و بهاره کیان افشار دختران لات و هفت خط غربت باشند. خصوصاً آناهیتا درگاهی که حتی در ادای دیالوگ‌های کیمیایی‌وار نویسنده هم مشکل دارد. به طور کلی غربت از آن سریال‌هایی است که نان موضوع و فضاسازی عجیب و غریبش را می‌خورد. اما بعید است با موضوع و فضاسازی بتوان یک سریال را تا به آخر پیش برد. غربت همین الان هم به تقلیدی خام دستانه از سریال‌های خارجی بیشتر شباهت دارد تا یک درام اجتماعی ایرانی. کاش کارگردان این سریال فراموش نمی‌کرد نطفه هر محصول نمایشی خوب داستان است. در سریال غربت به قدری داستان غیرقابل باور است که هرگونه تلاش بعدی کارگردان برای جذاب شدن سریال پیشاپیش شکست خورده است.